عالم پرآوازه و كهنسال مرحوم حضرت آيتالله العظمي سيدعلي بهبهاني رامهرمزي(قده)، از جمله نامآوران خطه اهواز بود كه در تمامي ادوار نهضت اسلامي تا پايان حياتش، با اين حركت تعاملي نمايان و ارجمند داشت. آن فقيد سعيد كه در طول عمر طولاني و پرحادثه خويش وقايعي چند چون مشروطه و نهضت ملي ايران را شاهد بود، آغاز نهضت اسلامي به رهبري حضرت امام خميني را فرصتي ارجمند براي تجديد حيات اسلام و تشيع در ايران ميانگاشت و خود و اطرافيانش را به همگامي با اين جنبش ديني و توسعه آن تشويق مينمود. مجموعه اسناد ساواك درباره فعاليتهاي سياسي اين مرجع والامقام –كه اخيراً از سوي مركز اسناد سياسي وزارت اطلاعات نشريافته- نشان ميدهد كه اولاً: پيكار با رژيم پهلوي هماره در زمره يكي از اولويتهاي زندگي آن بزرگوار قرار داشته و ثانياً: ساواك رژيم شاه تا چه حد بر رفتار او و فرزندان و اطرافيانش حساسيت نشان ميداده است. اينك در سالروز ارتحال اين مرجع والامقام، شمهاي از تلاشهاي سياسي او در نهضت اسلامي - كه در واقع برشي از تاريخ انقلاب در استان خوزستان است- را به شما خوانندگان ارجمند تقديم ميداريم. اميد آنكه علاقهمندان و تاريخپژوهان انقلاب را مفيد و مقبول افتد.
آيتالله بهبهاني و آغاز پيكار با رژيم پهلوي در نهضت اسلاميمرحوم حضرت آيتالله العظمي حاجسيدعلي بهبهاني رامهرمزي(قده)، در ايامي كه در نجف اشرف مشغول تحصيل بود با حوادث مشروطيت آشنا شد. از آغاز نهضت حضرت امام خميني(ره) در راستاي قيام ايشان قرار گرفتند. در نيمه دوم سال 1341 رژيم پهلوي تصميم گرفت انجمنهاي ايالتي و ولايتي را در شهرها ايجاد كند، ولي روحانيون به دليل مسائل خلاف شرعي كه در اين طرح گنجانده شده بود با اين اقدام دولت بهشدت مخالفت كردند. مراجع تقليد قم، امام خميني(ره)، آيتالله بهبهاني و علماي تراز اول كشور با صدور اعلاميه و سخنراني به مخالفت با اين طرح برخاستند. در اعلاميهاي كه ايشان به همين مناسبت صادر كردند، چنين آمده است: «اخيراً در جرايد كه خبر تشكيل انجمنهاي ايالتي و ولايتي درج شد اسلاميت و ذكوريت كه دو شرط اساسي و قانوني بود در تصويبنامه مذكور حذف شده است. اين امر نگراني عامه علاقهمندان به دين مبين اسلام بالاخص علماي اعلام را كه حاميان مذهب هستند فراهم آورده است. در اين موقع كه سيل بيديني در خارج، استقلال كشورهاي مسلمين را تهديد ميكند، حمايت از مقررات اسلام و رضايت عامه شرط نخستين استقلال كشور است.» (1)
سرانجام رژيم پهلوي مجبور شد به دنبال يك نهضت دو ماهه علما و روحانيون لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي را متوقف كند. در تاريخ 2/1/1342 (مطابق با 26 شوال، سال 1382، سالروز شهادت امام صادق(ع)) مزدوران رژيم پهلوي به مدرسه فيضيه حمله كردند كه منجر به زخمي شدن و شهادت شماري از طلاب شد. اعلاميههاي زيادي از سوي مراجع تقليد در محكوميت اين اقدام رژيم صادر شد و از سوي ايشان نيز اعلاميه زير انتشار يافت: «تعداد چندين تلگراف از طرف روحانيون اهواز به نامهاي آيتالله بهبهاني و... به آقاي خميني در قم مخابره شد و ضمن اظهار همدردي با مردم قم و تبريز آمادگي خود را اعلام كردهاند و در پاسخ تلگرافهاي مذكور آيتالله خميني از آنان تشكر و اظهار كرد فعلاً در مقابل زور عملي نميتوان كرد.»(2)
به دنبال ادامه مبارزه و ايراد سخنان كوبنده عصر عاشورا از سوي حضرت امام خميني(ره)، شب 12 محرم سال 1382، مطابق با 15 خرداد سال 1342 حمله وحشيانه رژيم شاه به سنگر روحانيت آغاز شد. بسياري از روحانيون به وسيله عوامل رژيم پهلوي به اماكن نامعلومي برده شدند و جمعي هم تحت تعقيب قرار گرفتند. در ساعت 3 بعد از نيمه شب 15 خرداد سال 1342 سربازان گارد به منزل حضرت امام خميني(ره) يورش بردند و پس از دستگيري ايشان به سوي تهران روانه شدند. مرحوم حاجآقا مصطفي، فرزند امام خميني(ره) كه شاهد عيني اين ماجرا بود با تمام نيرو فرياد سر داد كه «خميني را بردند» و مردم قم سراسيمه از خانهها بيرون ريختند و اطراف خانه امام(ره) اجتماع كردند. همزمان با دستگيري قائد بزرگ، آيتالله قمي از مشهد و آيتالله محلاتي از شيراز دستگير و به تهران اعزام شدند.
پس از اطلاع روحانيون خوزستان از اين واقعه اعتصاب نماز جماعت و براي كسب تكليف به سوي منزل مرجع بزرگ شهر عزيمت كردند:
«شب گذشته نماز جماعت بعضي از مساجد گزارده نشد و مأمورين اطلاع دادند از ساعت 19 عدهاي از وعاظ ضمن تعطيل مجالس عزاداري سيدالشهدا در منزل آقاي حاجسيدعلي بهبهاني تشكيل جلسه دادند و با شركت عدهاي اصناف و بازاريان در اين جلسه تصميم گرفته ميشود كه صبح روز 16/3/1342 دكاكين و بازار تعطيل و مراسم عزاداري ماه محرم نيز برچيده شود. ضمن مراقبت كاملي كه از منزل آقاي بهبهاني به عمل آمد در حدود ساعت 24 جلسه مذكور خاتمه يافت و شركتكنندگان منزل را ترك گفتند.» (3)
سرانجام روحانيون اهواز تصميم گرفتند جلسهاي براي بزرگداشت شهداي 15 خرداد در مسجد جامع اهواز برگزار كنند، چنانكه در سند ساواك آمده است: «صبح روز گذشته، 17/3/1342 عدهاي از روحانيون اهواز تصميم داشتند در مسجد جامع اجتماع كنند و از آقاي حاجسيدعلي بهبهاني نيز كه تقريباً سمت بزرگتري و رهبري اين طبقه را در منطقه خوزستان دارد خواسته بودند به مسجد بيايند و ضمن رفتن به منبر درباره جريانات روز و همدردي با جامعه روحانيون و بازداشت آقاي خميني و ساير آقايان بازداشتي صحبت كند و به وسايلي نيز به مردم و بازاريان اطلاع داده بودند براي شنيدن اظهارات آقاي بهبهاني در مسجد حاضر شوند.» (4)
در پي تصميم براي تشكيل جلسه با حضور اقشار مختلف مردم اهواز عوامل رژيم پهلوي از تشكيل آن مجلس ممانعت كردند. ساواك طي گزارشي در اين خصوص گفته است: «روز 17 ماه جاري از طلاب و طبقات مختلف از طرف آخوندها و طلاب دعوت شده بود كه در مسجد جامع اجتماع كنند كه در اثر اقدامات رؤساي شهرباني، ساواك و آقاي استاندار از اين اجتماع جلوگيري شده است و چند نفر از اشخاص بيطرف به آيتالله سيدعلي بهبهاني كه قرار بود به منبر برود اطلاع دادند كه از رفتن به منبر خودداري كند، گرچه فرزند نامبرده حاضر به تمكين نبود و بالاخره او را قانع و مسجد را قفل كردند و مدعوين موقع مراجعه به مسجد چون درب مسجد را قفل ديدند متفرق شدند و رفتند. گفته ميشود تحريكاتي به منظور بستن مغازهها و بازار در پيش است.» (5)
آيتالله بهبهاني و سفر اعتراضي به تهران درپي دستگيري امام خميني(ره)در اعتراض به ادامه بازداشت حضرت امام خميني(ره) در سال 1342 آيتالله بهبهاني از جمله مراجعي بودند كه به همراه شماري از علماي شهرستانها به عنوان اعتراض به دستگيري امام خميني(ره) به تهران هجرت و بهرغم فشارهاي دستگاههاي امنيتي براي خروج ايشان از تهران چهار ماه در تهران ماندند و خواستار آزادي حضرت امام(ره) شدند:«آيتالله ميرسيد علي بهبهاني كه از روحانيون تراز اول خوزستان مقيم اهواز است شب گذشته به تهران آمد.» (6)
آيتالله بهبهاني در تاريخ 14/5/1342 اعلاميه بسيار شديدي عليه دستگاه پهلوي صادر كردند و در آن مرجعيت امام خميني(ره) را اعلام و از ايشان با عنوان آيتاللهالعظمي و از اعاظم مراجع تعبير كردند. در اين اعلاميه كه با لحن بسيار تند انقلابي نگارش شد دستگاه رژيم شاه را ديكتاتوري توصيف و حركات و رفتار اين رژيم را با واژههايي نظير جنايات و تجاوز به باد نقد و انتقاد گرفت و در فرازي از اعلاميه به صراحت دولت وقت را دولت غيرقانوني اعلام كرد و فرمود: «آيا در اين مملكت مرجع صلاحيتداري نيست كه در اين محيط خفقانآور به اين تجاوزات و قانونشكنيهاي دستگاه ديكتاتوري خاتمه دهد و اين نگراني شديد را از ملت مسلمان ايران مرتفع سازد. البته انتخاباتي كه به وسيله اين دولت غيرقانوني و در زير سايه سرنيزه انجام پذيرد نتيجه آن معلوم است. به علاوه آيات عظام بالاخص حضرت آيتاللهالعظمي آقاي خميني دامت بركاته كه از اعاظم مراجع تقليد و مورد احترام تمام مسلمانان جهان هستند، معظمله را در محدوديت شديد قرار دادند و اجازه ملاقات به اشخاص داده نميشود. بدون ترديد اين اعمال غيرانساني و خلاف قانون مورد تنفر و انزجار شديد ملت مسلمان و شريف ايران است. روحانيت همواره به وظايف شرعي خود عمل كرده است و تا برآورده شدن تمام خواستههاي قانوني ملت ايران در مقابل دستگاه فاسد استعماري و استبدادي از پاي نخواهد نشست.»(7)
چون وي مورد احترام خاص مراجع و روحانيون مهاجر به تهران بود، جلسات زيادي از طرف مراجع و علما در منزل محل سكونت ايشان در تهران تشكيل ميشد. آيتالله سيدمرتضي پسنديده، برادر امام خميني(ره) در جريان اين واقعه بيان ميكند: «بنده كاملاً به خاطر دارم. ساواك به منزل محل سكونت ايشان مأموريني را فرستاد و ايشان را به خروج از تهران ملزم كرد كه با مداخله بعضي از علما مأمورين از منزل ايشان خارج شدند، ولي بعد از چند روز چون حضور حضرت آيتالله بهبهاني در تهران براي دستگاه گران و خطرناك بود، دستگاه ميخواست ايشان را به ترك تهران وادارد، ولي باز هم اقدامات ايشان و ساير مراجع و روحانيون تأييد عمومي مردم مانع از آن كار و منجر به آزادي حضرت امام(ره) شد. به محض آزادي حضرت امام(ره) آيتالله بهبهاني به ملاقات ايشان رفتند كه بسيار مورد احترام ايشان نيز قرار گرفتند.»
همانگونه كه در خاطرات آيتالله پسنديده نيز آمده است، پس از آزادي حضرت امام(ره) از زندان و انتقال به منزلي در قيطريه، آيتالله بهبهاني در اولين فرصت به ديدار و ملاقات ايشان رفتند.
در اعتراض به انتخابات فرمايشي و صوري مجلس رژيم دستنشانده پهلوي به اتفاق 10 نفر از علماي خوزستان اعلاميهاي منتشر و انتصابات هيئت حاكمه را انتخابات ننگين و غيرقانوني اعلام كردند: «بديهي است از انتصابات هيئت حاكمه كه به نام انتخابات به جريان گذارد اطلاع كامل دارند كه قاطبه ملت ايران به جز معدودي از مأمورين دولت و كارگراني كه حقوقشان در گرو گرفتن كارت بود شركت نكردند و عملاً به عمل دولت اعتراض كردند و در تمام ادوار مشروطيت چنين انتخابات ننگيني سابقه نداشت و اكثر مردم خوزستان با اينكه تحت فشار مأموران سازمان امنيت و شهرباني قرار گرفتند معذلك بهواسطه تحريم آقايان مراجع تقليد در انتخابات شركت نكرده و كساني كه به نام نماينده از طرف دولت معرفي شدهاند نمايندگان واقعي مردم نبودند و مردم اين استان مثل ساير مردم سراسر كشور اين مجلس را به رسميت نميشناسند و مصوبات آن نيز قانونيت ندارد.» (8) پس از انتشار اين اعلاميه ساواك دستور دستگيري ايشان را صادر كرد كه اين اقدام به علت نامعلومي عملي نشد.
آيتالله بهبهاني و ديدار با امام خميني(ره) پس از آزادي از حبس و حصردر تابستان سال 1343 آيتالله بهبهاني به قم مشرف شد. امام خميني(ره) ايشان و همراهانشان را به منزل خود دعوت كرد و آنان 10 روز مهمان امام خميني(ره)
بودند.(9) گزارشگر ساواك در اينباره چنين گزارش ميدهد: «به قرار اطلاع آقاي سيدعلي بهبهاني كه از روحانيون اهواز بود و در آن شهرستان سكونت دارد و از نزديكان [امام] خميني نيز هست دو سال قبل كه به قم آمده بود از طرف [امام] خميني پذيرايي گرمي از او به عمل آمد.» (10)
آيتالله بهبهاني پس از دستگيري و تبعيد حضرت امام(ره) در 13 آبان سال 1343 اعلاميه شديداللحني عليه رژيم پهلوي منتشر كردند كه در آن اعلاميه هدف امام خميني(ره) را هدف تمام روحانيت ايران، شيعه و اسلام دانستند و دولت و رژيم را به انجام اعمال ننگين متهم و اعلام كردند مجلس مرتكب اسائه ادب به روحانيت شده است. در قسمتي از اين اعلاميه چنين آمده است: «مردم غيور و مسلمان هنوز جنايات 15 خرداد و حبس عدهاي از علما و دانشمندان را فراموش نكردهاند كه خبر تأثرانگيز تبعيد حضرت آيتالله خميني دامت بركاته را شنيدند. شما ملت شريف استحضار داريد دولت ايران با يك مرجع تقليد كه مصونيت قانوني دارد چه رفتاري كرده است. آري در ايران هر كسي حق بگويد بايد مورد مؤاخذه و تعقيب دستگاههاي انتظامي قرار گيرد. مگر آيتالله خميني چه عملي انجام داد جز اينكه ميخواست از حريم مقدس دين پشتيباني كند؟ دست استعمار را كوتاه كند، مانع نفوذ بيگانگان در كشور شود، ملت ايران را از خطري كه به سوي آنها روي آورده است آگاه سازد! دنيا بداند هدف ايشان هدف تمام روحانيت ايران، بلكه روحانيت شيعه و اسلام است. خواسته ايشان خواسته تمام روحانيين است. دولت بايد به نصايح روحانيين توجه كند و در مقام اجراي دستورات دين مبين اسلام برآيد و به اعمال ننگين و برخلاف اصول انسانيت دست نزند. براي فقر و بدبختي مردم چارهاي بينديشد. براي بيكاران فكر كار كند. عجبا! وكلاي بيموكل به روحانيت اسائه ادب و با كمال بيشرمي در مجلس بياناتي ميكنند كه علاوه بر ملت ايران موجب خشم و تنفر تمام ملل مسلمان شده است و جرايد مزدور نيز با وقاحت هر چه تمامتر به حريم مقدس دين و روحانيت تجاوز ميكنند. بديهي است ملت ايران در موقع مقتضي جواب اين ياوهسراييها را خواهد داد. دولت ايران بداند با تبعيد، حبس و حصر جامعه روحانيت از بيان حقايق خودداري نخواهد كرد و از اعمال خلاف قانون جلوگيري و با پشتيباني حضرت وليعصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به وظيفه خود عمل ميكند.»(11)
پس از انتشار اين اعلاميه ساواك مركز درخواست كرد: «افرادي كه مبادرت به تهيه و توزيع اعلاميههاي مضره كردهاند بايستي نسبت به تعقيب قانوني آنها اقدام شود.» (12)
آيتالله بهبهاني و تداوم مبارزه پس از تبعيد امام خميني(ره)آيتالله بهبهاني همچنان پس از تبعيد امام خميني(ره) نيز از مبارزات و اهداف ايشان عليه رژيم پهلوي پشتيباني ميكرد و اقداماتي را براي آزادي زندانيان در بند رژيم سفاك پهلوي انجام ميداد.
در سال 1344 درخواست گذرنامه جهت مسافرت به عتبات عاليات را داشتند كه رژيم از خوف ديدار ايشان با حضرت امام(ره) با آن مخالفت كرد. (13) در تابستان سال 1345 به تجويز پزشكان آيتالله بهبهاني به اصفهان مسافرت ميكند كه مردم و روحانيت استقبال باشكوهي از ايشان ميكنند. (14) پس از اطلاع ساواك مركز از ساواك اصفهان درخواست كرد: «با توجه به اينكه نامبرده از طرفداران روحانيون مخالف است، خواهشمند است دستور فرماييد نسبت به كنترل اعمال و رفتار وي در مورد توقف در آن استان توسط منابع مربوطه و با استفاده از امكانات موجود اقدام كنند.»(15)
آيتالله العظمي سيدعلي بهبهاني رامهرمزي تا پايان حيات ارجمند خويش، از حاميان شناخته شده نهضت اسلامي بود وهماره به اين رويكرد ارجمند خويش تداوم بخشيد. يادش گرامي باد.
*پينوشتها در سرويس تاريخ موجود است.