زينب عامري
تحركات جديد دولت ايالات متحده در مقابل برجام خبر از اتخاذ راهبردهاي جديدي در مقابل آن ميدهد. به نقل از رويترز چند تن از مقامات پيشين و كنوني امريكا طرحي را پيش روي ترامپ قرار دادند با اين مضمون كه بدون عبور از برجام، جمهوري اسلامي را تحت فشار قرار ميدهد و آن را وادار به حركت در مسير منافع نظام سلطه در منطقه ميكند. در اين طرح چندين ميانبر سياسي براي دخالت و اعمال قدرت غيرمستقيم بر ايران ترسيم شده است كه به نقل از منابع آگاه در گزارش رويترز، سيستم دفاعي، آبهاي خليج فارس و تنگه هرمز، سيستم سايبري و مانند آن را شامل ميشود. برخي از اين راهبردها نه به صورت حركت مستقيم از سوي ايالات متحده بلكه بهوسيله گروههاي ارتباطي بين دو كشور مطرح شده است، اگر چه مواد دقيق اين طرح در گزارش رويترز نيامده اما به جرئت ميتوان نشانگان بروز و ظهور آن را ديد كه دقيقاً به مثابه دور زدن ايران در توافق است!
يكي از اين نشانهها درخواست عجيب آمانو مبني بر بازديد از سايتهاي نظامي و هستهاي جمهوري اسلامي است كه با مخالفت جدي در داخل رو به رو شده است. در حالي كه سايتها و اطلاعات هستهاي و نظامي هر كشور از محرمانهترين مسائل مربوطه است، درخواست آمانو مبني بر ورود و نظارت بر آن جاي بسي شگفتي و نوعي زنگ خطر به شمار ميآيد. اين در حالي است كه رژيمصهيونيستي دارنده يكي از سنگينترين شهركهاي هستهاي و سابقه جنگ و ناآرامي طويلالمدت با چنين اعمال فشاري از سوي سازمان ملل براي بازديد و نظارت بر سايتهاي هستهاي و نظامي خود رو به رو نيست و اين بر بار مغرضانه اينگونه رفتارها و ديپلماسيها ميافزايد.
راهبردهاي جديد امريكا كه تلاش براي اعمال آن از گوشه و كنار ديده و درك ميشود، نشان از يك حقيقت مهم دارد كه از آغاز نيز دم خروس آن هويدا بود. هدف ايالات متحده براي مذاكره با ايران، كنترل ايران و توان هستهاي آن يا حتي در نهايت تضعيف نيست بلكه نقطه مركزي سيبل، هدف بزرگتري است كه همان «بنيانهاي فكري و اعتقادي و سياستهاي كلان جمهوري اسلامي» را در بر ميگيرد. در حقيقت، برجام از آغاز هم اهداف، هويت و ماهيت ايران اسلامي را نشانه رفته بود؛ ماهيتي كه خواه ناخواه روياروي ديپلماسي هژمونيخواه ايالات متحده قرار دارد؛ هويتي كه برخاسته از دين مبين اسلام و در صراط حقجويي و آزادي خواهي و عدالتخواهي است. نخستين چيزي كه طرح تقابل و بالا بردن اهرم فشار جديد بهصورت غيرمستقيم بر ايران دنبال ميكند، عقبنشيني كشور از مواضع خود در عراق، سوريه و عدول از سياستهاي كلان خود در منطقه و در بين ملل اسلامي است. اما بدون شك اين نيز پايان ليست سياه خواستهها و منافع ايالات متحده در مقابل ايران نيست. با توجه به اين مهم كه جمهوري اسلامي از بقا، امنيت، منافع، ناموس و كليت خود در خارج از مرزها دفاع ميكند، عقبنشيني در مقابل منفعت و قدرتطلبي و زورگويي ايالات متحده به معناي يك گام به عقب در مقابل مرزهاي خود است. كوچكترين نرمش ايران در مقابل اين اعمال قدرت و پس كشيدن از دفاع از امنيت خود در خاك سوريه موجب برداشته شدن مهمترين سپر دفاعي در مقابل دشمن ديرينه اسلام و انقلاب است. برجام گام نخستي بود كه امريكا براي باز كردن راه خود به سمت احياي منافعش در منطقه برداشت و از ايران كه به مثابه مانعي بر سر راه خود در منطقه ميديد يك عامل ضعيفتر ساخت، حالا با برداشتن گام اول به دنبال تحقق گامهاي بعدي با حفظ موجوديت برجام هستند. اين دست سياستها علاوه بر اينكه چهره فريبكار ايالات متحده را كه به انواع تزوير بزك شده است، بيش از پيش افشا ميكند بايد براي دولتمردان جمهوري اسلامي يك نشانه قبل از واقعه باشد كه علاج و راه حل مثمر ثمري را ميطلبد. امام خميني(ره) ميفرمودند: اگر در مقابل دشمنان انقلاب اسلامي يك گام به عقب برويد آنان صد گام پيش ميآيند.
بلا ترديد راهكار اين دست ديپلماسيها نه انفعال و انتظار جمهوري اسلامي كه مطالبه پايبندي به برجام، مقاومت و ايستادگي در مقابل خواستههاي ناحق و غيرقانوني ايالات متحده و چارهجويي در مقابل سياستهايي در شوراي امنيت است كه حكم تقويتكننده سياستهاي قدرتطلبانه ايالات متحده را دارد. موجوديت برجام دو طرفه است و اگر چناچه توسط طرف امريكايي مستقيم و غيرمستقيم همچنان مورد تمسخر و تعدي قرار گيرد، پايبندي به آن به صورت يكجانبه هيچ فايدهاي براي ايران اسلامي نخواهد داشت بلكه آن را در عرصه اقتدار بينالمللي با مضرات فراوان رو به رو خواهد كرد.