همه ساله عده‌اي در جريان برگزاري مراسم چهارشنبه سوري كشته، شمار بسياري هم مجروح، معلول و به بسياري از اماكن خسارت وارد مي‌شود. هر چند آمار رسمي در اين باره منتشر نشده‌است، اما قطعاً اقتصاد كشور در اين روز به دليل تعطيلي زود هنگام بازار، ناشي از نگراني پيامدهاي ناگوار آن با زيان بسياري مواجه خواهد‌شد. همه اين اتفاق‌ها براي برگزاري آييني رقم مي‌خورد كه هيچ تشابهي با شيوه سنتي آن ندارد و مهم‌ترين دليل آن هم وارد شدن مواد منفجره براي كسب شادي و هيجان بيشتر است. در سال‌هاي دور، شيوه سنتي در محله‌ها و در اجتماع‌هايي برگزار مي‌شد كه همه برگزار‌كنندگان آشنايي دور و نزديك با هم داشتند. همين قرابت سبب مي‌شد تا تلاش‌جمعي براي كاهش آسيب‌هاي ناشي از آتش‌افروزي به كار گرفته شود. بزرگ‌تر‌ها همواره به دليل وجود قانوني نانوشته بر فعاليت كودكان و نوجوانان نظارت و مراقبت داشتند و افراد كوچك‌تر هم خود را ملزم به پيروي از اين قانون مي‌دانستند.
وضعيت موجود اما هيچ‌كدام از اين شاخصه‌هاي مهم را ندارد. در شهرهاي بزرگ خصوصاً پايتخت به دليل مشكلات اقتصادي و وضعيت دشوار زندگي، افسردگي جاي خودش را به شادي داده است. برگزار كنندگان مراسم هيچ قرابتي با همديگر ندارند. مواد منفجره، افرادي بيگانه از فرهنگ‌ها و قوميت‌هاي گوناگون را به كوچه و خيابان‌ها مي‌كشاند و دور هم جمع مي‌كند. اين افراد بدون اينكه شيوه شادي كردن جمعي را فرا گرفته باشند دست به رفتارهاي پرخطري مي‌زنند كه حتي موجب مرگ مي‌شود. بزرگ‌تر‌ها روي رفتار فرزندان و كوچك‌ترها نظارتي ندارند يا نظارت داشتن به دليل تغيير كردن ساختارهاي فرهنگي و اجتماعي جامعه از آنها سلب شده است.
تجربه نشان داده است كه همه ساله تلاش‌هاي بسياري براي سپري كردن آرام آخرين چهارشنبه سال به كار گرفته مي‌شود. محل‌هاي مناسبي از سوي شهرداري براي ترقه‌بازي به مردم معرفي مي‌شود. نيروهاي پليس، آتش‌نشاني، بيمارستان‌ها و همه سازمان‌هاي امدادي به حالت آماده‌باش در مي‌آيند كه رسيدن به اين حد از آمادگي خود نيازمند هزينه بسياري است، با اين حال آنچه برجاي مي‌ماند خسارت‌هايي است كه بسياري از آن، مثل جان باختن عده‌اي از شهروندان هرگز جبران نمي‌شود. تجربه‌نشان مي‌دهد افرادي كه در جريان اين حوادث دچار جراحت و معلوليت‌شده‌اند از عواقب ناگوار حادثه آگاه بوده‌اند و قبلاً پيامدهاي دست زدن به اين رفتار خطرناك را از رسانه‌ها ديده بودند. چرايي در پيش گرفتن اين رفتار پرخطر مي‌تواند در عدم شناخت درست از درونيات نوجوانان و جواناني باشد كه همواره نامشان در ميان قربانيان اين سوانح ثبت مي‌شود.
