دشمن در پي ايجاد دوقطبي دروغين جنگ و برجام است هدف دشمن از اين غفلت «ايجاد ضعف و تزلزل» در مسئولان و القاي احساس «نميشود و نميتوانيم.» روشنگريهاي رهبر فرزانه حضرت آيتالله خامنهاي در مورد تلاش براي ايجاد اين دوقطبي در اين گزارش مورد بررسي قرار گرفته است.
1- محور هميشگي شرارت
«ايران بهشدت بهدنبال سلاحهاي كشتار جمعي و صادركننده تروريست است، در حالي كه يك اقليت حاكم، آرزوي مردم ايران براي آزادي را سركوب ميكند. ... چنين دولتهايي [ايران، كرهشمالي و عراق] يك محور شرارت را تشكيل ميدهند. آنها براي به خطر انداختن صلح خود را مسلح ميكنند...» اين جملات بخشي از سخنراني معروف و جنگطلبانه جرج دبليو بوش در ماههاي پاياني سال ۸۰ است كه در آن تلاش ميكرد مباني نظري لشكركشيهاي بعدي امريكا پس از افغانستان و چندين و چند سال جنگ خانمان سوز در منطقه جنوب غرب آسيا را توجيه كند. رهبر انقلاب در واكنش به اين مسائل، در همان برهه زماني خطاب به مسئولان نظام، چگونگي مواجهه با دشمن را اينگونه بيان كردند: «بعضي ممكن است هيچ تهديدي را متوجه نظام ندانند، بگويند نه، هيچ تهديدي متوجه نظام نيست. بعضي ممكن است تهديد را قبول كنند، اما آن را متوجه به بخشي از نظام بدانند، نه به همه نظام و خود را خارج از آن بخش مورد تهديد بپندارند. بعضي نيز ممكن است تهديد را جدي بدانند، اما راه حل آن را تسليم و پوزشخواهي گمان كنند... [نه] تهديد هست، تهديد، عمومي است. راه حل آن هم حفظ و افزايش «عناصر قدرت در درون نظام» است. ما عناصر قدرت فراواني داريم. » 27/۱۲/۸۰
2- انتخابات و دوقطبيهاي كاذب
حال سؤال اين است كه مهمترين عنصر قدرت كشور چيست؟ «مهمترين عنصر قدرت ما، مردم هستند و بزرگترين عاملي كه اين مردم را در صحنه و فعال نگه ميدارد، ايمان و اتحاد آنهاست.» 27/۱۲/۸۰
انتخابات را ميتوان يكي از اصليترين جلوههاي حضور و اتحاد مردم دانست. از طرف ديگر، «يكي از ترفندهايي كه [دشمنان] اخيراً ياد گرفتهاند و دارند اعمال ميكنند، ايجاد دوقطبيهاي كاذب است؛ دوقطبيهاي دروغين است. » 5/۱۲/۹۴
نقشه دشمن براي انتخابات امسال نيز اينبار شكل جديد و البته كمي پيچيدهتر به خود گرفته است: تركيبي از همين دو ترفند «تهديد» و «دوقطبي دروغينِ» يا جنگ يا برجام. «چه در دوره دولت قبلي امريكا، چه در دولت فعلي امريكا، يكي از ترفندهاي دشمن اين بوده است كه مرتب تهديد كنند به جنگ و [اينكه] گزينه نظامي روي ميز است. آن مسئول اروپايي هم، ميگويد كه جنگ در ايران حتمي بود، اگر برجام نبود، حتماً جنگ بود، دروغ محض! چرا ميگويند جنگ؟ براي اينكه ذهن ما برود به جنگ [اما] جنگ واقعي چيز ديگر است، جنگ واقعي جنگ اقتصادي است.» 27/۱۱/۹۵
در حاليكه «يكي از وسايل تشويق و اميد دادن به دشمن براي تهاجم و حمله، اين است كه ما به مشكلات جامعه نرسيم.» 22/۲/82
هدف دشمن از اين غفلت هم «ايجاد ضعف و تزلزل در مسئولان و القاي احساس «نميشود و نميتوانيم» با استفاده از تاكتيكهاي جنگ رواني است.» 20/۱/۹۶
3- شجاعت مسئولان! اما نه فقط در جنگ نظامي
در اين بين، «براي يك كشور بدترين موقعيت اين است كه مسئولان كشور از اخم و تهديد و تشر دشمن بترسند؛ اگر ترسيدند، در واقع در را براي ورود او و دخول او و تجاوز و تعرض او باز كردهاند. كار را با عقل و با منطق و با حكمت بايد انجام داد، در اين ترديدي نيست، اما با شجاعت بايد انجام داد، با ترسيدن، با دلهره، با تحتتأثير تشر و بداخلاقي و اخم و گرهِ ابروان قدرتمندان صاحب قدرت در دنيا قرار گرفتن، تحت تأثير اينها واقع شدن، اول بدبختي است.» 30/۱/96
مسئول و مدير تراز انقلاب اسلامي، فردي است كه با شنيدن تهديد يا تشر دشمن، نه تنها عقبنشيني نكرده و نميترسد، بلكه با اعتماد و حسنظن به وعده الهي، خود را براي نحوه درست مواجهه با مشكلات و تهديدات و حل آنها آماده ميكند: «[در يكي از جنگها] خبر ميدادند كه دشمن به صورت متراكم در انتظار شماست، بترسيد! در پاسخ به اين هشدار و بيمدهي اينها ميگفتند: «حسبنا الله و نعم الوكيل»، خدا براي ما بس است و پشتيباني او براي ما كافي است، البته «حسبنا الله و نعم الوكيل» را در پستوي اتاق و داخل بسترِ راحت نميشود گفت. ما نه كاري بكنيم، نه تلاشي بكنيم، نه حركتي بكنيم، ... بعد هم بگوييم: «حسبنا الله و نعم الوكيل»! نه، خداي متعال آدمي را كه در راه او مجاهدت نميكند، كفايت نخواهد كرد. اين كفايت مربوط به ميدان جنگ است. ما امروز در يك ميدان نبرديم، اگرچه نه نبرد نظامي... اينجاست كه آدم ميگويد: «حسبنا الله و نعم الوكيل» 19/۴/۷۹.
منبع : Khamenei.ir