محمد اسماعیلی
غربگرايان و غرب باوران داخلي برجام را به رغم تمام حفرههاي حقوقي - سياسي و هزينههاي مالامالي كه براي جامعه ايراني به همراه داشته، نه فقط يك توافق بينالمللي در حوزه هستهاي بلكه آن را آغازي براي كوچكسازي گفتمان انقلاب اسلامي در عرصه سياست خارجه و در مواجهه با ايالات متحده امريكا ميدانند. به همين دليل است كه فعالان سياسي - رسانهاي وابسته به جريان خوش بين به غرب، با سانسور اجرا نشدن تعهدات امريكا – اروپا و همچنين نقض روح و متن برجام از سوی آنها و در هنگامهاي كه كنگره امريكا درصدد افزايش تحريمهاي ضد ايراني است، از ضرورت مذاكره موشكي ايران با غرب سخن به ميان ميآورند.
چنانچه سیر درخواستهای جریان مورد اشاره درباره مذاکرات موشکی را با همزمانی فشارهای اخیر امریکا- اروپا به بهانه توان موشکی ایران در نظر بگیریم باید قائل به هدفمند بودن طرح چنین درخواستهایی باشیم.
گرادهی اصلاحطلبان به دشمن برای شلیک دوباره «موشک تحریمها» به ایران
البته براي همكاري هدفمند امروز جريان غربگرا – غربمحور داخلي با ايالات متحده و اروپاييها بايد پيشينه و ابعاد مهمتري نيز قائل شد، با اين توضيح كه از سال 92 و با شروع مذاكرات هستهاي ميان ايران و 1+5 تا همين اواخر، رئوس و ليدرهاي اصلي اين جريان عبارتهايی تحت عنوان «عدم توافق هستهاي، تشديد تحريمهاي ضدايراني» و «ادامه انقلابيگري در عرصه سياست خارجه، برداشته شدن سايه جنگ از كشور» را دائماً تكرار و فراتر از توافق هستهاي جهت استانداردسازي رفتار ايران در عرصه منطقهاي و بينالمللي گام برداشتند. عملكرد و نوع مواضعي – كه بيانگر تفكرات منفعلانه بود - كه شخصيتهاي برجسته اين طيف در تريبونهاي عمومي و در سطح رسانهها عنوان كردند كه دستگاه محاسبهسنجش امريكا و مقامات اين كشور به اين نتيجه برسد كه خروجي قطعي افزايش تحريمهاي ضدايراني «ايران پاستوريزه شده در پاي ميز مذاكرات برجام 2و3» است، چراكه پالسهاي مهمي از داخل كشور مبني بر «افزايش تحريمها، تعديل انقلابيگري حاكميت در عرصه ديپلماسي و تن دادن به مذاكرات هستهاي و غيرهستهاي» دريافت كرده بودند.
مرحله ضعيفشده فرضيه ائتلاف هماهنگ جريان غربگراي داخلي با غرب (فشار از بيرون، چانهزني از داخل) برای تحميل مذاكرات موشكي به حاكميت، انتقال اين پالس به غربيهاست كه بايد «تايمر تحريم»هاي ضدايراني را با شدت بيشتري چرخاند تا جامعه ايراني در مقابل مشكلات اقتصادي برآمده از تحريمهاي جديد به ستوه آمده و حاكميت را تحت فشار قرارداده تا به مذاكرات جديد با عنوان «موشكي» تن دهد.
مذاکرات موشکی مطالبه سازی اجتماعی
قبل از تكاپوي رسانهاي امروز جريان خوش بين به غرب، مرحوم هاشمي رفسنجاني توئيتی جنجالي را منتشر كرده بود با عبارت «دنياي فردا، دنياي گفتمانها است نه موشكها» عبارتي كه با واكنش جدي مقام معظم رهبري در همان مقطع زماني روبهرو شد:«روزگار، روزگار همه چيز است وگرنه به راحتي و به صراحت حق ملت را خواهند خورد. اگر اين حرف از روي ناآگاهي گفته شده باشد يك مسئله است، اما اگر از روي آگاهي باشد خيانت است.» اخیراً احمد نقيبزاده در روزنامه آرمان وابسته به خانواده مرحوم هاشمي در مطلبي تحت عنوان «اروپاييها خواهان مذاكرات موشكي»تلاش کرد با تطهير توأم با خوشبيني مطلق نسبت به نقش اروپاييها در دوران پسا برجام، از لزوم مذاكرات موشكي ايران با طرف غربي سخن به ميان بياورد:«اروپاييها همانطور كه بارها اعلام كردند در قبال ايران و بر سر موضوع برجام با امريكا اختلافنظر دارند و در زمينه موشكي ايران با امريكا موافقتهايي دارند.
برجام را كه بارها گفتهاند قابل مذاكره مجدد نيست، ولي بر سر بحث موشكي ايران، خواهان مذاكره هستند.» اين فعال سياسي جريات تجديدنظرطلب در ادامه مينويسد:«البته مواضع اروپاييها تا حدي خردمندانه بهنظر ميرسد. هم ميخواهند هياهوي امريكاييها را ساكت كنند و هم نميخواهند موضوع موشكي ايران به يك بحران غيرقابل بازگشت تبديل شود. البته ايران هم در موقعيت خوبي قرار دارد و به اهداف خودش رسيده و قادر است اين برنامهها را در همين نقطه كنوني متوقف كند. برد بيش از 2هزار كيلومتر در برنامههاي ايران نيست. بهتر است ما هم با آغاز مذاكره خطر جنگ و تحريم را از سر بگذرانيم. اگر مذاكره نكنيم ممكن است اروپاييها مواضع تند و تيز امريكاييها را در اين مورد همراهي كنند.»
در روزهاي اخير به صورت جسته گريخته شخصيتهاي سياسي وابسته به جريان مورد اشاره تلاش كردهاند در لابهلاي مطالب چاپ شده در روزنامهها نظام را متهم به غائلهسازي در منطقه به واسطه تواناييهاي موجود دفاعي – نظامي كنند و همانند روزهاي نخست روي كارآمدن دولت يازدهم در تابستان 92 از ضرورت تعديل مواضع انقلابي در مقابل غرب با هدف «كاهش فشارهاي بينالمللي در قالب تحريم و تهديد» سخن به ميان بياورند. به طوري كه روزنامه «جامعه فردا» يكي ديگر از حلقههاي رسانهاي روزنامههاي زنجيرهاي در شماره روز گذشته، تيتر يك خود را به تيتري با عنوان «چرا بايد براي موشكها مذاكره كرد» برجسته كرده است و با اعلام نگراني راجع به موفقيت خط مقاومت در مقابل تروريستهاي وابسته به امريكا، از حاكميت اسلامي ميخواهد براي تحقق مطالبات عمومي! حاضر به مذاكرت موشكي با غرب شود. رويهاي كه قطعاً با مؤلفههاي مهمي مانند منافع ملي و امنيت كشور همخواني ندارد و ضرورت برخورد مراجع ذيصلاح از جمله شوراي عالي امنيت ملي را با خطدهي انحرافي اين دست از روزنامهها را متذكر ميشود.
نويسنده اين مطلب در ابتداي مطلب با پيشگويي(!) از جدايي قريبالوقوع عراق از ايران سخن به ميان آورده است: «عراق متحد استراتژيك هميشگي ايران نخواهد بود و در دوران پس از داعش دردسرهاي زيادي براي ايران ايجاد خواهد كرد» و همانند مقامات ارشد امريكايي و اروپايي از مقامات ارشد نظاميان درخواست ميكند تا پرونده موشكي را نيز به ديپلماتهاي وزارت خارجه واگذار كنند. اين درخواست در شرايطي است كه هزينههاي دامنه دار برجام يكي پس از ديگري كشور را در محدوديتهاي جديدي فرو برده و تحريمهاي گستردهاي را زمينهسازي كرده است.
