کد خبر: 699462
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۹
طرحی دوگانه برای فریب افکار عمومی
سید محمد جعفر رضوی

مقدمه

هدف اصلي طرحی که تشکیلات خودگردان در تاريخ 31 دسامبر2014 (10 دی1393) به شورای امنیت سازمان ملل ارايه کرد و با وتوي آمریکا مواجه و در نتيجه،‌ رد شد، به رسمیت شناخته شدن کشور مستقل فلسطین در سازمان ملل بود. فلسطینی ها از سال 2010 تلاش کرده اند در سازمان ملل به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شوند. این تلاش در حالی صورت گرفت که سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان نمایندۀ مردم فلسطین در سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است. طرح تشکیلات خودگردان که از سه سال پیش آغاز شده است، زمانی به شوراي امنيت ارايه شد که مذاکرات سازش به بن بست رسید و رژيم صهيونيستي، راهی برای فلسطینی های موافق مذاکره باقی نگذاشت. آنها نیز ناچار به عضویت در سازمان ملل متوسل شدند.

اين گزارش مي­كوشد با بررسي پيشينه این اقدام، پيامدهاي حقوقی و فواید آن را برای فلسطین روشن سازد. اشارهبه نواقص و کاستی­های عضویت و طرح عضويت فلسطین در سازمان ملل نيز بررسي خواهند شد.

الف)پیشینه عضویت فلسطين در سازمان ملل و استقلال فلسطین

یکی از اهداف تأسیسسازمان آزادی بخش فلسطین در سال 1964، عهده­دار شدن نمایندگی ملت فلسطین در نزد سازمان­ه و نهادهاي بين المللي بود. مقرر شد این سازمان، تنها نمایندۀ رسمی مردم فلسطین باشد لذا سازمان ملل، این سازمان را در سال 1969 به رسمیت شناخت و یاسر عرفات به عنوان رئیس ساف در سازمان ملل سخنرانی کرد. از آن تاریخ به بعد، ساف به عنوان نهاد ناظر غير عضو در سازمان ملل حضور يافت. اما مشکل این موقعيت این بود که اولا ساف یک سازمان بود نه نمایندۀ یک کشور یا دولت لذا حضور آن در سازمان ملل نیز همچون سایر سازمان های بین المللی و منطقه­اي چون جنبش عدم تعهد،بدون حق رأي بود و نمی توانست به عضویت نهادهای و کنوانسیون های سازمان ملل در آید زیرا کشور نبود. بنابراين،حضور ساف در سازمان ملل، تقریبا امری نمایشی بود که تنها در مواقع فوق العاده می توانست با استفاده از افکار عمومی، برخی کشورها را به ارايه طرحی در سازمان ملل ترغيب کند؛ امری که در بسیاری موارد با لابی صهیونیست ها و آمریکایی ها بی نتیجه می ماند.

اما با تشدید فشارهای رژیم صهیونیستی بر ساف و فلسطینی ها در دوره پس از المپیک مونیخ 1978 تا نیمۀ دوم دهۀ هشتاد میلادی و خروج فتح و ساف از لبنان و پراکنده شدن آنان در کشورهای عربی، مسئولان ساف تلاش کردند به نوعی با صهیونیست ها مقابلۀ قانونی کنند. لذا ساف در سال 1988 به صورت رسمي، استقلال کشور فلسطین را که کشوری تحت اشغال است، اعلام کرد. این نخستین بار بود که مسألۀ کشور فلسطین مطرح می شد. به رغم آنکه پس از اعلام استقلال، تعدادی از کشورها از جمله اتحاد جماهیر شوروی سابق، فلسطین را به رسمیت شناختند اما این اقدام ساف به دلیل آنکه اقدامی یک جانبه بود و از پشتوانه های قانونی و حمایت های بین المللی برخوردار نبود به نتیجه نرسید و عقیم ماند.

آغاز دهۀ 1990 میلادی با شروع مذاکرات سازش بین ساف و صهیونیست ها همراه بود که منجر به قرارداد اسلو و بازگشت ساف به کرانۀ باختری و تشکیل یک شبه دولت در سرزمین های سال 1967 شد. قرارداد اسلو به گونه ای تنظیم شد که براساس آن می بایست در یک زمان­بندی 5 ساله، کشور فلسطین به استقلال می رسید اما این مسأله هیچ گاه اجرایی نشد و بر اثر کارشکنی های مختلف دولت های صهیونیست عقیم ماند.

