کد خبر: 877154
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۶ - ۲۰:۴۰
مذاکره با آمريکا اجتناب ناپذير نيست
تعامل از موضع قدرت با آمریکا ضروری است چون قرار نیست تا ابد با آمریکا دشمن باشیم ولی آنچه همیشگی است منافع ملت ایران است و هر کشوری که منافع ما را تامین کنند دست دوستی به سمتشان دراز می کنیم.
«تجديدنظرطلبان نااميد از آمريکاي ديروزتعامل از موضع قدرت با آمریکا ضروری است چون قرار نیست تا ابد با آمریکا دشمن باشیم ولی آنچه همیشگی است منافع ملت ایران است و هر کشوری که منافع ما را تامین کنند دست دوستی به سمتشان دراز می کنیم. جامعه ایران احتیاج به برقراری ارتباط با جامعه بین الملل دارد. این ارتباط باید بر مبنای احترام متقابل، دوستی و منافع مشترک باشد زیرا چه بسا کسانی که همسایه و دوست ما هستند ولی بیشتر از دیگر کشورها به ما ضرر می رسانند.»
اين بخشي از سخنان ابراهيم اصغرزاده است که تلاش مي کنند هم پا با ساير همفکران خود مذاکره با ايالات متحده را مسير اجتناب ناپذير پيشرفت و توسعه کشور معرفي کرده و پيش مقدمه آن را «اعتماد به رفتار و گفتار سياستمداران اين کشور» بداند.

در طول تمام سالهاي پس از انقلاب اسلامي جريان تجديدنظرطلب تلاش کرده تا با ذکر دلايلي - که بسياري از اوقات اين دلايل غير قابل تصديق و استناد بوده اند – افکار عمومي را در مقابل حاکميت قرار دهد با اين توجيه که «مي توان با آمريکايي ها در موضوعات مورد مناقشه کنار آمد تا مشکلات اقتصادي مردم فروکش کند اما نظام چنين اجازه را نداده و مذاکره با آمريکا را از خطوط قرمز مي داند ».

در يکي از مناظرات سياسي که در برنامه شبکه 3سيما و در پاييز 91 برگزار مي شد ، مصطفي کواکبيان يکي ديگر از چهره هاي وابسته به جريان تجديدنظرطلب در پاسخ به پرسش مجري برنامه از خط قرمز بودن مذاکره با آمريکا ، گلايه کرده و علاج کار را مذاکره پاياپاي و متوازن با اين کشور مي داند و توضيح مي دهد که چنانچه يک توافق نامه مکتوب با مقامات آمريکايي تدوين شده ، مي توان به دشمني ها پايان داد  چرا که نمي توان تا ابد شعارهاي مرگ بر آمريکا سر داد.

جمع آوري بيليوردهاي ضد آمريکايي از خيابان هاي تهران
هنوز جامعه به ياد دارد که با شروع مذاکرات هسته اي در دور جديد و در دولت يازدهم تا روز امضاي برجام در وين ، با هر نوع شعار و درج تصاوير و بنر در ايام مناسبتي و حتي در روزهاي عادي مخالفت مي شد تا آنجايي که بنرهاي معروف «صداقت آمريکايي»  که در آن تلاش شده بود تا رويه آمريکا در روابط بين الملل را فريب و حيله جلوه دهد ، نيز برخورد جدي صورت گرفت و کمتر از 24 ساعت تمام بنرهاي ضد آمريکايي از خيابان هاي تهران جمع آوري شد.

تلاش براي تحميل نظرات يک طيف به جامعه ايراني تا آنجايي بود که مجموعه اتفاقاتي در سفر نخست رئيس جمهور به مجمع عمومي سازمان ملل روي داد تا آرام آرام جامعه به باور « قابل اعتماد بودن آمريکايي ها» متمايل شود، اظهار تمايل جامعه به مذاکره مستقيم با آمريکا و در ادامه تغيير نظر درباره دشمني هاي اين کشور عليه ملت ايران نيازمند آن بود تا آمريکايي ها را افرادي خوب – به لحاظ اخلاقي و رفتاري – معرفي کنند  ؛ شايد به همين دليل بود که رئيس جمهور کشورمان بعد از اقدامي بحث برانگيز ( در مکالمه تلفني با باراک اوباما ) وي را فردي مود و باهوش عنوان مي کند!

در ادامه گام هاي که بايد جهت رضايت آمريکايي انجام مي شد ، يکي از مقامات ارشد دولت يازدهم در اظهاراتي که به معناي زير سوال بردن گفتمان انقلاب اسلامي در عرصه سياست خارجه بود در گفت‌وگو با تلويزيون يك و دو آلمان صراحتاً اعلام مي‌كند:«... ما از اين منطقه دور هستيم... اين وظيفه ما نيست كه اسرائيل را به رسميت بشناسيم يا نه، بلكه فلسطينيان بايد درباره اين موضوع تصميم‌گيري كنند».

تجديدنظرطلبان نااميد از آمريکاي ديروز

قدم زني براي عادي سازي 
تلاش ها براي معرفي آمريکا به عنوان يک کشور قابل اعتماد از سوي دولت و شخصيت ها و رسانه هاي پرتعداد جريان تجديدنظرطلب تا آنجايي پيش رفت که وزير امور خارجه کشورمان در اقدامي پرحاشيه و هدفمند با وزير امور خارجه آمريکا قدم زد و در مصاحبه هاي پس از آن تلاش کرد تا ضمن توجيه رفتار خود که با انتقادات فراواني در داخل همراه شد ، آمريکا را مذاکره پذير و پايبند به توافق احتمالي نشان دهد.
قدم زدن وزير امورخارجه کشورمان با جان کري وزير امور خارجه کشورمان فرصتي بود تا رسانه هاي جريان تجديدنظرطلب اين اتفاق را رويدادي مفيد براي توسعه روابط با غرب عنوان کرده و پايان دشمني ها ميان تهران – واشنگتن عنوان کنند.

ذوق زدگي
کمااينکه برخي از رسانه هاي اين جريان در تيترها و عبارات جالب توجه به استقبال از اين رفتار رفته و آن را زمينه اي براي يک توافق برد – برد عنوان مي کردند ، به عنوان نمونه اعتماد روز پس از اين اتفاق تيتر اصلي خود با اشاره به موضوع مذاکرات هسته اي بيان مي کند: «ظريف در مترو خبر داد: امكان توافق هسته‌اي در بهمن ماه» يا روزنامه شرق گزاره‌اي مشابه با عنوان «توافق در سالگرد پيروزي انقلاب».
ابتكار ديگر رسانه وابسته به جريان تجديدنظرطلب تيتر: « ظريف در مترو: آمادگي براي توافق در 22 بهمن» را برجسته مي کند ، مردم سالاري هم در اقدامي جالب زمان توافق را بسيار ديرتر از روزنامه‌هاي ديگر جماعت تجديدنظرطلب ! عنوان كرد و نوشت: « توافق سياسي هسته‌اي تا نيمه اول فروردين 94».

در هنگامه اي که تجديدنظرطلبان تلاش مي کردند تا با موج سواري روي خبر پياده روي ، ضرورت اعتماد به آمريکايي ها و پايان دشمني 36ساله را جشن مي گرفتند که عباس عراقچي دقيقا در همان زماني كه ظريف در پله برقي‌هاي مترو مشغول خوش و بش با برخي از شهروندان بود اظهارات متفاوتي را بيان كرد، وي در اظهاراتي كه كمتر مي‌شد روحيه محافظه‌كاري را در آن ديد به صورت شفاف از شكاف عميق ميان ايران و 5+1 سخن به ميان مي‌آورد : « روند مذاكرات به كندي در حال طي شدن است و شايد كندتر از آني كه تصور مي‌شد يا خيلي‌ها تصور مي‌كنند باشد. علت آن نيز مشخص است؛ ما مذاكرات سخت و پيچيده‌اي داريم، موضوعات بسيار متنوعي مطرح است كه هر كدام به شاخه‌هاي مختلفي تقسيم مي‌شود و هر كدام از سابقه طولاني برخوردار است و هنوز با اختلافات عميقي روبه‌رو هستيم ».

عراقچي تأكيد مي‌كند: «ما هيچ ابايي نداريم كه در صورت افزايش فشارها ميز مذاكره را ترك كنيم و هيچ ابايي نداريم كه در مقابل زبان تهديد با زبان متقابل صحبت كنيم و ما در مقابل هرگونه فشاري به صورت متقابل پاسخگو بوده‌ايم و هيچ‌گاه اجازه نداديم كه كسي بخواهد عزت و احترام ملت ايران را در طول مذاكره خدشه‌دار كند؛ اين منش ما بوده است و در طول مذاكره نيز همين گونه ادامه خواهيم داد.»
در مسئله توافق با بوئینگ نيز ذوق زدگي توام با لزوم اعتماد به آمريکايي را برجسته مي کند و به عنوان مثال روزنامه آفتاب یزد در تیتر یک خود اینطور نوشته بود : «علی‌رغم فضایی که برخی رسانه‌ها در خصوص نتیجه‌بخش نبودن توافق برجام در زمینه خرید هواپیما از ایرباس و بوئینگ ایجاد کرده بودند، قرارداد خرید هواپیماهای نو و از بوئینگ بین ایران و این کمپانی به امضا رسید...».

دشمني ها کمرنگ نشان داده شود
امروز پس از سراب شدن اميد جريان تجديدنظرطلب براي عادي سازي دائمي روابط ايران – آمريکا و در شرايطي که آمريکا با انواع و اقسام قوانين ضد ايراني ،نشان داده که همچنان غير قابل اعتماد بوده و همچنان بر رويه دشمني خود پايدار است ، جريان تجديدنظرطلب دشمني هاي اخير اين کشور را سانسور کرده و دشمني ها را تنها به دليل وجود فردي به نام دونالد ترامپ در راس قوه مجريه آمريکا عنوان مي کند! اين در شرايطي است که قبل از ترامپ و در دولت باراک اوباما نيز چندين قانون ضدايراني و مغاير با اهداف و متن برجام اجرايي شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار