انحلال تيمهاي باشگاهي فوتسال و انصراف آنها از رقابتهاي ليگ برتر اتفاق ناخوشايندي است. اين نشان ميدهد به مسئله خصوصيسازي و حفظ بخش خصوصي در ورزش توجهي نميشود. وقتي تيمهايي که چند دوره عنوان قهرماني و نايبقهرماني ليگ را کسب کردهاند به دليل مشکلات مالي کنار ميکشند، چطور ميتوان سايران را به ادامه کار تشويق کرد؟ مشکلات وجود دارد و نميتوان اين را کتمان کرد، اما مشکلات فوتسال حل شدني است. مسئله اين است که فوتسال عاشقي ميخواهد كه کار کند، عاشقي که کت معاون ورزشي را در بياورد و براي حل مشکلات پا پيش بگذارد و حتي اگر لازم بود التماس کند. وقتي عمده مشکلات مالي است، چرا کميته فوتسال نميآيد با بخشيدن وروديها يا در نظر گرفتن پوئنهاي مثبت براي بخش خصوصي آنها را به ادامه کار تشويق کند؟! قرارداد فوتساليها ميلياردي نيست؛ فصلي 10، 12 ميليون تومان و گاه حتي 6 ميليون تومان است که در پايان فصل ميبينيم بسياري از بازيكنان 20 درصد آن را هم نگرفتهاند و اين در شرايطي است كه هشت ماه تا شروع ليگ بعدي بايد از جيب هزينه كنند، بيآنکه بدانند چه تيمهايي قرار است به کار خود ادامه دهند، وقتي بازيها پخش تلويزيوني ندارند و اسپانسري هم نيست، ما به جاي حل مشکلات دست روي دست گذاشتهايم و به تماشا نشستهايم. آتليه قم در حالي انصراف ميدهد که حسنزاده کاپيتان تيم ملي از اين شهر است. تنها تيم تهراني، تأسيسات دريايي بود. حالا استعدادهاي تهران بايد براي رسيدن به کدام تيم تلاش کنند؟ انصراف تيمها نگرانکننده است، حتي اگر جايگزيني هم باشد، نبايد اجازه دهيم ليگ فوتسال محل رفت و آمد تفريحي تيمهايي شود که خيلي زود سرخورده ميشوند. اين مسئله باعث تضعيف تيم ملي فوتسال ميشود و بازيکنان را سرخورده ميکند. هر سال مگر از هر تيم ليگ برتري 35 ميليون تومان نميگيرند و از ليگهاي پايينتر مبلغي کمتر؟ چرا به جاي دپوي پولها آنها را در راستاي حل مشکلات فوتسال خرج نميکنند؟ ميشود اين مشکلات را حل و فوتسال را از اين همه دغدغه و نگراني رها کرد. البته به شرط اينكه کت معاون وزيري را درآورند و قدمي در اين راه بردارند.