کد خبر: 775310
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۰
نظري و گذري بر كارنامه مبارزاتي مرحوم «آيت‌الله عباس واعظ طبسي» در شهر مشهد
قاسم تبريزي

بي‌ترديد نقش فعال و مؤثر عالم مجاهد، مرحوم آيت‌الله حاج عباس واعظ طبسي در كنار رهبر معظم انقلاب حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي و شهيد سيد‌عبدالكريم هاشمي‌نژاد در انقلاب مشهد، از فصول مهم و در خور خوانش در تاريخ انقلاب اسلامي است. در اين روزها كه استان خراسان اين روحاني گرانمايه را از دست داده است، ضمن آرزوي طلب علو درجات براي ايشان، انتشار مقالي را كه پيش روي داريد، مناسب ديديم. اميد آنكه مقبول افتد.

روحاني مبارز و فقيد سعيد، مرحوم آيت‌الله حاج شيخ عباس واعظ طبسي، در زمره آغازين چهره‌هايي است كه در خطه خراسان به جريان نهضت اسلامي پيوست و درماه‌ها و سال‌هاي اوليه نهضت اسلامي، نقش مهمي در پراكندن پيام و انديشه‌هاي انقلابي امام خميني (قده) در اين شهر داشت. وي در آن دوره به رغم ممنوعيت‌هاي ساواك، همچنان به نقش روشنگر خويش تداوم بخشيد.

آيت‌الله طبسي و تداوم روشنگري پس از تبعيد امام خميني(ره)

جلوگيري از سخنراني‌هاي آيت‌الله واعظ طبسي و ممنوعيت منبر وي در دوران غربت نهضت اسلامي، هرگز مانع شكننده‌اي براي پيشگيري از فعاليت‌ها و اظهارنظرهاي انقلابي او نبود. او كرسي تدريس را به منبري ديگر تبديل كرد و با تربيت طلبه‌هايي كه در درس وي حاضر مي‌شدند، به ترويج و تبليغ تفكر امام خميني(ره) و تكثير آن اقدام كرد. (1)

در زمان تصويب لايحه حقوق خانواده در مجلس شوراي ملي كه طرحي از سوي تشكيلات بهائيت بود، به همراه شهيد هاشمي‌نژاد در تدارك نامه‌نگاري به مراجع تقليد براي مخالفت با آن برآمد(2) و در زماني كه انتخابات فرمايشي مجلس شوراي ملي از رسانه‌ها تبليغ مي‌شد، در مدرسه نواب به افشاگري پرداخت. براي آيت‌الله طبسي در آن سال‌ها، تربيت طلاب انقلابي و مبارز در درجه‌اي از اهميت قرار داشت كه تأسيس مدرسه‌اي مستقل نيز در برنامه فعاليت‌هاي ايشان و مقام معظم رهبري با همفكري و همكاري آيت‌الله شهيد سيد محمد حسيني بهشتي قرار گرفت. (3)

تلاش براي تثبيت مرجعيت امام خميني(ره)

در دوازدهم خرداد ماه سال 1349 آيت‌الله‌العظمي سيد‌محسن حكيم از دنيا رحلت كرد و هشت روز پس از آن نيز آيت‌الله سيد محمدرضا سعيدي در زندان قزل‌قلعه به شهادت رسيد. در اين موقع يكي از فعاليت‌هاي تشكل روحانيون مبارز خراسان ضمن تبليغ براي گسترش مرجعيت امام(ره) (4) سازماندهي مبارزات عليه رژيم شاه به وسيله تعطيلي دروس حوزه‌هاي علميه مشهد و نمازهاي جماعت بود. (5) در اين شرايط كه برخي از پيروان امام(ره) به صورت سربسته و پنهاني ايشان را ترويج مي‌كردند، آيت‌الله طبسي به‌طور صريح و آشكار به اين كار مشغول بود. وي در آن دوره صراحتاً اظهار داشت:‌«من مقلد آيت‌الله خميني هستم و هر كس از من سؤال مي‌كند، مي‌گويم بايد از آقاي خميني تقليد كند و از كتاب تحريرالوسيله آقاي خميني بهره ببريد كه واقعاً عالي است.‌»(6) دو روز بعد از گزارش اين اظهارات در تاريخ سي و يكم خرداد، دستور دستگيري آيت‌الله طبسي، مقام معظم رهبري، حجت‌الاسلام محامي و حجت‌الاسلام سيد‌محمود مجتهدي صادر شد. (7)

ايشان كه از تعقيب خود براي دستگيري اطلاع يافته بود، مدتي را به زندگي مخفي پرداخت و تلاش ساواك حتي با كنترل منزل اقوام و منسوبان وي نتيجه‌اي نداشت، تا اينكه پس از گسترده‌تر شدن چتر امنيتي نيروهاي امنيتي و انتظامي بالاخره در حدود سه ماه بعد در تاريخ 21 شهريورماه اين دستگيري صورت گرفت،‌(8) ولي احمد شيخان كه در مردادماه 1349 به رياست ساواك خراسان منصوب شده بود با اين استدلال كه«تبعيد افرادي نظير طبسي و محامي علاوه بر اينكه نتيجه مثبت در بر ندارد، موجب مي‌شود اولاً طبقه آخوند نسبت به ساواك بيش از پيش بدبين شود و ثانياً اين قبيل اشخاص كه اكثراً زندگي خود را در گرو اين نوع فعاليت‌ها و وابستگي‌ها مي‌دانند، مظلوم و بيشتر مورد حمايت و پشتيباني روحانيون افراطي و متعصبين مذهبي واقع شوند، ثالثاً پس از اختتام حكم اين افراد بزرگ و معروف مي‌شوند و از نظر مادي بهره بيشتري مي‌برند و مجدداً شروع به فعاليت مي‌كنند و نه‌تنها تنبيه نشده‌اند، بلكه معروف‌تر مي‌شوند.» عدم اجراي حكم و تعليق آن را خواستار شد.(9) اين نظريه چندان دوامي نداشت و شش ماه بعد، پس از اينكه گزارش چگونگي راهنمايي طلاب توسط ايشان در جريان مبارزه به ساواك رسيد،(10) دستور احضار وي نيز داده شد. (11)

15 خرداد 1354 در مشهد

برگزاري مراسم بزرگداشت شهداي 15 خرداد سال 1342 در سال 1354، در غالب شهرهاي ايران شور و حال ديگري داشت. اين مراسم در قم و در مدرسه فيضيه با تظاهرات و شعارهاي انقلابي همراه بود و به خاك و خون كشيده شد كه اين مسئله موجب ادامه تظاهرات تا چند روز شد. بازتاب اين حركت در مشهد مقدس تعطيلي حوزه‌هاي علميه را در پي داشت كه اين اقدام به آيت‌الله طبسي نسبت و دستور دستگيري داده شد كه در تاريخ 31/3/1354 همراه با بازرسي از منزل ايشان عملي و به 18 ماه حبس محكوم شد. (12)

فعاليت در زندان تا پيروزي انقلاب اسلامي

آيت‌الله طبسي كه در زمان ازدواج همسري متدين، شجاع و همراه برگزيده بود، از درون زندان نيز به وسيله او با مبارزان ارتباط داشت، به‌گونه‌اي كه در نامه‌هايي كه مي‌نوشت و در هنگام ملاقات‌ها و به صورت پنهاني آن را به همسرش تحويل مي‌داد مبارزات خود را پي مي‌گرفت. در يكي از اين ملاقات‌ها هنگام رد و بدل كردن نامه، پليس زندان متوجه شد و يكي از دستنوشته‌هاي ايشان كشف شد:‌«برابر اعلام افسر نگهبان زندان مشهد، ساعت 14 روز 19/6 زنداني ضد‌امنيتي عباس واعظ طبسي هنگام ملاقات با همسرش به نام زهرا عرفانيان فرزند محمد دو برگ نامه داخل لباس‌هايش پنهان كرد كه در نامه مزبور مطلبي راجع به (اختفاي كتاب ممنوعه در منزل و تماس با سيد علي خامنه‌اي به منظور اطلاع از تبعيدگاه طالقاني، شايع كردن درد كمر در بين دوستان به احتمال عدم ترخيص بعد از اتمام دوره محكوميت، تماس با محامي، امام جماعت مسجد حاج فرهاد در مشهد به منظور پرداخت ماهانه 600 تومان به خانواده عبادي زنداني ضد امنيتي) نوشته شده بود.»

در اين زمان معلوم شد در بازرسي زمان دستگيري هيچ‌‌گونه مدركي به وسيله نيروهاي ساواك كشف نشده است و به همين دليل منزل وي مورد بازرسي مجدد قرار گرفت و «در بازرسي از منزل مشاراليه تعداد 10 جلد كتاب مضره به نام حكومت اسلامي و چند جلد كتاب ديگر و يك برگ نامه مشكوك از طرف دو طلبه به اسامي حسين موحدي و عبدالعلي مزاري به نشاني قم، خيابان چهارمردان، چهارراه سجاديه كوي سفيدآب مدرسه مؤمنيه حجره 48 كه در آن از واعظ طبسي تقاضاي فهرست كتاب‌هاي موعود را كرده و از وي خواسته‌اند با نام مستعار آقازاده با آنان مكاتبه كند» كشف شد(13) و بازجويي از ايشان از سر گرفته شد.

به همين دليل با وجود پايان يافتن مدت محكوميت او در تاريخ 22/9/1355 ساواك مشهد «با توجه به مدارك مكشوفه از منزل وي» آزادي او را به مصلحت ندانست(14) و دادرسي نيروهاي مسلح شاهنشاهي در تاريخ 25/9/1355 قرار بازداشت موقت دو‌باره ايشان را صادر كرد. (15) پس از كش‌و‌قوس‌هايي كه در جريان پرونده پيش آمد، در نهايت 37 روز بعد از موعد مقرر در تاريخ 29/10/1355 از زندان آزاد شد. (16)

پس از آزادي از زندان و انجام ديد و بازديدهايي كه از چشم منابع ساواك پنهان نبود، فعاليت‌هاي ايشان نيز از سر گرفته شد كه اولين اقدام آن سازماندهي كردن طلبه‌هايي بود كه در جريان نهضت امام خميني(ره) به فعاليت مشغول بودند. به همين علت بود كه پرويز ثابتي كه از اعضاي تشكيلات بهائيت بود و به عنوان مقام امنيتي ساواك شهرت داشت، دستور داد: «سازمان خراسان در طرفداران خميني نفوذ و به موقع آن را از هم بپاشد.»(17)

آيت‌الله طبسي و نقش مؤثر در اوج‌گيري انقلاب در مشهد

همزمان با رحلت شهادت‌گونه آيت‌الله حاج‌آقا سيد مصطفي خميني(ره) در اول آبان ماه سال 1356 در نجف اشرف ايران به كانوني از ابراز ارادت به امام خميني(ره) تبديل و سيل تلگراف‌هاي تسليت از سوي مراجع، علما و روحانيون به سوي نجف سرازير شد كه از بين علماي مشهد آيت‌الله طبسي نيز يكي از آنان بود و جلسه تدريس وي در مسجد ملاهاشم براي بار ديگر به كانون افشاگري عليه رژيم شاهنشاهي مبدل شد. متعاقب آن نيز جلسات ترحيم برگزار شد كه محل سازماندهي براي برپايي باشكوه مراسم چهلمين روز درگذشت حاج‌آقا مصطفي منزل آيت‌الله طبسي بود.‌(18) مراسم بزرگداشت حاج‌آقا مصطفي كه محل تجليل از مقام شامخ امام خميني(ره) بود، محمدرضا پهلوي و درباريان را دچار وحشتي مضاعف كرد. اين مسئله موجب شد تا مخدوش كردن چهره روحانيت و حوزه‌هاي علميه و اهانت به امام خميني(ره) در دستور كار واقع شود كه اين حركت با انتشار مقاله‌اي موهن با عنوان ارتجاع سرخ و سياه در ايران به قلم فردي مجهول‌الهويه به نام «رشيدي‌مطلق» در هفدهم دي‌ماه در روزنامه اطلاعات آغاز شد.

اولين عكس‌العمل‌هاي انتشار اين مقاله در شهرهاي مختلف كشور تظاهرات مردم بود كه اين تظاهرات در شهر قم با تعطيلي حوزه‌هاي علميه در 19 دي همراه بود. تظاهرات مردم و روحانيون قم در 19 دي به خون كشيده و در مشهد نيز در همين روز حوزه‌هاي علميه تعطيل و تظاهراتي برپا شد. متعاقب كشتار مردم بي‌دفاع در قم، سازماندهي براي ادامه راه شهدا آغاز شد و تعطيلي نمازهاي جماعت به مدت يك هفته در دستور كار قرار گرفت. اين حركت در مشهد كه تعطيلي دروس حوزوي را نيز در پي داشت، پس از تماس تلفني آيت‌الله شهيد سيد‌محمد حسيني‌بهشتي با آيت‌الله طبسي عملي شد. (19)

در اين موقع آيت‌الله طبسي به همراه شهيد سيد عبدالكريم هاشمي‌نژاد براي ديدار با مقام معظم رهبري كه به ايرانشهر تبعيد شده بود، راهي آن ديار و پس از آن براي برگزاري مراسم چهلم شهداي قم برنامه‌ريزي شد. بعد از آن هم تهيه و انتشار اعلاميه‌هاي مختلف از جمله تحريم عيد نوروز، اعلاميه چهلم شهداي حادثه تبريز و برگزاري مراسم بزرگداشت شهداي حادثه يزد، بخشي از فعاليت‌هاي ايشان در اين دوران بود. اين فعاليت‌ها موجب شد تا پرويز ثابتي به ساواك مشهد دستور دهد:«گزارش‌هايي كه اخيراً درباره شخص موصوف واصل شده نشان‌دهنده آن است كه مشاراليه در جريان حوادث اخير تبريز و قم، اقدامات و فعاليت‌هايي در جهت جانبداري و تأييد اين اقدامات و به نفع روحانيون مخالف انجام داده است، لذا... در مورد ارسال پرونده وي با نظر موافق به دادگاه مجدداً بررسي و نتيجه اعلام شود» و پس از آن با رهنمود «تهيه مدارك و دلايل مستند و محكمه‌پسند!» دستور دستگيري مجدد ايشان صادر شد. (20)

اين دستور در صبح روز بيست و دوم خردادماه انجام شد، ولي شرايط كشور كه حتي در روستاهاي دورافتاده آن فرياد «مرگ بر شاه» بلند بود، اقتضاي دستگيري شخصيتي نظير آيت‌الله طبسي را نداشت. لذا در همان روز بنا به دستور ناصر مقدم كه در هفدهم خرداد ماه به‌جاي نعمت‌الله نصيري رئيس ساواك شده بود،(21) قرار بازداشت وي به «قرار التزام عدم خروج از حوزه قضايي خراسان به قيد وجه التزام مبلغ يكصد هزار ريال» تبديل و آزاد شد.

«دستگيري»‌هايي كه ساواك شهامت آن را نداشت!

نوشتن اعلاميه‌هاي مختلف به همراه ديگر علما و روحانيون مبارز مشهد، برپايي تظاهرات و مراسم بزرگداشت به مناسبت‌هاي گوناگون و تحصن در بيت آيت‌الله شيرازي به مناسبت تعرض نيروهاي نظامي به تظاهرات زنان و دستگيري برخي از آنان بخش ديگري از فعاليت‌هاي آيت‌الله طبسي در اين دوران است كه در اسناد موجود به ثبت رسيده است. شوراي تأمين استان خراسان در تاريخ 27/8/1357 تشكيل جلسه داد و دستور دستگيري هشت نفر از وعاظ را توسط فرمانداري نظامي صادر كرد كه يكي از آنان آيت‌الله طبسي بود، (22) ولي باز هم به علت شرايط موجود و ضمن هماهنگي با مديركل اداره سوم ساواك «دستگيري نامبردگان به بعد موكول شد.» دريافت گزارش فعاليت‌هاي انقلابي در استان خراسان و خصوصاً در شهر مشهد موجب شد تا اداره كل سوم ساواك در دستوري «خيلي فوري» اعلام كند:«مراتب دستگيري طبسي و هاشمي‌نژاد و 10 نفر مورد نظر آن سازمان در شوراي امنيت استان مطرح شد. چنانچه با اين اقدام استاندار موافقت نداشت، مجدداً مراتب به مركز منعكس شود، ضمناً در شورا رئيس ساواك اعلام عدم مسئوليت كند!»

امشب خطبه در حرم توسط آقاي خامنه‌اي خوانده مي‌شود!

در اين موقعيت فعاليت‌هاي آيت‌الله طبسي نيز به صورت گسترده ادامه يافت و بيت ايشان به يكي از مراكز سازماندهي مردم براي انجام تظاهرات تبديل شد تا اينكه در تظاهرات روز چهاردهم آذرماه كه آيت‌الله طبسي يكي از سخنرانان آن بود، «مردم مجسمه شاه را كندند و بچه‌ها عكس خميني را به ماشين‌ها و تانك‌ها چسباندند.»(23) پنج روز بعد در اجتماع تظاهرات‌كنندگان در اطراف حرم مطهر حضرت ثامن‌الحجج علي بن موسي الرضا(ع) آقاي طبسي ضمن قرائت قطعنامه‌اي 10 ماده‌اي در سخنراني خود خطاب به مردم گفت:«برويد حرم را اشغال كنيد و قرار است امشب خطبه به نام [امام] خميني خوانده شود، لذا قرار است امشب آقاي سيد علي خامنه‌اي به نام [امام] خميني خطبه بخواند.»(24)پس از اين حركت كه شكست بزرگي براي نيروهاي امنيتي، نظامي و انتظامي محسوب مي‌شد، حمله چماق به دستان به بيمارستان امام رضا(ع) توسط عوامل رژيم سازماندهي شد كه آيت‌الله طبسي در تاريخ 21/9/1357 در جريان آن قرار گرفت و به همراه مقام معظم رهبري و ديگر روحانيون انقلابي شهر به سازماندهي براي مقابله با اين حركت مشغول شد. (25)

تحصن تاريخي در بيمارستان امام رضا(ع) در مشهد

در جريان حمله چماق به دست‌ها در روز بيست و سوم آذرماه به بيمارستان امام رضا(ع) كه با حمايت نيروهاي نظامي، انتظامي و تيراندازي آنان صورت گرفت تعدادي از مردم مجروح و شهيد شدند. اين اقدام تحصن جامعه روحانيت مشهد در محل بيمارستان را به دنبال داشت و اين روز را به عنوان نقطه عطفي در جريان انقلاب اسلامي ماندگار كرد. اين اقدام در انقلاب مشهد به مثابه پل پيروزي و يكي از عوامل مهم آن تلقي مي‌شد، چنانكه عملاً هم اتفاق افتاد.

آيت‌الله طبسي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي

پس از پيروزي انقلاب اسلامي در روز بيست و دوم بهمن ماه سال 1357 حفظ و برقراري امنيت در كشور يكي از اقدامات اساسي و اوليه‌اي بود كه اين مهم در شهر مقدس مشهد توسط آيت‌الله طبسي با تشكيل كميته‌هاي مردمي صورت گرفت. هنوز سه روز از پيروزي انقلاب اسلامي سپري نشده بود كه امام خميني(ره) در حكمي ايشان را به عنوان سرپرست آستان قدس رضوي منصوب فرمودند. از اين پس آيت‌الله طبسي به تبعيت از منويات امام خميني(ره) چنان در آستان قدس رضوي به فعاليت مشغول شد كه ديگر فعاليت‌هاي مهمي چون شركت در مجلس خبرگان قانون اساسي در سال 1358 عضويت در دوره‌هاي مختلف مجلس خبرگان و همچنين عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام در ذيل آن واقع شد. حكم سرپرستي ايشان بر آستان قدس رضوي در فروردين ماه سال 1359 از سوي امام خميني(ره) به حكم توليت تبديل (26) شد كه پس از رحلت امام خميني(ره) اين حكم از سوي مقام معظم رهبري نيز تنفيذ شد. وجود پرتلاش آيت‌الله طبسي در مشهد مقدس به عنوان نماينده ولي‌فقيه و توليت آستان قدس رضوي در طول سه دهه گذشته منشأ خدمات و آثار فراواني بوده است كه بازسازي تمام‌عيار حرم مطهر و اطراف آن، توسعه روضه منوره، احداث صحن جمهوري اسلامي، صحن جامع، صحن قدس و رواق‌هاي دارالولايه، دارالهدايه، دارالرحمه، دارالحكمه، ساختمان جديد كتابخانه مركزي و مركز اسناد و دانشگاه علوم رضوي و دانشگاه امام رضا(ع) و احداث زيرگذر اطراف حرم بخشي از آن است.

پي‌نوشت‌ها در سرويس تاريخ موجوداست.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار