کد خبر: 878978
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
گفت‌وگوي «جوان» با طاهره اخلاقي خواهر شهيدان محمد مهدي و رضا اخلاقي
وقتي پاي صحبت‌هاي خواهر شهيدان محمد، مهدي و رضا اخلاقي نشستم به اين نتيجه رسيدم كه تنها بهانه شهادت اين دلاوران افغانستاني رمز ولايتمداري‌شان است.
  فاطمه بیضائی
وقتي پاي صحبت‌هاي خواهر شهيدان محمد، مهدي و رضا اخلاقي نشستم به اين نتيجه رسيدم كه تنها بهانه شهادت اين دلاوران افغانستاني رمز ولايتمداري‌شان است. مجاهدتي كه با بيداري اسلامي نشئت گرفته از انديشه‌هاي امام و رهبري همراه شدند و قدم در ميدان نبرد گذاشتند. ديروز گفت‌وگوي ما با همسر شهيد رضا(عباس) اخلاقي منتشر شد. متوجه شدم كه از اقوام شهيد رضا اخلاقي سه برادر به شهادت رسيده‌اند. امروز نيز با طاهره اخلاقي خواهر شهيدان محمد، مهدي و رضا اخلاقي به گفت‌وگو پرداختيم تا مرور مختصري نيز به زندگي اين شهيدان داشته باشيم.
خانواده‌‌تان چه ويژگي داشت كه سه شهيد تقديم كرد؟
روحيه انقلابي در خانواده ما از سال‌هاي پيروزي انقلاب اسلامي ديده مي‌شد. پدر و مادرم در افغانستان ازدواج كردند و شروع زندگي‌شان در ايران رقم خورد. ما خانواده پرجمعيتي داشتيم. چهار خواهر و چهاربرادر بوديم كه همگي در مشهد مقدس به دنيا آمديم. در سال 1374 همه خانواده راهي افغانستان شديم.
پس چطور شد كه مجدد به ايران بازگشتيد؟
 سال 1394 وقتي مهدي برادر كوچك‌ترم شهيد شد به ايران آمديم.
مهدي اولين شهيد خانواده بود؟
خير، مهدي دومين شهيد خانواده است. محمد اولين شهيد خانواده سال‌ها پيش عضوسپاه محمد(ص) بود كه در افغانستان در جنگ با طالبان شهيد شد. محمد باب شهادت را در خانواده ما باز كرد.
پس همين روحيه ايثار و شهادت در خانواده شما مهدي را به سمت دفاع از حرم و شهادت كشاند؟
دقيقاً همين طور است. مهدي مجرد بود و كوچك‌ترين عضو خانواده ما. ايشان روحيه ظلم‌ستيزي داشت و همان روحيه ظلم‌ستيزي و عدالت مداري‌اش كار را به آنجا رساند كه خود را وارد ميدان دفاع از اهل بيت كرد. مهدي آرام و خجالتي و اهل نماز و روزه بود. اراده فوق‌العاده‌اي هم داشت. وقتي كلاس دوازدهم را در افغانستان به پايان رساند و ديپلمش را گرفت ما از ايشان خواستيم كه ادامه تحصيل دهد اما مهدي نپذيرفت وگفت بايد براي دفاع از حرم عمه‌ام به سوريه بروم. مخالفت‌هاي ما به خاطر شرايط موجود و جواني‌اش هم فايده‌اي نداشت. مهدي راهي ايران شد. مدتي در ايران به كار مشغول شد. وقتي از ايران با ما تماس گرفتند و خبر شهادتش را دادند تازه متوجه شهادتش شديم.
خبر شهادتش را چه كسي به شما داد؟
 يك روز برادرم رضا كه بعد از مهدي او هم به شهادت رسيد، ناگهان وارد خانه ما شد و از ما خواست تا خودمان را براي يك سفر زيارتي به مشهد مقدس آماده كنيم. همه تعجب كرديم. من، پدر و مادر و رضا راهي ايران شديم. نمي‌دانستيم چه در انتظار ماست. اصلاً از رفتن مهدي به سوريه بي‌خبر بوديم چه برسد به شهادتش. وقتي به مشهد رسيديم تازه متوجه ماجرا شديم. بعد از مراسم و تشييع پيكر وقتي خواستيم به افغانستان برگرديم رضا همراه ما نيامد. از ما خواست كه برويم و خودش در ايران ماند. او هم مي‌خواست به سوريه برود.
شما خبر داشتيد كه مي‌خواهد برود؟
وقتي تصميم گرفت از زن و بچه‌اش بگذرد و در ايران بماند متوجه تصميمش شديم. رضا در افغانستان كار و زندگي خوبي داشت، اما در ايران ماند تا براي دفاع از حريم اهل بيت برود. به رضا گفتيم نرود. مهدي رفت و شهيد شد تو ديگر نرو. نگاه به جواني مهدي كن كه چه زود پرپر شد. رضا گفت مگر مهدي راه بدي رفت. مدافع حرم بود و به لطف خدا در اين مسير به خواسته قلبي‌اش رسيد. من هم دوست دارم كه با شهادت سعادتمند شوم. نمي‌گذارم اسلحه برادرم روي زمين بماند. وقتي به سوريه رفت از آنجا با ما تماس گرفت و گفت من در منطقه هستم. وقتي به مرخصي مي‌آمد از سوريه و مردم و مظلوميت آنها براي برادرم كه در ايران بود صحبت مي‌كرد. از دلاوري مجاهدان فاطمي حرف مي‌زد. سه ماهي از رفتنش گذشته بود و ما درافغانستان بوديم كه با شنيدن خبر شهادت رضا راهي ايران شديم.
سخن پاياني.
من خواهر سه شهيد و برادرزاده شهيد رضا اخلاقي هستم كه در مزار شريف به شهادت رسيد. مي‌دانم قطعاً امروز وظيفه من دشوار‌تر هم شده است.  راهي كه برادرانم از سال‌ها پيش انتخاب كردند و در اين مسير جان و مال و همه تعلقاتشان را فداكردند قطعاً رهرو مي‌خواهد رهرويي امين كه محكم و استوار درآن گام بر دارد و ادامه دهنده آرمان‌هاي اسلام و انقلابي باشد كه  براي بيداري مردم مسلمان خون‌هاي زيادي را تقديم كرد. ان‌شاءالله عمل و رفتارمان در آينده باعث نشود كه شرمنده شهدا شويم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار