به گزارش خبرنگار ما، تحقيقات براي بازداشت اعضاي اين باند، 29 فروردينماه امسال به جريان افتاد. آن روز دو برادر وارد كلانتري 154 چيتگر شدند و گزارش سرقت را اعلام كردند. يكي از آنها گفت: لحظاتي قبل از پل عابرپياده در همين حوالي پايين آمده بوديم كه يك پرايد132 سفيد رنگ توقف كرد و مردي از صندلي شاگرد پياده شد. او خودش را سرهنگ پليس مبارزه با مواد مخدر معرفي كرد و مدعي شد كه به او گزارشهايي رسيده كه دو مرد جوان با مشخصات ما اقدام به خريد و فروش مواد مخدر ميكنند. او بدون ارائه كارت شناسايي ما را تفتيش بدني كرد و 500 هزار تومان پولي كه داشتيم را برداشت و روي صندلي پرايد ريخت. بعد از ما خواست كه از ماشين پرايد فاصله بگيريم. آن مرد به سرعت روي صندلي شاگرد سوار شد و راننده هم پايش را روي پدال گاز فشار داد و هر دو از محل فرار كردند. من توانستم هنگام دور شدن پرايد شماره پلاك آن را ب-ايران38/*** س 87 – يادداشت كنم.
بازداشت اولين متهم
با اطلاعاتي كه دو برادر در اختيار مأموران كلانتري 154 چيتگر گذاشتند مالك پرايد كه زني جوان بود شناسايي شد. او گفت كه سواري پرايد در اختيار شوهر 45سالهاش كه اكبر.پ نام دارد است. در شاخه ديگري از تحقيقات اكبر به اداره پليس دعوت و از سوي دو شاكي به عنوان راننده پرايد شناسايي شد. اكبر اما مدعي شد كه شاكيان شماره پلاك را اشتباه برداشتهاند. وقتي اكبر به دستور بازپرس شعبه دهم دادسراي ناحيه10براي انجام تحقيقات فني به اداره پنجم پليس آگاهي تهران منتقل شد به عنوان يكي از مجرمان سابقهدار شناسايي شد. بررسيسوابق وي نشان داد كه اكبر قبلاً پنجبار به اتهام جرائم مختلف مثل نزاع منجر به قتل، سرقت، اخاذي و... بازداشت شده و به زندان افتاده است.
شناسايي سرهنگ قلابي
او در تحقيقات فني پليس به جرمش اعتراف كرد و سرهنگ قلابي را كه دوست 39سالهاش بابك.ت بود به پليس معرفي كرد. اكبر گفت: مدتي قبل داخل كمپ ترك اعتياد با بابك آشنا شدم و قرار شد كه در پوشش پليس مبارزه با مواد مخدر از شهروندان اخاذي كنيم. من در نقش راننده بودم و بابك در نقش سرهنگ پليس سوژهها را شناسايي و از آنها اخاذي ميكرد. بعد از هر سرقت پولها را بين خودمان تقسيم ميكرديم و گوشيهاي سرقتي را بابك به كرج ميبرد و ميفروخت.
دستگيري دو عضو ديگر باند
بعد از آن بود كه دو شاكي تصوير بابك را به عنوان سرهنگ قلابي شناسايي كردند. پس از شناسايي بابك مخفيگاه وي در حيدرآباد كرج شناسايي شد و كارآگاهان پليس 20ارديبهشتماه او را بازداشت كردند. كارآگاهان در بازرسي از مخفيگاه متهم موفق به كشف تعداد زيادي گوشي تلفن همراه متعلق به افراد غير شدند. در حالي كه كارآگاهان پليس در حال انتقال متهم به اداره پليس بودند يك دستگاه خودروي سمند نقرهاي رنگ با پلاكهاي مخدوش به مخفيگاه بابك نزديك شد. كارآگاهان كه احتمال ميدادند راننده سمند هم از همدستان بابك باشد او را بازداشت و در بازرسي از داخل خودروي وي چندين گوشي تلفن همراه سرقتي كشف كردند. راننده سمند كه مردي 35ساله به نام منصور.خ بود در همان لحظه دستگيري به مسروقه بودن تمامي گوشيهاي تلفن همراه كشف شده اعتراف كرد و گفت كه همه سرقتها را با همدستي بابك انجام داده و آخرين سرقت مربوط به ساعتي قبل از بازداشت است. منصور در توضيح سرقتها به پليس گفت: من و بابك بچه محل هستيم و از چهار سال قبل با هم كار ميكنيم. بيشتر وقتها براي سرقت از كرج راهي تهران ميشديم. البته به خاطر اينكه من با خيابانهاي تهران آشنا نيستم در نقش راننده بودم و بابك بود كه در نقش سرهنگ قلابي از مردم اخاذي ميكرد.
اعترافهاي سرهنگ قلابي
بابك.ب هم وقتي مورد تحقيق قرار گرفت به دهها فقره سرقت اعتراف كرد و گفت: من بارها به اتهام جرائم مختلف بازداشت شده و به زندان افتادم، اما هر بار بعد از آزادي دوباره مرتكب جرم ميشدم. آخرين بار سهسال قبل به اتهام اخاذي در پوشش پليس بازداشت شده و به زندان افتادم تا اينكه سهماه قبل از زندان آزاد شدم. ابتدا با خودروي اكبر در پوشش پليس اقدام به اخاذي از مردم ميكرديم تا اينكه اكبر بازداشت شد. بعد از آن بود كه به سراغ منصور رفتم و اين بار از ساعت6صبح تا حدود11 به اين شيوه سرقت ميكرديم و با خودروي او به اخاذيها ادامه داديم تا اينكه بازداشت شديم. سرهنگ كارآگاه داوودفرد، معاون مبارزه با سرقتهاي خاص پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: دستور انتشار تصاوير سه متهم از سوي بازپرس شعبه دهم دادسراي ناحيه10 به منظور شناسايي جرائم بيشتر صادر شده است. وي گفت: افرادي كه موفق به شناسايي تصاوير متهمان شدهاند ميتوانند براي پيگيري شكايت خود به اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ در خيابان وحدت اسلامي مراجعه كنند.