سخنان چندي پيش ترامپ كه واكنشهاي بيشماري را در جهان و در داخل امريكا به همراه داشته است، از جهات مختلف ميتوان مورد نقد و تحليل قرار داد. آنچه در رسانهها شاهد بوديم، بيشتر مطالب مربوط به برجام و اينكه آيا ترامپ ميتواند به صورت يكطرفه اقدام به لغو قرارداد برجام نمايد يا خير اختصاص يافته بود، اما در اين يادداشت تلاش شده است از جهت چرايي به سخنان ترامپ توجه شود.
1ـ ترامپ در سايه پيروزي غيرمنتظره خود در درون حزب جمهوريخواه و همچنين جناح رقيب به جهت آنكه عقبه سياسي ريشهداري ندارد، دچار كيش شخصيتي شده و به دنبال همين خودشيفتگي كاذب به هر نحو ممكن تلاش دارد در صدر اخبار جهان قرار گيرد. به همين خاطر و با تكيه بر تجربه جنجالهاي انتخاباتي كه طعم موفقيت را در آن به همين روش چشيده است، در صدد حفظ محبوبيت خود است. او گمان ميكند با رفتارهاي غيرعقلايي و خلاف حقوق بينالمللي ميتواند از روند تنزل آراي خود بكاهد، حال آنكه به نظر ميرسد در سطح رأيدهندگان عمومي داخل امريكا نيز با تنفر و تنزل مواجه شده است. بنابراين ميتوان يكي از دلايل رفتار غيرمتعارف و خارج از عرف ديپلماتيك ترامپ را در شخصيت خود شيفته او جستوجو كرد.
2ـ اگر اعتقاد داشته باشيم كه در ساختار قدرت امريكا، ساختار تصميم گيرنده است و ترامپ نيز در درون اين ساختار نقش محوله خود را بازي ميكند، بايد به اين نكته اذعان كنيم كه در سالهاي اخير و به واسطه رشد ارتباطات رسانهاي، امريكا به سبب كينه عميق و ريشه دار خود از جمهوري اسلامي ايران، بيشترين حجم هجمههاي خود را در عمليات رواني متمركز كرده است، چراكه دريافته مقابله سخت با ايران اسلامي به آساني ممكن نميباشد و به تجربه دريافته است كه تهديدات سخت به انسجام ملي و اتحاد و يكپارچگي داخلي ايران ميانجامد، بنابراين اين سخنان در ادامه عمليات رواني و جنگ نرم امريكا عليه ايران اسلامي قابل ارزيابي است.
3ـ واقعيت اين است كه طرفين برجام روي چيزي تأكيد ميكردند كه بارها و در نهايت با صداي رسا رهبر معظم انقلاب آن را حرام اعلام كرده بود. غرب مدعي جلوگيري از رسيدن ايران به ساخت سلاح هستهاي بوده و هست، حال آنكه بر اساس فتواي فقهي رهبر معظم انقلاب كه از هر پيمان نامهاي تضمين آن قويتر است، ايران اسلامي قصد و نيت ساخت سلاح غيرمتعارف ندارد، بنابراين به نظر ميرسد امريكا به دنبال مهار ايران در منطقه و جلوگيري از نفوذ ما در حوزه پيراموني بود كه در شرايط حاضر ملاحظه ميگردد نه تنها خواب آشفته آنها در منطقه تعبير نشده، بلكه روز به روز بر تأثيرگذاري جمهوري اسلامي ايران افزوده ميشود، و به نوعي هژموني امريكا در حال شكسته شدن است بنابراين به هر نحو ممكن به دنبال ايجاد تشنج و چالشهاي امنيتي بيشتر در منطقه است تا شايد از اين طريق راهي براي نفوذ و تسلط بيشتر پيدا كند.
4ـ يكي از سياستهاي غيرقابل انكار و غيرقابل تغيير امريكا از سالهاي دور در خاورميانه، حركت در مسير حفظ امنيت رژيم نامشروع صهيونيستي است و براي تحقق اين هدف، به هر ترفند و جنايتي دستزده است. به نظر ميرسد برخلاف انتظار امريكا، برجام نه تنها خواسته رژيم صهيونيستي و امريكا را برآورده نكرد، بلكه زمينه نارضايتي گاو شيرده آنها را نيز فراهم ساخت، به طوري كه هيچگاه شاهد نزديكي آشكار و علني سياستهاي رژيم صهيونيستي و برخي از كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس با اين حدت و شدت نبودهايم؟! با اين تفاصيل ترامپ كه هم وعده حفظ و تضمين امنيت رژيم صهيونيستي را داده است و هم به مرتجعين منطقه با اخذ رشوه و قراردادهاي چند صد ميلياردي، قول كنترل نفوذ و در نهايت به حاشيه راندن جبهه مقاومت را، به جهت سرخوردگي و نگراني از آينده، تبديل به زبان گوياي نتانياهو و سران عربستان سعودي شده، به طوري كه بسياري از كارشناسان بر اين عقيدهاند كه ترامپ زبان گوياي رژيم صهيونيستي و دشمنان منطقهاي ايران اسلامي در كنگره شده بود كه واكنش آنها نيز مؤيد اين موضوع است.
5 ـ اگر عقبگردي جزئي به رقابتهاي انتخاباتي امريكا داشته باشيم، يكي از مهمترين انتقادهاي ترامپ به حزب رقيب، تضعيف چهره امريكا در جهان و ضعف عملكرد آنها در عرصه بينالمللي بود. در اين راستا ترامپ به عملكرد اوباما و هيلاري كلينتون در مناطق مختلف جهان انتقاد ميكرد و مدعي بود كه وي خواهد توانست ابهت و قدرت امريكا را در جهان تقويت كند و حتي وعده نابودي داعش و تروريسم را هم داده بود. اگرچه اين حرفهاي ترامپ در همان موقع نيز از بي اطلاعي از ساختار قدرت و سياست در امريكا نشئت ميگرفت و يك بار نيز اوباما اشارهاي بدين مضمون كرد كه ترامپ هنوز توجيه اطلاعاتي و امنيتي نشده است. درحال حاضر امريكا در منطقه شاهد نابودي تروريستهايي است كه براي مصارف غيرمشروع ايجاد كرده بود تا بتواند به عنوان يك تسريعكننده از آنها در جهت پيادهسازي نقشه خاورميانه نوين استفاده كند. اين سياست نيز نه تنها به نتيجه مطلوب نرسيد بلكه منجر به نزديكي كشورهاي بزرگ منطقه همچون ايران، تركيه و روسيه به همديگر شد كه طبيعتاً همكاري و نزديكي آنها در آينده، خواب آشفتهاي را براي امريكا در منطقه به ارمغان خواهد آورد.
بنابراين بايد گفت كه ريشه هذيان گوييهاي ترامپ عليه ايران اسلامي در ناكاميهاي او در منطقه و جهان خلاصه ميشود كه به پارهاي از آنها اشاره شد. ترامپ نه تنها نتوانست جايگاه امريكا را در جهان و منطقه به عنوان يك بازيگر تأثيرگذار افزايش دهد، بلكه با سخنان نسنجيده و خارج از عرف ديپلماتيك به تنزل و تحقير بيشتر خود كمك كرد، چرا كه امروز ملاحظه ميگردد تمامي جهان عليه يكجانبه گرايي ديوانه وار او موضع گرفتهاند و حتي دولتهاي نزديك اروپايي هم حاضر نشدند سخنان ترامپ را تأييد و از آن حمايت كنند. اما در اين ميان مهمترين موضوع مورد توجه، ايجاد يك فضاي رواني است كه امريكا سعي دارد به جمهوري اسلامي ايران تحميل كند. اين فضا نيازمند شناخت درست و مقابله هوشمندانه با آن است.