کد خبر: 847653
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
مروري بر كارنامه مبارزاتي سپهبد شهيد محمد‌ولي قرني در همكلامي «جوان» با امير «جعفر حسنلو»
سپهبد محمدولي قرني، نخستين رئيس ستاد مشترك ارتش در تاريخ سوم ارديبهشت ماه سال 1358 به دست «گروه فرقان» ترور شد تا نخستين فرمانده قرباني ترور لقب بگيرد.
 احمد محمدتبريزي
سپهبد محمدولي قرني، نخستين رئيس ستاد مشترك ارتش در تاريخ سوم ارديبهشت ماه سال 1358 به دست «گروه فرقان» ترور شد تا نخستين فرمانده قرباني ترور لقب بگيرد. اختلاف قرني با حكومت پهلوي از زمان كودتاي ننگين 28 مرداد 1332 علني شد و اين اختلاف و دشمني تا پيروزي انقلاب اسلامي به طول انجاميد. صراحت در رفتار و گفتار، شجاعت در ابراز عقيده و ارتباط نزديك با روحانيون بزرگ و صاحبنام شخصيتي ويژه از قرني ساخته است. به مناسبت سالروز شهادت سپهبد محمدولي قرني، پژوهشگر و مدرس دفاع مقدس «جعفر حسنلو» مروري بر دوران مبارزاتي ايشان و فعاليت‌هايشان در ارتش دارد كه در ادامه مي‌خوانيد.
فرمانده‌اي كه ارتش را با روحانيت و مردم پيوند داد 
 شروع مخالفت‌ها
سپهبد قرني به علت مخالفت با رژيم شاهنشاهي در كودتاي 28 مرداد توسط شاه دستگير و به سه سال زندان محكوم مي‌شود. ايشان آن زمان مسئوليت‌هاي بسيار مهمي مثل اداره اطلاعات ارتش را عهده‌دار بود ولي با وجود اين مسئوليت‌ها با نظام شاهنشاهي هم مخالفت داشت. وقتي دوران محكوميت‌ ايشان به اتمام مي‌رسد و از زندان آزاد مي‌شود با آيت‌الله طالقاني ارتباط برقرار مي‌كند. دولت وقت پي به ارتباط قرني با روحانيت مي‌برد، او را دوباره دستگير مي‌كند و مجدداً به 9 ماه زندان محكوم مي‌شود. بعد از آزادي از زندان با آيت‌الله ميلاني ارتباط برقرار مي‌كند و اين بار به سه سال زندان محكوم مي‌شود و در مجموع هفت سال زندان را تجربه مي‌كند. در آخر سپهبد قرني را از ارتش اخراج مي‌كنند كه بعد از انقلاب توسط حضرت امام خميني به كار دعوت و جزو اعضاي شوراي انقلاب منصوب مي‌شود و به عنوان يكي از ياران حضرت امام فعاليت‌هايش را از سر مي‌گيرد.
 
فرمانده‌اي كه ارتش را با روحانيت و مردم پيوند داد 
 
 ارتش فداي مردم
در روزهاي ميان 12 و 22 بهمن، محمدولي قرني در مدرسه رفاه مستقر بود و بلافاصله پس از پيروزي انقلاب با حكمي از سوي امام خميني(ره) به عنوان رئيس ستاد ارتش منصوب شد. در تاريخ 23 بهمن 1357 يعني درست يك روز پس از پيروزي انقلاب حضرت امام ايشان را به عنوان رئيس ستاد مشترك ارتش به كار مي‌گيرد. پس از انتصاب به رياست ستاد ارتش روز 24 بهمن 57 به دفتر ستاد ارتش آمد و پس از پايين كشيدن عكس شاه و بالا بردن عكس امام خميني(ره)، گفت: «ارتش شاهنشاهي كه مي‌گفتند مجهزترين ارتش دنياست و شايد هم از لحاظ وسايل و تجهيزات، چنين بود، ظرف چند ساعت متلاشي شد، زيرا ايمان و آرمان نبود.»
 قرني غير از چند نفر، همه امراي ارتش را بازنشسته كرد و گفت: «ديگر در ارتش از ارتشبد و سپهبد خبري نيست» و در مقابل طبق دستور او تعدادي روحاني به سازمان‌هاي ارتشي راه يافتند. او تأكيد كرد: «ارتشيان بايد از روحانيون تبعيت كنند.‌» وقتي همه امرا را بازنشسته كرد، مخالفان او در مطبوعات او را مورد اتهاماتي قرار دادند. سپهبد قر‌ني در اواخر سال 57 حمله عراق را پيش‌بيني ‌كرد و نگران شايعاتي بود كه در آن روزها درباره تضعيف و حتي انحلال ارتش به گوش مي‌رسيد كه ارتش ايران از هر سو هدف قرار گرفته بود. قرني يك برنامه همبستگي مردم با ارتش ترتيب داد، سربازان در خيابان‌هاي پايتخت رژه ‌رفتند و شعار ‌دادند: «ارتش فداي مردم» و گروهي از مردم در پاسخ به آنها مي‌گفتند: «مردم فداي ارتش. » هدف سرلشكر قر‌ني از اين كار، بردن ارتش به ميان مردم و بالا بردن روحيه سربازان بود.
سپهبد قرني بلافاصله گروهي از افسران انقلابي به مسئوليت سرهنگ حسنعلي فروزان را براي اداره امور ارتش به كار گرفت. سرهنگ فروزان كه رابطه خوبي با روحانيت و افسران جوان انقلابي داشت، رئيس دفتر سپهبد قرني شد و با هدايت او افسراني مانند حسن سعدي، محمدعلي شريفي‌النسب، عبدالله نجفي، محمدرضا رحيمي، احمد دادبين، محمد سليمي، شهيد يوسف كلاهدوز، شهيد موسي نامجو و شهيد حسن اقارب‌پرست وارد ستاد مشترك ارتش شدند. اين افراد توانستند مانع نفوذ سرهنگ توكلي از وابستگان دولت بازرگان كه سوابق جاسوسي قبل از انقلاب را داشت و به همين علت به زندان محكوم شده بود، بگيرند. سپهبد قرني همزمان با قبولي اين مسئوليت نقش فعالي در پاكسازي ارتش ايفا مي‌كند. همچنين در برخورد سرسختانه با منافقين و چريك‌هاي فدايي سرسختانه عمل مي‌كند و هنگامي كه در اسفندماه سال 57 در كردستان درگيري و ناآرامي پيش آمد، ايشان با تمام توان با ضد انقلاب به ويژه با حزب دموكرات مقابله كرد.
در دوران كوتاه مسئوليت قرني اتفاقات مهمي مي‌افتد. در زمان  ايشان هيئت صلحي كه از طرف دولت بازرگان براي حل مناقشات و اختلافات به سنندج رفته بود، چريك‌هاي فدايي و حزب دموكرات، پادگان سنندج را به محاصره درمي‌آورند. قرني به محض باخبر شدن از اين اتفاق خيلي جدي و محكم وارد عمل مي‌شود و دستور آماده‌باش سريع به ارتش مي‌دهد و دستور مي‌دهد خلبانان ديوار صوتي شهر را بشكنند. اقدامات رئيس ستاد مشترك ارتش جواب مي‌دهد و باعث مي‌شود حزب دموكرات كه اطراف پادگان سنندج مواضع گرفته بود، پراكنده ‌شود. پس از اين اتفاق دولت بازرگان به قرني مي‌گويد چرا همزمان با حضور تيم حسن‌نيت در كردستان اين اقدام را انجام داديد و با چريك‌هاي فدايي مقابله كرديد و همين دليلي براي بركناري سپهبد قرني مي‌شود.  مهم‌ترين علت بركناري قرني قاطعيتي بود كه وي در قبال توطئه ضد انقلابيون در كردستان از خود نشان داد. گروه‌هاي فعال سياسي دائماً تلاش مي‌كردند تا قاطعيت قرني را در دفاع از نظام جمهوري اسلامي، به ويژه مبارزه با تجزيه‌طلبان كردستان، سركوب و خشونت قلمداد كنند. در اين زمان، از سوي گروه‌هاي مختلف سياسي، قرني به عنوان يكي از چهره‌هاي نظامي حكومت شاه مطرح مي‌شد و سوابقش با بزرگنمايي و سياه‌نمايي هرچه شديدتر در بيانيه‌ها و مطبوعات منعكس مي‌شد.
 توانمندي‌هاي نظامي
سپهبد قرني نيرويي بسيار توانمند و شجاع بود. در دوران شاهنشاهي هم به درجات بالاي نظامي ‌مثل درجه سرلشكري ‌رسيد. آن زمان اداره دوم ارتش يكي از ادارات مهم و بسيار تأثيرگذار در سياست‌هاي ايران و منطقه بود و تمام اطلاعات ارتش در اين محل ذخيره مي‌شد.
با وجود رشادت‌ها و شايستگي‌هاي نظامي‌اش مخالف سرسخت حكومت پهلوي بود. در كل بدنه اصلي ارتش مخالف حكومت بودند و در تظاهرات انقلابي مردم مشخص شد ارتش تا چه اندازه به مردم و مباني اسلامي وفادار و پايبند است. تجربه گارد شاهنشاهي در 21 مرداد 57 روز عاشوراي حسيني به خوبي بيانگر تمايلات مذهبي و سياسي ارتشي‌هاست.
در اين روز مردم زيادي در خيابان‌ها شعار مرگ بر شاه مي‌دهند و شاه براي حفظ تاج و تختش به لشكر گارد آماده‌باش مي‌دهد. 27 هليكوپتر در پادگان لويزان جمع مي‌شوند و به فرماندهان گارد اعلام مي‌كنند در پادگان حضور داشته باشند تا در صورت نياز وارد عمل شوند.
در ميان بحبوحه و شلوغي پادگان، نيروهاي شجاعي مثل شهيد سلامت‌بخش و عابدي پيدا مي‌شوند تا در ظهر عاشورا، افسراني را كه آماده حمله به مردم بودند، به رگبار ببندند. در اين حادثه 14 نفر كشته و 27 نفر زخمي مي‌شوند و تار عنكبوتي نظام پادشاهي از همان روز متلاشي مي‌شود. شاه در اين روز متوجه مي‌شود كه در ميان مردم، ارتش وگارد جاويدان كه برگزيده‌ترين نفراتش بودند، جايي ندارد و از او حمايت نمي‌شود. امثال سلامت‌بخش‌ و عابدي‌در ارتش زياد بودند. آنها خودشان را به شهادت ‌رساندند تا تعداد زيادي از مزدوران را به شهادت برسانند. اين اتفاقات نشان مي‌دهد ارتش بدنه مذهبي و مردمي داشته و افرادي مثل شهيد قرني، سلامت‌بخش، عابدي و صيادشيرازي در ارتش بسيار زياد بوده‌اند. حضرت امام هم با شناخت و آگاهي كامل از اين موضوع فرمودند ارتش بدنه‌اش مذهبي و مسلمان و از آنِ جمهوري اسلامي است و كسي حق ندارد به ارتش تعرض كند. همين اعتماد به ارتش سبب مي‌شود تا امام اولين مناسبت را در تقويم تازه روز ارتش جمهوري اسلامي نامگذاري ‌كند. امام با آگاهي 29 فروردين را روز ارتش نام نهاد. ارتش از زمان پيروزي انقلاب اسلامي، جنگ در كردستان و دوران دفاع مقدس به خوبي درخشيده و 50 هزار شهيد تقديم انقلاب كرده است. اين نشان مي‌دهد ارتش با آگاهي، علم و عشق از انقلاب و كشور دفاع كرده است. شما نگاهي به شهيد دوران بيندازيد، بزرگي است كه تا تاريخ و ايران و اسلام زنده است، نام ايشان به نيكي برده خواهد شد. ما نفرات اينچنيني زياد داريم و خيلي‌ها چندان شناخته شده نيستند. سپهبد قرني به‌‌رغم تمام توانايي‌هايي كه داشته از يك بنيه مذهبي قوي هم برخوردار بوده است. ايشان بعد از شهادتش چون كسي را در ايران نداشته تمام دارايي‌اش را وقف كرده است. اولين نظامي‌اي كه به شوراي انقلاب راه پيدا مي‌كند، سپهبد قرني است.
منافقين كساني را انتخاب مي‌كنند و به شهادت مي‌رساندند كه انسان‌هاي تأثيرگذاري در انقلاب بوده‌اند. چرا شهيد مطهري و مفتح را به شهادت مي‌رسانند چون از نقش و تأثيرگذاري اين اشخاص در انقلاب مطلع بودند. امام براي شهادت استاد مطهري اشك مي‌ريزد و مي‌فرمايد: مطهري پاره تن من است. منافقين شناخت پيدا مي‌كنند چه كساني در انقلاب تأثيرگذار خواهند بود تا او را به شهادت برسانند در اعلاميه‌اي كه براي شهيد قرني مي‌دهند مي‌گويند: ايشان با روحانيت ارتباط دارد و با امام است. منافقين از برخورد قاطعانه شهيد قرني با چريك‌هاي فدايي و منافقين در كردستان كينه و عناد دارند و منتظر فرصتي براي به شهادت رساندن ايشان بودند.
 مدفون كنار مقبره حضرت معصومه(س)
شهيد قرني از 23 بهمن تا ششم فروردين رئيس ستاد مشترك ارتش بود و يك ماه پس از استعفا و بركناري، گروه فرقان جلوي در منزلش در خيابان وليعصر تهران ايشان را در حالي كه تنها يك محافظ كه او هم راننده‌اش بود همراهش بود به شهادت مي‌رساند. روز دوشنبه، سوم ارديبهشت 1358 سرلشكر قرني كه عنوان نخستين رياست ستاد كل ارتش جمهوري اسلامي ايران را داشت، ترور شد. تيمسار قرني به بيمارستان مهر انتقال يافت و يك تيم پزشكي از ارتش نيز به بيمارستان اعزام شد تا در جريان درمان او كمك كنند. سرلشكر قرني در خانه‌اش در خيابان وليعصر تهران و در حوالي سينما امپاير سابق هدف گلوله قرار گرفت و از ناحيه شكم و پا مجروح شد، معالجات مؤثر واقع نشد و او به شهادت رسيد.
گروه فرقان در اعلاميه‌اي، مسئوليت ترور سرلشكر قرني را برعهده گرفت. تروريست‌ها از چند روز قبل با اجاره اتاقي در هتل جم، يعني مقابل خانه قرني، رفت و آمد او را زير نظر داشتند و سرانجام وقتي او در حياط خانه بود، در را زدند و او را به هنگام باز كردن در حياط، مورد اصابت گلوله قرار دادند. اين ترور باعث شد تا شهادت قرني عنوان ترور اولين نظامي پس از پيروزي انقلاب را به خود بگيرد. سپهبد قرني در سوم ارديبهشت ماه 1358 يعني تقريباً يك ماه پس از بركناري‌شان از ستاد مشترك ارتش به شهادت ‌رسيد. شهيد قرني پس از شهادت عاقبت بخير مي‌شود و كنار مقبره حضرت معصومه(س) در قم آرام مي‌گيرد و هرساله مشتاقان زيادي براي ايشان دعاي خير و طلب مغفرت مي‌كنند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار