کد خبر: 882495
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۳
هنوز در يك ناباوري براي پايان داعش و پيروزي‌مان هستم. كم‌كم كه فكر مي‌كنم، ياد روزهاي آزادي جنوب لبنان مي‌افتم...
کبری آسوپار
هنوز در يك ناباوري براي پايان داعش و پيروزي‌مان هستم. كم‌كم كه فكر مي‌كنم، ياد روزهاي آزادي جنوب لبنان مي‌افتم؛ 17 سال پيش، مگر باورمان مي‌شد كه اسرائيل هم شكست مي‌خورد؟ اما مقاومت، همه چيز را ممكن كرده بود؛ درست مثل همين الان... بزرگ‌ترهاي ما اما خاطرات ديگري هم دارند؛ ياد روزهاي شكنجه در زندان‌هاي پهلوي، مگر كسي باورش مي‌شد مردمي با دست‌هاي خالي به رهبري طلبه‌اي ساده از قم، حكومت پهلوي را كه پشتوانه‌اش همه ابرقدرت‌ها بودند، سرنگون كنند؟ اما شد و انقلاب اسلامي سربازان خميني جهاني را تكان داد. بزرگ‌ترهاي ما ياد روزهايي مي‌افتند كه خرمشهر در اشغال بعثي‌ها بود و ايراني‌ها دستانشان از تسليحات خالي بود. مگر باورشان مي‌شد ارتش پر قدرت بعثي شكست بخورد؟ اما شكست خورد و امام گفت خرمشهر را خدا آزاد كرد. مثل آقا كه همين پريروز در جواب نامه قاسم سليماني براي اعلام پايان نبرد با داعش، اين پيروزي را «نصرتي الهي و مصداق وَ ما رَمَيتَ اِذ رَمَيتَ وَ لكنَّ اللهَ رَمي‌» دانستند. 

پيروزي حق ما بود؛ خدا خودش در سوره‌اي كه نام خاتم پيامبران بر آن است، گفته بود كه « يآ ايهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ آن تَنصُرُواْ اللَّهَ ينصُرْكُمْ وَ يثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ‏، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر خدا را يارى كنيد، شما را يارى مى‏كند و گام‏هايتان را استوار مى‏سازد. » و اين ياري كردن را خدا در كجا مي‌خواهد؟ در نبرد با كفار محارب، آنجا كه در آيه‌هاي قبلي مي‌فرمايد كه «فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ... » پسران ما خدا را ياري كرده بودند؛ در گمنامي سال‌هاي نبرد با سوريه، در ماه‌هايي كه حتي روي سنگ مزارشان هم محل شهادت ذكر نمي‌شد. در ماه‌هايي كه خيلي نزديكان‌شان هم نمي‌دانستند آنها در سوريه و مشغول نبردي سخت هستند.

دختران ما خدا را ياري كرده بودند، همان وقت‌هايي كه بي صدا كوله جنگي همسرشان را مي‌بستند، در خود گريه مي‌كردند و دم نمي‌زدند تا سايه سرشان از نبرد در خط مقدم جنگ با تكفيري‌ها برگردد و بعد، تابوت همسرانشان برمي‌گشت؛ اما حتي در ماه‌هاي آغازيني كه تشييع شهداي مدافع حرم در خلوتي و بي خبري برگزار مي‌شد، لبي به شكايت نگشودند،. مادران و پدران ما خدا را ياري كرده بود، در روزهايي كه فرزندانشان را راهي دمشق مي‌كردند و بعد پيكري پاره پاره برمي‌گشت يا حتي همان هم برنمي گشت و آنها مي‌گفتند براي دختر اميرالمومنين جوانمان را هديه داديم. كودكان ما خدا را ياري كرده بودند، وقتي بي‌قراري هايشان براي پدري كه نبود، بايد آرام اين مي‌شد كه پدر رفته است تا دين و شرف و ناموس مان نرود، آنها همه اين سال‌ها كه بايد در يتيمي بزرگ شوند تا معناي دين و شرف و ناموس را ياد بگيرند، با دردهاي يتيمي‌شان در ياري خدا شريك شده‌اند. 

ايران همه شش سال گذشته را پاي جنگ با محاربين ايستاد؛ لبنان هم، سوريه و عراق و فاطميون افغانستاني و زينبيون پاكستاني هم. خدا هم به وعده‌اي كه داده بود، عمل كرد و ياري مان كرد و گام‌هاي ما را در مسير مقاومت استوار كرد و امروز ما پيروز هستيم؛ صدق الله العلي العظيم. ‌
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
رمضانعلی محمدیان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۶/۰۹/۰۳
0
0
بسم الله ،باسام،کلمات سخت فریبنده وابھام آفرینند،بطوری که تعاریف رادچار آسیب نیاز به بازتعریف کرده تا درضدیت با مفاھیم معرفتى که به تعریف اش برخاسته در نیایند ،این مقاله محتاج بازتعریف ھاى متعددی است تا مشرکانھ تلقی نگردد.والسلام شھرک اندیشه‌.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار