غلامحسين بهبودي
سيام آبان با عنوان بسيج و محروميتزدايي نامگذاري شده است. در بحث محروميتزدايي چه نهادي شايستهتر از بسيج مستضعفين كه خود برآمده از اقشار محروم جامعه است.
به گزارش «جوان» اطلاق واژه «بسيج مستضعفين» ابتكار جالب حضرت امام خميني(ره) بود. در جهانبيني ايشان نيروهاي خير و شر در دو قطب استضعاف و استكبار قرار دارند و انقلاب اسلامي نيز بر پايه رنجها و تلاشهاي همين قشر محروم و پابرهنه جامعه شكل گرفته بود. بنابراين نهضتي كه همواره بار اصلي خود را بر دوش مستضعفين ميديد، بايد بيشترين هم و غم خود را براي زدودن چهره فقر از قشر محروم جامعه به كار ميگرفت.
از همان بدو پيروزي انقلاب اسلامي تشكيل نهادهايي چون كميته امداد، بسيج مستضعفين، جهاد سازندگي و... همگي در راستاي محروميتزدايي بودند. در اين ميان جهادگران كه عموماً از طلاب و دانشجويان جوان به شمار ميرفتند، با حركتي بسيجيگونه رهسپار دورافتادهترين مناطق محروم كشورمان شدند تا به قدر توان خود در زدودن فقر و محروميت قدم بردارند.
مرحوم حاجعبدالله والي يكي از همين جهادگران بود كه در ابتداي شروع دفاع مقدس در مناطق كردستان حضور يافت، اما پس از كشف منطقه بشاگرد در حد فاصل استانهاي هرمزگان و سيستان به آنجا رفت و تا پايان عمرش در همين مناطق ماند و به خدمترساني مشغول شد. مرحوم والي حتي از حضرت امام نيز استعلام كرد كه به مناطق جنگي بروم يا در بشاگرد بمانم؟ كه حضرت امام ايشان را به تداوم حضور در بشاگرد تشويق كردند.
به اين ترتيب بسيج اولين قدمهاي محروميتزدايي خود را از همان لحظه تشكيل برداشت. هرچند شروع جنگ از كردستان و سپس حمله دشمن بعثي براي حدود يك دهه، عمده توان بسيج را مصروف خود داشت اما دردآشنايي اقشار مختلف بسيج، ريشه در ماهيت آن داشت و چيزي نبود كه هيچ اتفاقي بتواند آن را در محاق فروبرد. چنانچه در همان دوران دفاع مقدس نيز حتي در مناطق جنگي باز اين بسيجيان بودند كه نسبت به رفع فقر در مناطق جنگزده اقدام ميكردند.
از شهيد خرازي، جاويدالاثر احمد متوسليان، شهيد اصغر وصالي، شهيد بروجردي و... نقل شده است كه در عين جنگيدن با ضدانقلاب و دشمن بعثي در مناطق مرزي كردستان و خوزستان، همواره دغدغه رفع فقر از مردم محروم اين مناطق را داشتند و به اين سان بسياري از جوانان كرد و عرب خوزستان شيفته مرام سربازان خميني ميشدند.
بعد از اتمام دفاع مقدس حدود يك دهه بسيجيان دوشادوش جهادگران جهاد سازندگي خدمات سازندگي خود را ادامه ميدادند. اما در سال 79 مجلس پرحاشيه ششم رأي به انحلال و ادغام جهاد سازندگي در وزارت كشاورزي داد كه ضربه سختي به روند رو به رشد اين نهاد انقلابي وارد كرد. هرچند بلافاصله پس از اين اقدام، مقام معظم رهبري فرمان تشكيل بسيج سازندگي را صادر كردند و سازندگي و محروميتزدايي باز به آغوش همان نهادي برگشت كه شايستهترين قشر در راستاي خدمت به محرومان بود.
بسيج سازندگي كه اينك 17 سال از عمر خود را پشت سر ميگذارد، آينهاي از خدمات بسيج در موضوع محروميتزدايي و سازندگي را پيش روي همگان قرار ميدهد. هماينك بسيجيان با تشكيل حدود 10 هزار گروه جهادي، پهنهاي به گستردگي ايران اسلامي را عرصه فعاليتهاي خستگيناپذير خود قرار دادهاند. گروههاي مختلف پزشكي، مهندسي، عمراني، فرهنگي و... تنها بخشي از نيروهاي متخصص بسيج سازندگي را شامل ميشوند كه به صورت حرفهاي و تخصصي اقدام به رفع محروميت در مناطق مختلف ميكنند. حتي پيش از آغاز فتنه تروريستها در كشورهاي عراق و سوريه نيز صحبت از حضور جهادگران در كشور عراق و كمك به جوانان اين كشور براي راهاندازي گروههاي جهادي بود.
اكنون كه كمتر از چهار دهه از تشكيل بسيج مستضعفين ميگذرد، بايد مدال سازندگي، محروميتزدايي، خدمترساني و تلاش در سختترين مناطق و دشوارترين عرصهها را زيبنده قامت مرداني بدانيم كه با كمترين ادعا و امكانات و هزينه، همواره سردمدار محروميتزدايي و فقرزدايي بوده و هستند.