کد خبر: 851217
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۹
نگاهي به وضعيت امروز شعر دفاع مقدس در گفت‌وگوي «جوان» با حميدرضا شكارسري
شعر دفاع مقدس از زمان جنگ تا امروز دوره‌هاي مختلفي را تجربه كرده است. در هر دوره زماني به فراخور شرايط سياسي و اجتماعي نگاه و محتوايي متفاوت پيدا كرده است.

نویسنده: احمد محمدتبريزي

شعر دفاع مقدس از زمان جنگ تا امروز دورههاي مختلفي را تجربه كرده است. در هر دوره زماني به فراخور شرايط سياسي و اجتماعي نگاه و محتوايي متفاوت پيدا كرده است. ورود شاعران نسل جديد به شعر دفاع مقدس نگاهي تازه و نو به اين حوزه آفريده كه در كنار نگاه حماسي شاعران قديم فضايي جالب توجه را رقم زده است. حميدرضا شكارسري از شاعران دفاع مقدس در گفتوگو با «جوان» وضعيت امروز شعر دفاع مقدس را بررسي ميكند و از وضعيتي كه اين حوزه از ديرباز تا كنون پيموده سخن ميگويد.

اگر بخواهيم يك ارزيابي كلي از وضعيت امروز شعر دفاع مقدس داشته باشيم، چه جايگاهي براي اين حوزه قائل هستيد؟

شعر دفاع مقدس يك روند كاملاً طبيعي در روزگار ما دارد. يعني به لحاظ كمي داراي يك افت بسيار چشمگير است. چون از يك حادثه عيني داراي ماهيت سياسي، اجتماعي و ايدئولوژيك دههها گذشته و طبيعي است به لحاظ كمي سرايش شعر در اين زمينه كم شود. اما به لحاظ كيفي شعر دفاع مقدس در روزگاري به سر ميبرد كه اگر نگوييم بهترين، لااقل ميتوانيم بگوييم شعرهاي بسيار خوبي در سالهاي پس از جنگ سروده است. اگرچه تعدادش كم است اما احتمال آفرينش شعرهاي موفق در اين زمينه بيشتر است.

جنگ در روزگار خودش زبان را عصبي و شاعر را سياسي و اجتماعي ميكند و جذابيتهاي فرمي و ساختاري را عقب ميزند چون ميخواهد وجهي حماسي و محرك از خودش نشان دهد. از اينها گذشته يكسري ملاحظات سياسي، اجتماعي، امنيتي و ايدئولوژيك وجود دارد كه باعث ميشود شاعر در سالهاي دفاع مقدس خيلي واقعگرايانه به موضوع جنگ نزديك نشود و بيشتر آرمانگرايانه به موضوع جنگ نگاه كند. اما وقتي جنگ به پايان ميرسد اين ملاحظات كمرنگتر ميشود. آن وجه حماسيِ روزآمد و روزمره شعر، وجه انساني پيدا ميكند. يعني آن لحظات ناب انساني كه در هنگامه جنگ مطرح بوده ولي در سر و صداي جنگ فرصتي براي ظهور و بروز پيدا نكرده حالا با خوابيدن سر و صداها فرصتي براي ديده شدن پيدا كرده است. شعر از حالت سياسي به حالتي رمانتيك و انسانگرايانه تبديل ميشود. اين گونه بياني نه اينكه در زمان جنگ وجود نداشته بلکه وجه غالب نبوده است. وقتي سالها از پايان جنگ فاصله ميگيريم اين گونه بياني فرصت ظهور و بروز بيشتري پيدا ميكند. از طرفي در سالهاي دفاع مقدس، جنگ را ميتوان مثل يك تابلوي خيلي عظيم و بزرگ در نظر گرفت كه شما به اين تابلو چسبيدهايد و چيزي از اين تابلو نميبينيد. اما هر چقدر كه از جنگ ميگذرد از اين تابلو فاصله ميگيريد و دقيقتر نگاهش ميكنيد و به زواياي پنهاني ميرسيد كه زمان جنگ به چشمتان نميآمد. اسطورهها و اسوههايي كه چون در كنارمان زندگي ميكردند به چشممان نميآمدند ولي الان آنها را ميبينيم. آن ملاحظات وقتي كنار ميرود شما جزئيات بيشتري از تابلو ميبينيد و واقعگرايانهتر و انسانگرايانهتر جنگ را ميبينيد. اين فرصتي است كه شاعران در روزگار ما دارند و خوشبختانه به تعداد خيلي كم هنوز كساني كه دغدغه جنگ دارند با اين رويكردها به جنگ نزديك ميشوند. رويكرد حماسي جنگ امروز ديگر كاركرد خاصي ندارد.

درست است از دوران دفاع مقدس فاصله گرفتهايم ولي شعر دفاع مقدس به بيان ديگري راهش را ادامه ميدهد و از شهداي مدافع حرم، پايداري و مقاومت شعر ميگويد. شاعران امروز تا چه اندازه نسبت به اين مضامين تازه آشنايي دارند؟

انقلاب بيشتر از اينكه يك مفهوم سياسي باشد يك مفهوم فرهنگي بود و به همين خاطر جنگ هم بيشتر از اينكه صرفاً يك پديده مخرب سياسي اجتماعي باشد، يك پديده ايدئولوژيك و فرهنگي به شمار ميرود. بنابراين با پايان جنگ شعر دفاع مقدس تمام نميشود چون دفاع از مرزهاي عقيده همچنان سرجايش هست. اگر مسئله صرفاً دفاع از آب و خاك بود ديگر تهديدي وجود نداشت و شعر بايد به پايان ميرسيد. ولي ميبينيم شعر دفاع مقدس همچنان كه رمان و داستان اين حوزه ادامه دارد وجود دارد چون باور و عقيده هنوز زير هجوم است و اين ادبيات و شعر در نويسندگان و شاعران ميراث دارد. به تعبيري شعر مقاومت از جمله شعر مربوط به مدافعان حرم به نوعي ميراثدار شعر دفاع مقدس است و به لحاظ موضوعي و محتوايي اين مقاومت در ادامه دفاع مقدس اتفاق ميافتد. سمت ديگر ميراث ادبي آن شعر دفاع مقدس است. شاعران امروز از تجربههايي كه سه دهه سرايش شعر دفاع مقدس به دست آوردهاند از همان تجربيات در سرايش شعر براي مدافعان حرم و جبهه مقاومت استفاده ميكنند. اين باعث ميشود از بيان خامي كه در سالهاي اوليه جنگ داشتيم مبرا شويم و بيانمان پيراستهتر و به فرمهاي پيچيده شعرمان نزديكتر شويم. به همين خاطر از تجربه شعر دفاع مقدس و شاعران دفاع مقدس استفاده ميكنيم. شعر مقاومت نه به لحاظ موضوع و مفهوم سياسي، اجتماعي و ايدئولوژيك ميراثدار دفاع مقدس است بلكه شعر مقاومت هم از تجربيات شعر دفاع مقدس بيشتر ين و بهترين استفاده را ميبرد.

شاعران توانستهاند به اين فضا نزديك شوند؟

بله، در واقع اگرچه هنوز در دل اين جنگ هستيم و از آن فاصله نگرفتهايم تا بتوانيم دقيق كنجها و زوايايش را ببينيم اما در عين حال انجام وظيفه ادبي در رابطه با مقاومت شده است. يك نهضت جمعآوري شعر مقاومت مورد نياز است. شعرهايي كه نه فقط انجام وظيفه سياسي، ايدئولوژيك باشد بلكه انجام وظيفه ادبي هم باشد. يعني شاعر مقاومت به لحاظ فرمي و ساختاري هم حرفهاي جديدي براي گفتن داشته باشد. اين كارها را جمع كنيم تا بتوانيم مجموعههاي آبرومندي از آثار ارائه شده فراهيم كنيم.

شعر دفاع مقدس گاهي حالتي اعتراضي به شرايط اجتماعي پيدا ميكند. آيا اين دسته از اشعار را هم ميتوانيم در زمره شعر دفاع مقدس به حساب بياوريم؟

اگر اين كار را نكنيم اشتباه كردهايم. شعر دفاع مقدس وقتي از سنگرها فاصله گرفته و رزمنده به پشت جبهه آمده و خاطراتش را با خود به همراه دارد ممكن است وجهي ديگر پيدا كند. وجهي كه باعث ميشود آن نگاه نوستالژي و انسانگرا از صحنههاي جنگ بيشتر به چشم بيايد. ديگر اينكه آن رزمنده زندگي امروزش كه از جنگ و تبعاتش متأثر است را دارد و اگر بنا نباشد نسبت به كمرنگ شدن ارزشها اعتراض كند ديگر چه ميخواهد بگويد. از مشخصات شعر دفاع مقدس مگر آرمانگرايياش نبوده حالا اگر بگوييم نميتواند شعار دهد و چندان شعارها را به رخ بكشد اما ميتواند در قالب شعر، اعتراضاتي شاعرانه به وضعيت نامطلوبي كه ميبيند داشته باشد. شاعر دفاع مقدس مثل يك آنتن حساس ناظر وضعيت روزگار خودش است و طبيعي است اين وجه اعتراضي در شعرش ظهور پيدا كند.

