کد خبر: 879794
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
گفت‌و‌گوي «جوان» با همسر شهيد «ابوالقاسم بزاز» از مبارزان انقلاب و محافظ حضرت امام(ره)
شهيد ابوالقاسم بزاز از اولين شهداي شهرستان بابل است كه با سال‌ها مجاهدت در راه نهضت امام خميني(ره) به فيض شهادت نائل آمد. ميدان كياكلاي بابل به نام اين شهيد عزيز مزين شده است.
  زينب محمودي عالمي
شهيد ابوالقاسم بزاز از اولين شهداي شهرستان بابل است كه با سال‌ها مجاهدت در راه نهضت امام خميني(ره) به فيض شهادت نائل آمد. ميدان كياكلاي بابل به نام اين شهيد عزيز مزين شده است. اخيراً كه به اين شهر سفر كرديم، ديدن عكس شهيد بزار در اين ميدان، انگيزه بيشتر دانستن از او را در ما ايجاد كرد. بعد از كمي جست‌وجو خانواده شهيد بزاز را پيدا كرديم و همكلامي‌مان با همسر شهيد شكل گرفت. مصاحبه‌ام با زهرا معتمدي، همسر شهيد بزاز در يك روز باراني، كنار پارك نوشيرواني رقم خورد. در هواي مطبوع شمال و همراه با صداي پرندگان، شنواي خاطرات شيرين زني شديم كه خود از مبارزان رژيم شاهنشاهي بود. خانم معتمدي از شهيدي گفت كه مدتي به عنوان محافظ امام خميني(ره) خدمت كرده بود.

زماني كه با شهيد بزاز ازدواج كرديد ايشان جزو مبارزان انقلاب بودند؟
بله؛ ايشان از قبل در مسير مبارزه قرار داشت. همسرم متولد سال 1331 بود و من متولد سال 36 هستم. سال 1354 وقتي كه 18 سال داشتم با ايشان ازدواج كردم. زندگي ما كمتر از پنج سال طول كشيد. همسرم 10 خرداد 1359 در سنندج شهيد شد. ايشان چون در واحد عقيدتي-‌ سياسي مسئوليت داشت، بر اثر بمبي كه كومله‌ها در جعبه شيريني كار گذاشته بودند به شهادت رسيد. حاصل زندگي چهار ساله و اندي ما دو فرزند است. دخترم دو سال و نيمه و پسرم 10 ماهه بود كه همسرم به شهادت رسيد.
شايد شهيد بزاز براي مردم بابل و آن هم كساني كه سنشان به انقلاب قد مي‌دهد شناخته شده باشند، اما دوست داريم نسل جوان را بيشتر با اين شهيد بزرگوار آشنا كنيم.
همسرم روحاني و مبلغ دين بود. ايمان، تقوا، گذشت و دل نبستن او به دنيا زبانزد همه بود. هرچيزي را از خدا مي‌دانست. مي‌گفت همه زندگي را مديون خدا هستيم و بايد براي خدا زندگي كنيم. من در خانواده‌اي مذهبي بزرگ شده بودم اما همسرم يك خانواده سنتي داشت كه خيلي در قيد و بند مذهب نبودند. ولي خودش به شخصه مذهبي بود. اصالتاً بچه‌محله چاله زمين بابل بود كه در كودكي علاقه‌مند به مذهب شد و از سن نوجواني از خانواده جدا شد و براي تحصيل علم به مشهد رفت. سال 54 ازدواج كرديم و بعد از ازدواج به قم رفتيم كه ابوالقاسم آنجا درس طلبگي خارج را ادامه داد. چون همسرم از مبارزان انقلابي بود، در جريان همين مبارزات با شهيد اندرزگو و شهيد هاشمي‌نژاد در عمليات چريكي همكاري مي‌كرد و بسيار فعال بود. احساس مي‌كنم امثال اين بزرگواران ديگر پيدا نمي‌شود. شهيد بسيار خالص، پاك، متدين و باتقوا بود. در لباس نظامي و روحانيت رعايت بسياري از جوانب را مي‌كرد تا مبادا خدشه‌اي به كسوت روحانيت وارد شود.
پس شهيد بزاز به شكل مسلحانه با رژيم طاغوت مبارزه مي‌كردند؟
بله، همسرم جزو مبارزان و چريك‌هايي بود كه به خاطر مبارزاتش حتي به خارج از ايران رفت. ايشان در خارج از كشور اقدام به تبليغ نهضت اسلامي حضرت امام نيز مي‌كرد. شهيد دوستان زيادي در بابل داشت. از جمله سردار علي فردوس كه از زمان قبل از انقلاب با هم بودند. همسرم با آيت‌الله كوهستاني و مرحوم آيت‌الله فاضل حشر و نشر داشت. در جريان مبارزات، ساواك مدام در تعقيب ايشان بود. ايشان چون تجربه مبارزات مسلحانه داشت، مدتي به عنوان محافظ شخصي امام خميني(ره) فعاليت مي‌كرد. در نوفل لوشاتو با امام بود. وقتي كه امام به ايران برگشتند و در قم و پل حجتيه اسكان گرفتند، شهيد بزار هميشه با ايشان بود. دنبال كارهاي انقلابي مي‌رفت و بسيار فعال بود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي شهيد علي امامي و خيلي از شهداي بابل زير دست شهيد بزاز در بابل فعاليت مي‌كردند.
كمي به گذشته برگرديم، زمينه ازدواج و آشنايي شما با شهيد بزاز چطور شكل گرفت؟
پدرم شهيد بزاز را جايي ديده بود و به ايشان علاقه‌مند شده بود. پدرم آهنگر بود و تهران گاراژ داشت. ما اصالتاً بچه بابل هستيم ولي تهران زندگي مي‌كرديم. از طريق يكي از دوستان با همسرم آشنا شدم. پدرم خيلي مذهبي بود. من چهار خواهر ديگر دارم. همه مذهبي هستند و همسراني متدين و بچه‌هاي بسيار باتقوايي دارند. پدرم داماد مذهبي و باتقوا دوست داشت. من و شهيد بزاز زندگي‌مان را در قم آغاز كرديم. دو سال قم بوديم كه انقلاب شروع شد. قبل از انقلاب همسرم جاهاي مختلف براي تبليغ نهضت حضرت امام مي‌رفت. ما با هم در شهرهاي مختلف دور مي‌زديم. خودشان دنبال تبليغات بودند. از مبدأ قم يا مشهد به هر شهر ايران مي‌رفتند.
پس خود شما هم در كنار ايشان فعاليت مي‌كرديد؟
من واردكننده اعلاميه‌هاي امام خميني(ره) بودم. اعلاميه‌هاي امام را دور شكمم مي‌بستم و مي‌بردم و با ماشين پخش مي‌كرديم. دوشادوش شهيد در بسياري از فعاليت‌ها همراهي‌اش مي‌كردم. همه آن كارها براي رضاي خدا بود. شهيد ابوالقاسم بزاز اعتقاد داشت انقلاب اسلامي امام خميني(ره) بايد به انقلاب امام زمان(عج) متصل شود.
شهيد راجع‌ به امام خميني(ره) و اطاعت از ولايت فقيه چه نظري داشتند؟
ايشان پيروي محض از حضرت امام داشت. ولايتمداري در زندگي ما حرف اول را مي‌زد. اينطور بگويم كه همه زير نظر ولايت فقيه هستيم و نسل به نسل ما اينگونه است. حال كه شهدا رفته‌اند ما وظيفه داريم كه راه آنها را چه در ولايتمداري و چه پشتيباني از اسلام ناب محمدي و... ادامه دهيم. بايد فرزندانمان را هم به اين سمت و سو وارد كنيم.
در صحبت‌هايتان گفتيد كه شهيد بزاز از خانواده‌اي مذهبي نبودند. اگر مي‌شود بيشتر توضيح دهيد؟
همسرم در خانواده‌اي بسيار مرفه بزرگ شده بود. اما دل از همه چيز كند و راه خدا را در پيش گرفت. احساس كرد اين راه را بايد برود. همين اخلاصش باعث شد تا مردم او را دوست داشته باشند. همين الان هم مراسم تشييع شهيد بزاز زبانزد همه است. حتي مردم مشهد مي‌دانند شهيد بزاز چه كسي بود. روي قبرشان نوشته شده چريك و شهيد مبارز. البته به نظر من نام شهيد بردن ملاك نيست. مهم ارزش كار شهيد است كه چقدر با خدا قراردادش عالي بود. به نظرم در اين مصاحبه‌ها از خانواده شهيد بپرسيد براي چه ارزش‌هايي شهيد شما رفت. مسلماً پاسخ اين است: براي زنده نگه داشتن اسلام.
نحوه شهادتشان چطور بود؟
ايشان براي كار فرهنگي و تبليغي و سخنراني به همراه دوستانش از جمله سردار علي فردوس و شهيد سيد حسين گلريز از سپاه و جهاد بابل به سنندج دعوت شده بودند. روز دهم خردادماه 1359 كومله‌ها و دموكرات داخل يك جعبه شيريني بمب گذاشته بودند كه اين بمب را در كيوسك محل استقرار شهيد منفجر مي‌كنند. ابوالقاسم بزاز چند ماه قبل از شروع جنگ تحميلي به شهادت رسيد.
سخن پاياني...
هدف و راه شهدا مشخص است. آنها براي خدا رفتند. اما تلاش ما براي رضاي خدا بايد چه باشد؟ آنچه خدا راضي است. آنچه ولايت فقيه راضي است. آن چيزي كه باعث رضايت حضرت زهرا(ع) است، بايد همان راه را برويم. راه بهتر از اين نيست. نبايد فريب اين دنيا را بخوريم بايد راه صراط را برويم. اگر شهيد ابوالقاسم بزاز زنده بود الان 66 ساله و جزو ريش‌سفيدان انقلاب بود. اگر شهيدم زنده بود حتماً براي دفاع از حرم حضرت زينب(س) به سوريه مي‌رفت. چراكه سعي داشت در هر حالي تكليفش را انجام دهد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار