سید رحیم نعمتی
رودررويي ناتو با روسيه نه چيز تازهاي است و نه عجيب، چراکه اين رودررويي ميراث جنگ سرد است و غرب نهتنها اين ميراث را با پايان گرفتن جنگ سرد به کناري نگذاشت بلکه آن را ادامه داد تا با تشديد آن در اين چند سال به نقطه حادي برسد. اتفاق تازه و عجيب در رودررويي ناتو با چين است که غرب انتظارش را دستکم تا دهههاي آينده نداشت، اما بايد گفت که اين اتفاق حالا و با اجراي رزمايش «تعامل دريايي 2017» کليد خورده است؛ رزمايشي مشترک بين روسيه و چين و در حوزه دريايي بالتيک به مدت يک هفته و در دو مرحله ساحلي و دريايي است که مرحله نخست از روز جمعه گذشته شروع شد و قرار است مرحله دوم آن هم از سهشنبه آينده 25 جولاي شروع شود. چين براي اين رزمايش يگانهاي دريايي متفاوتي از جمله ناوشکن مجهز به موشک رهگير به نام چانگشا، ناوچه چندمنظوره يونچنگ، ناو هليکوپتربر يانچنگ و يک کشتي پشتيبان به همراه تفنگداران دريايي خود به شهرهاي سنپترزبورگ و کالينينگراد فرستاده بود تا با اين رزمايش نخستين حضور نظامي خود را بسيار دور از خاک و درياي خود و در منطقه مورد مناقشه ناتو با روسيه به نمايش درآورد.
فقط اين موضوع عجيب نيست که پکن نيروهاي نظامي خود را براي نخستين بار سراغ اروپا فرستاده تا در منطقهاي با شرکاي روس خود تمرين نظامي کنند که هم بسيار دورتر از مناطق سنتي مورد توجه پکن است و هم اينکه پکن در اين حوزه منفعتي ندارد. در واقع، روسيه از زمان جنگ سرد با غرب بر سر منافع اقتصادي، تجاري و وضعيت ژئوپولتيک حوزه بالتيک رقابت داشت و با توجه به منابع نفت و گاز اين منطقه تا قطب شمال، اين رقابت جديتر هم شده، اما چين چنين منفعتي ندارد تا در اين رزمايش براي غرب خط و نشاني بکشد. بنابراين پکن براي حفظ منافع خود در حوزه بالتيک نيست که در اين رزمايش شرکت ميکند بلکه هدف آن را با رزمايشي ميتوان دريافت که قرار است کمتر از دو ماه بعد و اواسط سپتامبر در درياي ژاپن برگزار شود. آن رزمايش مثل اين يکي در قالب همکاريهاي نظامي روسيه و چين انجام ميشود و بايد گفت به لحاظ منافع چين، نقش مکمل مانور فعلي را در درياي بالتيک دارد.
در واقع، روسيه با حضور نيروهاي چيني در مانور فعلي به ناتو نشان ميدهد در رودررويي فعلي تنها نيست و ميتواند قدرت مهم بينالمللي مثل چين را با خود همراه کند و چين هم در ماه سپتامبر به کشورهايي مثل ژاپن و تايوان و البته امريکا نشان ميدهد روسيه را در هرگونه مناقشه دريايي همراه خود دارد. اين رابطه نزديک بين پکن و مسکو با برگزاري رزمايشهايي از اين دست تثبيت ميشود چنانکه لي جي، کارشناس نيروي دريايي به روزنامه رسمي چيني گلوبال تايمز ميگويد: «چين با فرستادن پيشرفتهترين سامانه موشکي هدايتشونده خود صداقتش به روسيه را نشان ميدهد و پيامي قوي به ديگر کشورهايي ميفرستد که قصد تحريک ما را دارند.»
گذشته از ارتباط استراتژيک با روسيه، چين نگاهي گستردهتر نيز دارد و با حضور نيروهايش در منطقه بالتيک ميتواند اين پيام را به غرب و به خصوص امريکا بدهد که ديگر حاضر نيست محدود به همان حوزههاي متعارف و سنتي مثل درياي زرد يا درياي جنوبي چين باشد. همين روزنامه گلوبال تايمز مينويسد: نشريه «گلوبال تايمز» چين در تفسيري در اين رابطه نوشته است: «هدف از اين مانور مشترک تنها حمايت از مواضع روسيه نيست. نيروي دريايي چين در سال جاري براي نخستين بار پايگاه خارجي در خليج عدن ايجاد کرده است. چين در حال تقويت حضور نظامي خويش در اقيانوسها در سراسر جهان است و توانسته با حضور در اقيانوس اطلس، درياي مديترانه و درياي بالتيک که حياط خلوت کشورهاي عضو ناتو محسوب ميشود، اعتماد به نفس و قدرت خود را به نمايش بگذارد.» به اين ترتيب، ارگان حزب حاکم کمونيست چين مانور فعلي را تنها در حدود همکاري استراتژيک با روسيه تفسير نميکند بلکه مأموريتي وراي اين را براي نيروي دريايي خود ترسيم ميکند که عبارت از حضور در عرصه بينالملل باشد. اين مأموريت به معناي جستن مقامي دستکم همتراز با ديگر قدرتهاي تأثيرگذار در اين عرصه از سوي پکن است و به همين جهت هم حالا اژدهاي چيني به نقاطي دور به پرواز درآمده تا با سايه انداختن بر سر ناتو، توان نظامي خود را براي رقباي غربي تثبيت کرده باشد.