ظهور شاعران جوان را با انديشه و جهانبيني متفاوت نسبت به نسل گذشته كه در فضاي مجازي هم فعاليت دارند چطور ميبينيد؟

حضور اين شاعران جوان در شبكههاي مجازي نه تنها بد نيست بلكه خيلي خوب و مفيد است. ادبيات همواره به نگاههاي تازه، بداعت و تازگي نياز دارد و اين شاعران جوان ميتوانند اين تازگي را به شعر دفاع مقدس تزريق كنند. درست است كه تجربه عيني از جنگ هشت ساله نداشتند اما سينه به سينه به آنها خبر رسيده است. چرا ما هنوز از عاشورا شعر ميگوييم، مگر آن روزها را ديدهايم؟ بلكه سينه به سينه اين روايت به ما رسيده است. دفاع مقدس هم با فاصلهاي كمتر چنين حالتي دارد. اين شاعران جوان هم ميتوانند در داشتن نگاه تازه به اين حادثه شريك شوند. بعد از جنگ تجربه اوضاع منطقه را داريم كه تجربهاي زنده است و خوشبختانه از طريق فضاي مجازي ديگر چيزي پنهان نميماند. در سالهاي گذشته براي نوشتن صحنه، شايد حضور عيني لازم بود يا شايد نقل قول مستقيم از شاهدان صحنه لازم بود ولي امروزه شاعر از طريق فضاي مجازي از تمام حوادث مطلع ميشود. به همين خاطر جوانان ما با بهرهمندي از فضاي مجازي اين امكان را به شعر جنگ ميدهند كه نگاههاي تازه و پرانرژيشان را تزريق و فرمهاي تازه را تجربه كنند.

اگر بخواهيم شعر دفاع مقدس را با ادبيات اين حوزه مقايسه كنيم فكر نميكنيد شعر عقبتر حركت ميكند؟

بيترديد همينگونه است. اين كاملاً طبيعي است و نبايد انتظار داشته باشيد شعر روايتگر صرف ماجرا باشد. شعر اشارهگر است ولي ادبيات داستاني اشارهگر نيست و گوينده است. ميگويند ادبيات داستاني محل تفصيل و شعر محل اجمال است. طبيعي است جنگ يك حادثه دراماتيك است كه خصلت روايي دارد و با ادبيات داستاني چفت و بست بيشتري دارد. يك سرنوشت محتوم است كه براي پرداختن جنگ يك ساختار دراماتيك مناسبتر است و طبعاً ادبيات داستاني مناسبتر است. بايد از هر ژانر ادبي همان انتظاري را داشته باشيد كه برايش درست شده است. شعر براي روايتگري و قصهپردازي نيست و جزء نگري و فضاي استدلالي در قالب داستاني وجود دارد.

ورود جريان روشنفكري به شعر دفاع مقدس ميتواند يك فرصت باشد يا تهديد؟

كاملاً يك فرصت و مورد خوب است. ما داريم به روزگاري ميرسيم كه بايد جنبههاي انساني و لحظات ناب جنگ را نشان دهيم. ممكن است اين لحظات روشن نباشد و لحظههاي تلخ و سياهي را در برگيرد. اينها بايد مطرح شود. ما به زماني رسيدهايم كه شعر جنگ ميتواند مطرح شود و به تجربه شاعران دفاع مقدسمان كمك كند. منتها نكتهمهمي كه وجود دارد اين است كه شعر اين بزرگواران شعر دفاع مقدس نيست بلكه شعر جنگ و ضدجنگ است. يا تحريك به جنگ ميكند، يا حماسي است يا از سياهيها و تاريكيهاي جنگ ميگويد و ضدجنگ ميشود. اما شعر دفاع مقدس هيچكدام از اين دو حالت نيست. شعر دفاع مقدس بر جنبههاي قدسي جنگ، بر دفاع از مرزها و باورهاي دفاع مقدس تأكيد ميكند و با جريان روشنفكري تفاوت دارد. شعرهايي كه اين بزرگواران ميگويند شعر جنگ است هرچند تجربههايشان به لحاظ بياني و فرمي ميتواند براي شاعران دفاع مقدس كارآمد باشد. به ويژه كه الان ديگر ملاحظات قبل را نداريم كه از جنگ بد نگوييم. اگر كنار شعر دفاع مقدس، شعر جنگ حضور داشته باشد، نفس بكشد و با هم تعامل هم داشته باشند به رشد و پيشرفت شعر دفاع مقدس كمك ميكند.

آيا شعر ديروز و امروز دفاع مقدس قابليت جهاني شدن دارد؟

خير، مگر ادبيات ما جهاني است كه شعرمان جهاني باشد. ما يك نهضت تجربه و يك حركت منسجم براي ترجمه نداريم. مگر ادبيات ما جهاني شده كه ادبيات دفاع مقدس كه زيرمجموعهاش محسوب ميشود بخواهد جهاني شود؟ در شرايط فعلي اين انتظار بيهودهاي است. از سوي ديگر شعر دفاع مقدس آرمانگرا، محتواگرا و ايدئولوژيك است و چه انتظاري داريد مخاطب آنسوي مرزها كه با اين فرهنگ آشنايي ندارد در فرصت كوتاه شعر با ارزشها، باورها و آرمانها همزبان شود. فرصتي براي اين كار وجود ندارد مگر در مجموعههاي طولاني كه آن هم نهضت ترجمه ميخواهد تا تعداد قابل توجهي از شعرهاي دفاع مقدس در سالهاي جنگ تا امروز را ترجمه كند و در يك بسته كامل به مخاطب آنسوي مرزها ارائه دهد كه باز نسبت به انتقال اين فرهنگ در ژانري به نام شعر ترديد دارم.


نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار