کد خبر: 701018
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۹
عليرضا محمدي

براي فرهنگ شهادت بايد پيشينه‌اي به قدمت تاريخ انبياي الهي تصور كرد. همان زمان كه پيروان راستين انبيا در برابر كفر و ظلم ايستادگي مي‌كردند و خونشان در مسير حق و حقيقت مي‌ريخت، گونه‌اي از شهادت‌طلبي را به نمايش مي‌گذاشت كه در گذر زمان انگيزه‌هاي دروني حركت‌هاي خونينشان به تعريف و تفسير كشيده شد و با تبيين فرهنگ شهادت‌طلبي، تاريخ بشريت در كنار تمامي سياهي و پستي‌ها و بلندي‌هايش، صاحب نگاهي والاتر به مقوله زندگي و مرگ و حيات شود. نگاهي كه در آن مرگ در راه خدا حياتي ابدي محسوب مي‌شد و كشته شدن و شكست‌هاي مادي به پيروزي و ظفري جاودان تفسير مي‌شد.

اما ظهور پيامبر اسلام(ص) كه با تشكيل يك حكومت سياسي از همان ابتدا مورد كينه‌جويي دشمنان و كفار قرار گرفت و تحميل جنگ‌هاي متعددي به مسلمين را باعث شد، واژه «جهاد» و متعاقباً «شهيد» و «شهادت» را خيلي زود در ميان پيروان اين دين نوظهور تبيين كرد. اين امر درحالي بود كه نزول آيه‌هايي در تمجيد مجاهدان و شهدا در «قرآن» به عنوان كتاب مقدس مسلمانان، گونه‌اي خاص از سعادت اخروي را نويد مي‌داد كه مختص گروه شهدا بود: شهيدان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزي مي‌خورند(عند ربهم يرزقون).

بنابر‌اين مسلمانان از صدر اسلام با فرهنگ شهادت‌طلبي آشنا شده و انس گرفتند. كما اينكه احاديث و رواياتي كه از پيامبر و ائمه اطهار در تعريف شهادت‌طلبي و مقام شامخ شهدا بيان مي‌شد در كنار شيوه عملي زندگاني اين اولياي الهي مهر تأييدي بر تعقيب خط سرخ شهادت بود. چنانچه تمامي ائمه به غير از حضرت صاحب‌الزمان(عج) به شهادت رسيده‌اند.

اما در سال 61 هجري اتفاقي افتاد كه رنگ و بوي تازه‌اي به فرهنگ شهادت طلبي بخشيد. كيفيت شهادت حضرت اباعبدالله‌الحسين(ع) و يارانش در محشر عاشورا چنان غنايي به واژه «شهيد» داد كه پس از گذشت قرن‌ها از آن واقعه تاريخي، همچنان عاشورا و حماسه سيدالشهدا(ع) و اصحابش تبديل به الگويي تمام‌ناشدني براي تمامي شهادت‌طلبان تاريخ شده است.

پس از حماسه عاشورا بود كه فرهنگ شهادت با مداحي‌ها، مقتل‌نويسي‌ها، روضه‌خواني‌ها و حتي شبيه‌خواني‌ها پربارتر شد و تعريف جامعي از شهيد و مقام شهادت در بين مسلمانان و حتي بشريت شكل گرفت. اما با گذشت چندين قرن از اين واقعه تاريخي، گويي اتفاقي لازم بود تا علاوه بر تجديد واقعه عاشورا در حافظه فراموشكار تاريخ، شيعياني كه چندين قرن متوالي با حماسه عاشورا خو گرفته و فرهنگ شهادت‌طلبي را در ميان خود نسل به نسل منتقل كرده بودند، فرصت پس دادن امتحان خود را داشته باشند.

اين فرصت تاريخي با پيروزي انقلاب اسلامي كه خود را تجديد‌كننده اسلام ناب محمدي معرفي مي‌كرد، رخ داد. كمتر از دو سال بعد با حمله رژيم لائيك بعثي به سردمداري استكبار جهاني به كشورمان، دوباره خط اسلام و كفر برابر هم صف‌آرايي كردند و عاشوراي 61 هجري احيا شد. اين‌بار كساني پاي در ميادين نبرد مي‌گذاشتند كه عمري در روضه‌خواني‌هاي سرور و سالار شهيدان به سر و سينه زده بودند و هر حركت و قدمشان را به نام و ياد حسين زهرا منور مي‌ساختند. هر قطره خون اين رزمندگان كه شناختشان جز با دانستن داستان عاشورا ميسر نمي‌شد، برگي بر ديباچه فرهنگ شهادت مي‌افزود و با منش و رفتاري كه بروز مي‌دادند، هر حركتشان ديباچه تاريخ خونبار عاشورا را پربارتر مي‌ساخت.

بنابراين در بررسي فرهنگ شهادت‌طلبي در تاريخ بشريت، دفاع مقدس در جايگاه شايسته‌اي قرار دارد كه با جانفشاني‌ها، وقايع و انگيزه‌هاي عقيدتي كه بازيگران دخيل در آن براي حضوري آگاهانه در مشهد خود داشتند، گنجينه‌اي فكري و عقيدتي را براي وجدان‌هاي مشتاق بشري از خود به يادگار گذاشته است.

وقتي مقام معظم رهبري مي‌فرمايند: دفاع مقدس گنجينه‌اي تمام‌نشدني است، اشاره‌اي به همين داشته‌‌هاي معنوي و فكري آن دارد كه بايد براي ارتزاق به وجدان بشري از چشمه پربار دفاع مقدس كوشيد و اين واقعه را براي تاريخ نيز به يادگار گذاشت. تاريخي كه نيازمند عاشوراهاست تا خود را شايسته قدوم منجي كند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار