حدود 15 سال پيش مسئله مقالات چاپ شده در مجلات نمايه شده در سايت ISI مطرح شد و من گزارش مفصلي در مورد عواقب بد اين قضيه به شوراي عالي انقلاب فرهنگي دادم كه در آن موقع در مجله پژوهشگاه علوم انساني نيز چاپ شد. در آنجا من عرض كردم اگر كسي كار تحقيقاتي ميكند خوب است در مورد آن گزارشي مقالهگونه بدهد كه مورد نقد قرار بگيرد تا معلوم شود كارش خوب است يا بد. پس اينكه فرد گزارش كار علمياش را بفرستد كه در مجلات چاپ شود، كار اصيلي است. قبل از انقلاب هم اين كار به طور طبيعي انجام ميشد. اگر كسي كاري را انجام ميداد آن را ميفرستاد تا در مجلات خوب بينالمللي چاپ شود. اما چيزي كه تحت عنوان چاپ مقالات در مجلات ISI مطرح شد و من به آن اشاره كردم، اين بود كه به نظر ميرسد يك كار استعماري صورت گرفته و ما را در دام انداختهاند، دامي كه به موجب آن مردم مشغول چاپ مقالات متعدد شوند و كيفيت مطرح نباشد. صِرف اينكه مقاله كسي در چنين مجلاتي چاپ شده كفايت ميكرد و كاري به محتواي آن نداشتند. در اين شرايط مردم هجوم بردند كه مقاله چاپ كنند. آنها خيلي از مقالات را خودشان نوشتند يا دادند ديگران برايشان بنويسند يا پول دادند كه اسمشان در مقالات اضافه شود، ولي غرض خارجيها اين بود كه يك سطحينگري در محيط ما راه بيندازند. واضح است كه وقتي مقالهاي مربوط به رفع نيازهاي داخلي ما باشد، مجلات خارجي آن را چاپ نميكنند. همچنين، وقتي شما درصدد انجام يك كار نوآورانه هستيد طول ميكشد تا به مقاله تبديل شود. بنابراين مردم از خير پرداختن به نوآوري گذشتند و از اينكه به رفع نيازهاي كشور بپردازند، منصرف شدند. سرانجام اين مسئله آنقدر لوث شد كه خريد و فروش مقالات راه افتاد.