کد خبر: 886305
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
اين شب‌هاي بلند نيز مي‌گذرد و ما آرام‌آرام وارد ماه دي مي‌شويم كه نهمين روزش به لطف خدا، در سال 88 «يوم‌الله» شد! و متمايز از ساير روزها! آن‌روز و اساسا آن‌ روزها، بحث ما بر سر خوب يا بد بودن رئيس‌جمهور وقت يا حتي دولت وقت نبود!
حسین قدیانی
اين شب‌هاي بلند نيز مي‌گذرد و ما آرام‌آرام وارد ماه دي مي‌شويم كه نهمين روزش به لطف خدا، در سال 88 «يوم‌الله» شد! و متمايز از ساير روزها! آن‌روز و اساسا آن‌ روزها، بحث ما بر سر خوب يا بد بودن رئيس‌جمهور وقت يا حتي دولت وقت نبود! گاهي مي‌بينم درباره فتنه 88 از همه چيز و همه كس و همه جا حرف‌زده مي‌شود الا حرف اصل كاري؛ اين‌كه جماعتي «تقلب» را «اسم رمز آشوب» كردند و «آشوب» را «اسم رمز تحريم»! اين‌كه حاضر نشدند قواعد انتخابات را بپذيرند و اخلاق باخت را رعايت كنند! البته اشتباه نشود! مراد از اين جماعت، همه آن هموطناني نيستند كه سال 88 به گزينه‌اي غيراز گزينه پيروز آن انتخابات رأي دادند! حتي همه راهپيمايي‌كنندگان 25 خرداد 88 نيستند كه غالبا خيال كرده بودند داعيه سران فتنه، درست است و حرف حساب! البته هر چه از روز انتخابات يعني 22 خرداد 88 گذشت، بيشتر معلوم شد كه درد و مرض اصل كاري فتنه‌گران، نه تقلب در انتخابات، كه كينه‌هاي نفساني است و الا شعار «نه غزه، نه لبنان» چه دخلي به اين داشت كه در 88 تقلب شده يا نشده؟! يا مثلاً آشوب عاشوراي همان سال! يعني جماعت با پاره كردن خيمه عزاي ارباب بي‌كفن ما و سوت و هلهله مي‌خواستند براي ادعاي تقلب، سند بياورند؟! با خسارت وارد كردن به اموال عمومي؟! با شكستن نرده خيابان‌هاي مركزي تهران؟! با آتش كشيدن تمثال مبارك امام؟! به هر حال در هر انتخاباتي، گروهي مي‌برد و گروهي مي‌بازد! ما هم 92 باختيم و هم 96 اما با آنكه ناظر بر نتايج انتخابات، بهانه تمرد از قانون، براي ما انصافاً فراهم‌تر هم بود ليكن ميز بازي را به هم نزديم! و انتخابات را تنها به شرط برد نخواستيم! فتنه‌گران اما همه كاري كردند؛ حتي حمايت از تكفيري‌هاي عراق و سوريه! راهپيمايي 25 بهمن 89 واقعاً ديگر نوبرش بود! جماعتي كليد فتنه را با ادعاي تقلب زدند و اما در وهله آخر رسيدند به هم‌آوايي با مخالفان البته مسلح بشار اسد! كه حالا كه «شام» ناآرام است، ايران خودمان را هم بيشتر به هم بريزيم! و بيشتر فتنه كنيم! شگفتا! هنوز مردم داشتند رأي مي‌دادند و هنوز رأي‌گيري ادامه داشت كه نامزد متوهم، خود را با اختلاف، برنده انتخابات ناميد! واقعاً اگر شخص حضرت آقا و بعد هم آحاد ملت، روي موضع قانوني خود در آن انتخابات نمي‌ايستادند و مثلاً تن به ابطال انتخابات مي‌دادند، به جد معتقدم در جمهوري اسلامي، ديگر به اين راحتي‌ها نمي‌شد شكوه انتخابات را آفريد! پس 92 و 96 و روحاني و هر رئيس‌جمهور ديگري، بايد خود را ممنون و مديون 9 دي بداند! 9 دي يعني پاسداشت جمهوريت! پاسداشت انتخابات! پاسداشت قانون! پاسداشت رأي! صدالبته بله! ما از رئيس‌جمهور وقت، آن ايام، بيشتر حمايت مي‌كرديم تا انتقاد! اما مگر از مرحوم هاشمي در دهه 60 و 70 كم حمايت كرديم؟!

ما حتي سابقه حمايت از رئيس‌جمهور اسبق را هم داريم! آنجا كه مدعيان اصلاحات، ذيل شعار «عبور از خاتمي» او را با شاه بي‌عرضه قاجار، قياس كردند و «سلطان حسين ثاني» ناميدند! ما آن‌روزها گفتيم و نوشتيم كه نقد به رئيس‌جمهور، آري ليكن عبور از اخلاق و اين قبيل قياس‌ها هرگز! آن‌هم توسط دوم خردادي‌هاي مدعي همه چي! و الا اگر بخواهيم حرف را بپيچانيم و سخن را از پله‌هاي فرعي بيان كنيم؛ ما هم مي‌توانيم ناظر بر سمفوني پشيماني اين روزها از رأي به روحاني و تيتر يك زنجيره‌اي‌ها كه راز ماندگاري اصلاح‌طلبان را در جدايي از دولت مي‌خوانند، مرتب تكرار يا تَكرار كنيم كه هان! بصيرت ما ثابت شد! و فقط و فقط شش ماه مي‌خواست كه برسيد به حرف ما! از قضا، ما اين را در رديف خوبي‌هاي جريان انقلابي مي‌دانيم كه افراد را به حق مي‌سنجد، نه حق را به افراد! ما افتخار مي‌كنيم به رهبر انقلاب كه در همان نمازجمعه معروف، بي‌اخلاقي هر دو  سوي ميز مناظره‌ها را تقيبح كردند! اگر در آن خطبه، حضرت آقا جمله‌اي در حمايت از رئيس‌جمهور وقت داشتند، مگر جمله‌ها بيان نداشتند در حمايت از مرحوم هاشمي؟! كه هاشمي، بارها تا مرز شهادت رفته! و نه تنها از انقلاب، چيزي براي خود برنداشته، كه حتي مكرر هم خرج كرده براي اعوان و انصار انقلاب! حال آيا ما ناظر بر فلان گفتار نادرست و بهمان رفتار غلط مرحوم هاشمي، حق داريم حمايت رهبر فرزانه از رئيس فقيد مجمع تشخيص را مخدوش كنيم؟! در منش بزرگان، هر مدحي و هر نقدي، علتي دارد بسته به اقتضاي زمان و مكان! و من نوعي اگر حرمت حمايت رهبر را رعايت نمي‌كنم، قطعا لگد به لياقت خود زده‌ام، نه آن‌كه نعوذبالله بزرگان را بي‌بصيرت كرده باشم! چپ شدن جملي‌ها، مؤيد بي‌لياقتي خودشان بود و الا پيامبر گرامي اسلام، مگر از طلحه و زبير مشغول جنگ با اميرالمؤمنين، حمايت كرده بود؟! بنابراين خوب است درباره فتنه 88 و يوم‌الله بصيرت يعني «9 دي» سخن را به فروعات نكشانيم! بعضي‌ها استعداد شگرفي در وقاحت دارند!

كهريزك را- كه آن‌ هم مقصر اصلي‌اش، بلاشك فتنه‌آفريني سران فتنه بود!- مي‌بينند و همه چي و همه جا و همه كس را مي‌بينند الا خودشان را كه بدون هيچ سندي، مدعي تقلب در انتخابات شدند! عجبا! در خلوت مي‌گويند «خودمان هم عقيده نداريم كه تقلب شده» اما يك كلام، حاضر نيستند بابت آن همه بلايي كه بر سر مردم و نظام آوردند، عذرخواهي كنند! عذرخواهي حالا بخورد سرشان! بحث را در نهايت پررويي، از جايي و طوري شروع مي‌كنند كه ما را مقصر جلوه دهند! چنان هم موضوع تقلب را درز مي‌گيرند، كأنه عمه مرحومه ما بود كه خودش را برنده انتخابات، اعلام كرد؛ آن‌هم در شرايطي كه هنوز مردم دارند رأي مي‌دهند! هيهات! ما «9 دي» را سبب ننگ خود نمي‌دانيم كه از سخن گفتن درباره آن پرهيز داشته باشيم! و نيك مي‌دانيم كه اين روز، متعلق به همه ملت است! و برخاسته از لطف الهي! ما خوب درك مي‌كنيم چرا بعضي‌ها اين همه اصرار دارند كه موضوع «تقلب» ديگر مطرح نشود! نيست لكه به اين سياهي و سياهي به اين بزرگي، چسبيده به پرونده اعمال‌شان، ناخودآگاه شرم مي‌كنند كه از تقلب، سخن بگويند! ما اما با افتخار و هنوز چند روز مانده به دي، از «9 دي» مي‌نويسيم و تا جان در بدن داريم، با افتخار از آن اتوبوسي مي‌نويسيم كه چهارشنبه، ما را آورد راهپيمايي! آري! ما نه با شتر كينه آمده بوديم و نه با شتر وارداتي از اروپا! ما مثل آدم، سوار اتوبوس شديم و آمديم خيابان انقلاب اسلامي تا به همه دنيا بفهمانيم كه پشت جمهوري اسلامي، بعد از خداي خميني و خامنه‌اي، به ملتش گرم است! سانديس و انرژي هسته‌اي و موشكي ندارد؛ هر كجا دشمن و دشمن‌دوستان بخواهند از سعه‌صدر نظام، سوءاستفاده كنند، بايد بدانند كه از ملت ايران، تودهني خواهند خورد! ما «9 دي» همان انگيزه را داشتيم كه «22 بهمن»! و الان هم همان انگيزه را داريم كه «9 دي» داشتيم! ما «منيت» را «طاغوت» مي‌دانيم و مصداق تام و تمام «ديكتاتوري»! اينكه يكي هنوز رأي‌گيري تمام نشده، خود را به دستور دشمن، پيروز انتخابات بداند، هم منيت است و هم ديكتاتوري! پس مرگ بر ديكتاتور! و «9 دي» ثابت كرد كه تا مردم هستند و تا ولي‌فقيه هست، ديكتاتورها شايد بتوانند چند صباحي فتنه كنند اما هرگز نمي‌توانند در نظامي با اين همه انتخابات- كه مي‌بيني طرف با تنها هفت‌دهم درصد اختلاف، رئيس‌جمهور مي‌شود!- ديكتاتوري پيشه كنند!
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
masoud behnoud
|
United Kingdom
|
۰۱:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۷
0
0
سلام
لطفا به حسین آقا قدیانی بفرمایید از مقاله شان لذت بردیم اما شاه سلطان حسین پادشاه قاجار نیست. دنبال اسمش هست سلسله اش : شاه سلطان حسین صفوی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار