شيوا نوروزي
ورزش عاملي براي پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي محسوب ميشود و به همين خاطر است كه حضور جوانان در اين عرصه آنها را از بسياري از معضلات اجتماعي دور ميكند. البته اين ايده در صورتي به نتيجه ميرسد كه خود ورزش به عاملي براي ترويج بياخلاقيها تبديل نشود. حوادثي كه در رقابتهاي قهرماني هندبال جوانان رخ داد زنگ خطر جدي بود كه از مدتها قبل به صدا درآمده، اما گويا به گوش آنها كه مسئول رسيدگي به اين مسئله هستند، نرسيده است.
ثمره توجه بيش از حد به ورزش قهرماني و نتيجهگرا بودن را در رقابتهاي هندبال كشور ميتوان مشاهده كرد؛ ديدار دو تيم جوانان و ناكامي يكي از دو تيم در رسيدن به فينال زمينهساز علني شدن حقايق تلخي شد كه بسياري آن را تكذيب ميكنند. هندباليستهاي جوان تيم سپاهان بعد از باخت به جان صندليهاي كنار زمين افتادند، جاروجنجالي اساسي به راه انداختند و اگر مأموران در سالن نبودند، شايد حوادث تلخ تري نيز رخ ميداد. در نگاه اول شايد رقابتهاي هندبال قهرماني جوانان كشور به نظر كم اهميت باشند و نتيجه به دست آمده تأثيري در نتايج تيمهاي ملي نداشته باشد، اما كافي است با نگاهي ريزبينانه به موضوع بنگريم تا تأثيرات مستقيم و غيرمستقيم چنين اتفاقاتي را در كل ورزش كشور مشاهده كنيد.
متأسفانه اين نخستين بار نيست كه بازيهاي تيمهاي پايه اينگونه به حاشيه كشيده ميشود؛ يكماه پيش بود كه در رقابتهاي بسكتبال دانشآموزي بازيكنان يكي از تيمها پس از درگيري شديد بيني ناظر مسابقات را شكستند! شايد اگر بعد از اين اتفاق غيرورزشي مقامات مسئول تيم حاشيهساز و فدراسيون واكنشي بسيار جدي و عبرتآموز به حاشيهسازان نشان داده بودند، امروز مجبور نبوديم در مورد درگيري بازيكنان در رشتهاي ديگر صحبت كنيم. هندباليستهاي جواني كه تاب شكست را نداشتند عضو باشگاه فرهنگي ورزشي سپاهان هستند، باشگاهي كه سابقه طولاني در ورزش حرفهاي و قهرماني دارد و در رشتههاي مختلف فعاليت ميكند. موضوع مهمي كه بايد به شكلي اساسي مورد بررسي قرار بگيرد اين است كه باشگاههاي بزرگ ورزش كشور در مسئله اخلاقمداري و ترويج روحيه و منش پهلواني چه قدمهايي را برداشتهاند.
آيا اينكه صرفاً قبل از نام يك باشگاه از پيشوند فرهنگي– ورزشي استفاده شود، خلأهاي زياد موجود برطرف ميشود؟ حواشي اخير باز هم ثابت كرد كه مزين كردن تابلوهاي باشگاهها به نام فرهنگي كاري از پيش نبرده و در صورتي كه به همين شكل به رفتارهاي حاشيهاي ورزش بيتوجهي شود، بايد منتظر حوادثي به مراتب بدتر هم بود. در ورزش ايران موفقيت در عرصه قهرماني و ليگهاي برتر به قدري اهميت دارد كه مديران و مربيان تمام هم و غم خود را معطوف موفقيت در اين بخش ميكنند تا خداي نكرده جايگاهشان به خطر نيفتد. به همين خاطر تيمهاي ردههاي سني با كمترين امكانات و البته توجهات مواجهاند. در حالي كه هميشه گفتهايم و باز هم تأكيد داريم كه توجه به تيمهاي پايه به اندازه تيمهاي ملي مهم است، چراكه از همين تيمهاست كه مليپوشان آينده پرورش مييابند. منتها اينكه آيندهسازان ايران را به حال خود رها نكنيم و آنها را از همه نظر براي رسيدن به فردايي روشن آماده سازيم از همه چيز مهمتر است. آموزش نكات اخلاقي، رعايت اصول حرفهاي و توجه به منش پهلواني به ورزشكاران تيمهاي پايه راحتتر و البته ثمربخشتر است.
از همين رو كارشناسان و فعالان ورزش تأكيد زيادي بر آموزههاي اخلاقي به آيندههاي ورزش كشور دارند. ولي تا به امروز بها دادن به مقوله اخلاق در ورزش تنها به دادن شعارهاي زيبا و فريبنده ختم شده است؛ نه تيمها و باشگاهها قدمي جدي در اين باره برميدارند و نه مسئولان بلندپايه ورزش آنها را ملزم به ترويج اخلاق ميكنند. در چنين اوضاعي نميتوان از فدراسيون هندبالي كه معلوم نيست رئيسش استعفا داده يا نه انتظار زيادي داشت. باز هم تأكيد ميكنيم كه برخورد قاطع با جنجالسازان ميتواند درس عبرت خوبي براي جوانان و نوجواناني باشد كه رؤياي ستاره شدن در ورزش را در سر ميپرورانند. در بحث مديريتي نيز وزارت ورزش و فدراسيونهاي ورزشي تا قبل از اينكه كار از كار بگذرد بايد يكبار براي هميشه تكليف خود را با بياخلاقيهاي ورزشي روشن سازند و در جهت مرتفع كردن اين چالش مهم حركت كنند.