درخواست روزنامه آرمان و جامعه امروز را بايد نخستين گامهاي پرچالش جريان غربباور و غربگرا براي تنزل جايگاه ايران در عرصه منطقهاي و جهاني دانست؛چراكه پيش از اين تصميمگيران و تصميمسازان وابسته به اين طيف تلاش كردند تا با توجيهاتي مانند «لزوم گشايش آني در وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم» از ضرورت چشمپوشي از حقوق طبيعي و بديهي كشور در حوزه هستهاي سخن به ميان آورده و پس از تئوريسازي در اين مسير و نظاممندكردن چنين تفكراتي در اقشار مهمي از جامعه، توافق هستهاي را به كشور تحميل كنند و امروز نيز با توجيهات مشابه تلاش دارند با بلافايده عنوان كردن موشكهايي با برد بيش از 2هزار كيلومتر، مذاكرت موشكي با امريكا را بدون هزينه عنوان كنند.
اصرار جريان تجديدنظرطلب به مذاكرات موشكي با غرب – با تجربه تلخ خسارت محض برجام – در حالي است كه چندي قبل سيپري،مؤسسه تحقيقاتي صلح بينالملل استكهلم در گزارشي مستند تأكيد ميكند: «برنامه موشكي ايران تهديدي جهاني نيست.»اين مؤسسه تحقيقاتي در گزارش خود با رد ادعاهاي برخي از مقامات امريكايي و اروپايي مينويسد:«برنامه موشكي ايران يك تهديد جهاني نيست بلكه بخشي از پويايي امنيتي منطقه است. ايران موشكهاي خود را به عنوان ابزاري براي مقابله با تواناييهاي نظامي رقيبان منطقهاي ميبيند و با وجود فشارها و تحريمهاي امريكايي و بينالمللي، اين كشور به طور فزايندهاي براي توليد موشكهاي بالستيك خودكفا شده است.»
اين مركز همچنين در ادامه عنوان ميكند اتخاذ رويكرد مجازات و تحريم در خصوص برنامه موشكي ايران نه تنها غيرمؤثر است بلكه ميتواند تلاشهاي اروپا براي حفظ برجام را هم مخدوش كند.
فضاسازي امروز يادآوري عمليات رواني 4 سال قبل است
فضاسازي امروز يادآوري عمليات رواني چهار سال جريان خوشبين به غرب است كه تلاش داشت با عمليات رواني – رسانهاي جامعه ايراني را به اين باور برساند كه ميتوان با تعديل رويكرد انقلابي در عرصه سياست خارجه و چشمپوشي از برخي از حقوق هستهاي، امريكا و اروپا را وادار به تعامل با ايران و برداشته شدن تحريمهاي ضد ايراني كرد. بر اساس همين راهبرد، «برجام» با عناويني نظير «سند آشتي ايران و غرب»، «صلح بزرگ» و «معجزه ديپلماسي» ياد شد و بسياري از دولتمردان در كنار برخي از مقامات غربي آن را الگوي مناسب رفع تخاصم ديرينه ميان ايران و نظام سلطه عنوان كردند؛ ادعايي كه امروز با توسعه تحريمها و افزايش تهديدات و گستاخيها عليه ايران رنگ باخته است، اما جريان غربگرا و غرب باور حاضر به پذيرش آن نيست و تلاش ميكند با «سانسور اقدامات و مواضع ضدايراني غربيها» ضرورت شروع مذاكرات موشكي با امريكا را علني و اين بار به اين بهانه دوگانه حاكميت – مردم را تئوريزه و عملياتي كند.
حال اگر چه برخورد متقن حقوقي نهادهاي مسئول نظير شوراي عالي امنيت ملي با نويسندههاي مشكوك يك اولويت است، اما نبايد فراموش كرد عامل موفقيت جريان تجديدنظرطلب براي تغيير باورهاي مردمي در مسئله هستهاي، دلايل بعضاً احساسي بود كه آنها به عنوان دستاورد براي برجام عنوان ميكردند و امروز ضرورت دارد تا به اشكال مختلف براي جامعه ايراني تبيين شود كه مذاكرات موشكي نه تنها تجربه تلخ برجام را تكرار ميكند بلكه قطعاً امنيت ملي را شش سال بعد از شكست داعش با مخاطرات جدي روبهرو خواهد ساخت.