يكي از طراحان اصلي فتنه 88 كه در جلسه 87/4/17 انقلاب رنگي را به شاخه سياسي حزب مشاركت پيشنهاد ميكند، اخيراً در ديدار با تحريريه يكي از روزنامههاي همسو گفته است: بايد زير بار تعهدات بينالمللي برويم تا كار دست افراطيون(بخوانيد اصولگرايان) نيفتد. اين فرد كه داغ افراطگرايي هرگز از پيشانياش پاك نميشود راهبرد فروش استقلال را توصيه مينمايد. وابسته كردن كشور براي تثبيت جريان خود در حكومت، لكه ننگي است كه عقلاي اصلاح طلب نبايد اجازه ثبت آن در پرونده خود را بدهند. به نظر ميرسد پذيرش معاهداتي مانند 2030 با همين هدف صورت ميگيرد و بعيد نيست همين تفكر آن را در كاسه روحاني گذاشته باشد، به طور مثال وقتي در 2030 آمده است كه محتواي خشونتآميز بايد از متون آموزشي حذف شود، يعني داستان امثال شهيد فهميده و آيات جهاد بايد از كتب و مدارس ايران جمع شود. خلاصه حرف ايشان اين است كه براي پيشگيري از استمرار روح اسلام انقلابي مد نظر امام، بايد دنده عقب رفت. روي ديگر حرف اين است كه وابسته كردن كشور به معاهدات بيروني تضمينكننده حضور ما در قدرت است. بايد منتظر اظهار نظر بخش درون نظام اصلاحات ماند و ابراز برائت آنان را به نظاره نشست.
درخواست فرمانده سپاه حفاظت از مردان سياست
شنبه شب سردار گرجي زاده، فرمانده سپاه حفاظت در شبكه افق به تشريح عمليات مقابله با داعش در ساختمان مجلس پرداخت.
صرف نظر از جزييات حمله و درگيريها و دستگيري ها، سردار در پايان سخنان خود نكته جالب توجهي را بيان كرد كه در شلوغي خبري جزييات حملات گم شد. او گفت: «من يك درخواستي دارم؛ عزيزان ما در ميدان سياست جمهوري اسلامي با هر فكر و عقيدهاي كه هستند، قدر نيروهاي حفاظتي و امنيتي، سپاه، ارتش، وزارت اطلاعات و نيروي انتظامي را بدانند. حتماً لازم نيست حادثهاي پيش بيايد و يك نكته را مدنظر داشته باشند كه بسياري از حوادث چون نميگذاريم اتفاق بيفتد، شما سخني از آنها نميشنويد. شما در همان حال سكوت بايد بدانيد كه دارد شبانه روزي تلاشهاي گمنام و خاموش صورت ميگيرد. در فرودگاه ها، حفاظت از شخصيتها و بخشهاي مختلف دارند بي سر و صدا كارشان را انجام ميدهند. شايد در چنين حوادثي برخي متوجه ميشوند كه كساني هستند و كارهايي در حال انجام است. قدر امثال نيروهاي ما را در وقتي بدانيد كه خطري ظاهري نيست؛ خبرهايي هست در بي خبري ديگران.»
***
تاريخي ترين ايده سياسي براي مردمسالاري
عباس عبدي، روزنامه نگار اصلاح طلب در يادداشتي در روزنامه اعتماد، جملاتي از مقام معظم رهبري در ديدار دانشجويي را تاريخيترين ايده سياسي ميداند. عبدي مينويسد: «يكي از حضار در جلسه چنين نقل كرده است كه: «ايشان با لبخند گفتن عدهاي از دوستان از ما گلايه ميكنند كه شما دائم تأكيد ميكنيد كه چرا به ملت ميگوييد بيايند رأي بدهند خب اين هم نتيجه اش! (خنده آقا و حضار) من ميگويم اين وظيفه من هست كه مردم را به حضور دعوت كنم. خب شما برويد كار كنيد و فعاليت كنيد تا اين رأي نياورد و آن يكي رأي بياورد. (خنده حضار) مصيبت آن روزي است كه مردم پاي صندوقهاي رأي نيايند و دشمنان در آرزوي اين موضوعاند.» به نظر من اين بخش از اظهارات ايشان، تاريخيترين ايده سياسي است كه ميتوانيم براي مردمسالاري ايران ذكر كنيم. اهميت اين جمله به اندازه اصل جمهوريتي است كه مرحوم امام آن را به اجرا در آوردند. اين جملات نشان ميدهد كه اولاً رهبري به عنوان يك قاعده و روش خواهان مشاركت حداكثري است. جملات در اين زمينه بسيار صريح است و با عملكرد گذشته نيز تطابق دارد، جاي تفسير به رأي هم نميگذارد. اگر كسي خود را طرفدار مردمسالاري ميداند، همين گزاره براي او كفايت ميكند كه به آينده مردمسالاري در ايران و نهادينه شدن آن اميدوار باشد.
ولي جمله مهمتر از اين هم هست، اينكه به طور تلويحي شايد برخي استنباط كنند كه ايشان به لحاظ محتوايي با نگرشهاي رئيسجمهور منتخب زاويه دارند و اين چندان هم عجيب و ناآشكار نيست. ولي اهميت آن در همين است كه بهرغم اين تفاوت و زاويه چنين انتخاباتي برگزار ميشود. اگر همسويي كامل وجود داشت كه ميگفتيم اين براي حكومت و نظام از نظر محتوا تحصيل حاصل است و به روش انتخابات به اين دليل تن دادهاند كه محتوايش تضمين شده است. ولي اكنون چه بايد گفت؟ تفاوت نظر و ديدگاه موجود نشان ميدهد كه اتفاقاً رهبري و كل ساختار به شيوه مردمسالاري و انتخابات با حداكثر مشاركت ملتزم و پايبند است.