هنگامی که عمر اسلو به 20 سالگي آن نزدیک شد، مسئولان تشکیلات خودگردان که همواره از مذاکره و صلحِ بدون مبارزه مسلحانه دم می زدند به بن بستی رسیدند که چاره ای برای آن وجود نداشت. آنها مذاکره را مسیر بن بستي می دانستند که نتیجه­ای در بر نخواهد داشت. لذا از سال 2010 که نوزدهمین سال آغاز مذاکرات بود، زمزمه هایی برای عضویت در سازمان ملل و استقلال آغاز شد. محمود عباس،‌رييس تشكيلات خودگردان در سال 2010 اعلام کرد سال آینده یعنی سال 2011، طرح عضویت فلسطين در سازمان ملل را به شورای امنیت خواهد برد. وی این طرح را در سپتامبر 2011 به دبير كل شورای امنیت ارائه داد. آمریکا پیش از اینکه این طرح در شورای امنیت مطرح و ببرسي شود، اعلام کرد اگر این طرح به شورا بیاید آن را وتو خواهد کرد و مذاکره، تنها راه حل موجود برای حل مسأله فلسطین است. طرح فلسطين با رایزنی های آمریکا و رژیم صهیونیستی حتی به رأی شوراي امنيت هم گذاشته نشد و اين شورا اعلام کرد این طرح به دلیل مشکلاتی که دارد نیاز به رأی دادن ندارد. لذا طرح عضویت فلسطین در سازمان ملل حتی به وتو هم نرسید. اما همان موقع محمود عباس اعلام کرد این طرح را به مجمع عمومی خواهد برد.

محمود عباس، طرح عضویت فلسطین در سازمان ملل را همزمان با نشست مجمع عمومی در سال 2012 به سازمان ملل برد و به بان کی مون دبیرکل وقت تحویل داد. در مجمع عمومي سازمان ملل، بیش از 130 کشور به عضویت فلسطین به عنوان «دولت ناظر غیر عضو» رأی مثبت دادند و تنها آمریکا و اسرائیل و چند کشور جزیره ای که تابع سیاست های آمریکا هستند، به آن رأی ندادند.آخرین تلاش تشکیلات خودگردان و شخص محمود عباس هم در آخرین روز سال 2014 میلادی بود که طرح عضویت رسمی در سازمان ملل را به شورای امنیت برد و با وتوی آمریکا رد شد.

ب)نتایج و پيامدهاي حقوقی عضویت

1- عضویت به عنوان کشور غیر عضو (عضو ناظر)

در این نوع عضویت با وجود آنکه حق رأی به فلسطینی ها داده نمی شود اما فلسطین با این نوع عضویت یعنی به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک کشور تحت اشغال در مجمع عمومی، می توانند به عضویت نهادها و کنوانسیون­های زیر مجموعه سازمان ملل در بیایند؛ نهادهایی چون یونسکو و ديوان بين المللي كيفري و کنفوانسیون هایی چون ژنو و معاهده رم که صهیونیست­ها به هیچ وجه راغب به این امر نبودند زیرا با عضویت در این نهادها محکوم می شوند و مقاماتشان تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.

2- عضویت رسمی

با این نوع عضویت،اعضای سازمان ملل، کشور فلسطین را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت مي­شناسند. فلسطين در مجمع عمومی حق رأی خواهد داشت، می تواند به عنوان عضو غیر دائم به عضویت شورای امنیت در آید و تمام قوانین بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل در مورد آن لازم الاجرا خواهند بود.

ج)مانع قانونی عضویت رسمی در سازمان ملل

عضویت فلسطین در سازمان ملل همچون عضویت سایر کشورهای جهان در سازمان ملل نیست زیرا عضویت در سازمان ملل، شرایطی را لازم دارد که فلسطین فاقد برخی از آنهاست.کشوری که قصد عضویت در سازمان ملل را دارد باید حکومت، مشروعیت، جمعیت و مرزهای مشخص داشته باشد. حتی اگر تشکیلات خودگردان را نیز حکومت مشروع فلسطین بدانیمکه این خود محل مناقشه است، باز هم به دلیل نامشخص بودن مرزهای فلسطین، یک شرط از شروط عضویت را ندارد لذا نمی تواند عضو رسمی سازمان ملل شود. اما تشکیلات خودگردان با تأکید بر مرزهای سال 1967 در صدد حل این مسأله است.

د)طرح رفع اشغالگری

محمود عباس، آخرین تلاش خود را برای عضویت فلسطین در سازمان ملل «طرح رفع اشغالگری» نامید. این طرح در آخرین روز سال 2014 میلادی در شورای امنیت سازمان ملل وتو شد. پیش از پرداختن به طرح رفع اشغالگری باید به دو نکته مقدماتی خارج از طرح اشاره کنیم. نخست اینکه این طرح به دستور ابومازن و بدون تأیید سایر مسئولان ساف و همراهان ویتهیه شده است. اقدامی که در درخواست های قبلی سابقه نداشته است و عباس در دفعات گذشته، علاوه بر مسئولان فلسطینی همراه خود، تأیید اتحادیۀ عرب را هم اخذ می کرد اما این بار با وجود آنکه به اتحادیۀ عرب هم رفت اما در تهیۀ طرح به تنهایی اقدام کرد و طرح به رايجمعي مسئولان ساف، فتح و تشکیلات خودگردانگذاشته نشد. این عملکرد ابومازن موجب اعتراض تعدادی از اعضای کمیتۀ اجرایی ساف شد.دوم آنکه ابومازن در دفعات قبلي تنها درخواست عضویت در سازمان ملل را به آن سازمان برد اما این بار طرحی تهیه کرد که در آن، زمان­بندی رفع اشغالگری ارائه شده بود.

این طرح برای درخواست عضویت رسمی فلسطین در سازمان ملل تهیه شد. در مقدمۀ طرح بر قطعنامه های گذشتۀ سازمان ملل در مورد فلسطین و مسائل مربوط به آن، تأکید شده است. اما ضمن طرح این موضوع و تأکید بر استقلال فلسطین، سه موضوع مهم در این طرح گنجانده شده است که می توانند فلسطینیان را حتی از حقوق ثابتملت فلسطین که مورد توافق همۀ فلسطینی ها است،نیز محروم کنند:

1. این طرح بر مبنای طرح تشکیل دو دولت که در آن به تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل در کنار هم تصریح می شود، تهیه شده است و در ابتدای طرح بر تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل تأکید می شود. همچنین در یکی از بندهای مقدماتی، بر قطعنامۀ تقسیم سال 1947 سازمان ملل نیز تأکید شده است. قطعنامه ای که تشکیل کشور یهودی را به صورت رسمی اعلام و خاک فلسطینیان را غصب کرد و در اختیار یهودیان مهاجر قرار داد و این به معنای آن است که فلسطین تاریخی که از نهر تا بحر است به هیچ وجه مد نظر این طرح قرار ندارد و حتی اگر این طرح که هم اکنون وتو شده به نتیجه هم برسد باز مسأله فلسطین و اشغالگری را حل نخواهد کرد.

2. در این طرح بر حل مشکل آوارگان فلسطینی براساس راه حل های بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل تأکید شده است و حتی کلمۀ حق بازگشت (حق العودة) در آن نیامده است. حذف عبارت «حق بازگشت»، تحریف حقوق ثابت ملت فلسطین و عقب نشینی از یکی از مهمترین آنها است. اما ممکن است این مسأله اینگونه توجیه شود که این طرح بر قطعنامه های سازمان ملل تأکید دارد و در قطعنامه 194 سازمان ملل نیز کلمۀ «بازگشت» آوارگان فلسطینی صراحتا آمده است. باید به این مسأله توجه کرد که اولا این قطعنامه تاکنون اجرایی نشده است و صهیونیست ها و حاميان آن­ها به هیچ وجه به آن تن نداده اند. ثانیا عملکرد رژیم صهیونیستی در تمام این سالها ثابت کرده است که خود را فراتر از قوانین بین المللی می داند و عملکرد سازمان ملل هم اثبات کرده است که با تصویب قطعنامه هایی که با قطعنامه های گذشته در تعارض است به راحتی قطعنامۀ گذشته را کنار گذاشته و نقض کرده است. لذا صرف اشاره به قطعنامه های سازمان ملل، مقدمه ای برای حذف قانونی کلمۀ بازگشت است و به راحتی آن را از درخواست های رسمی شان حذف کرده است.

3. تشکیلات خودگردان در این طرح اعلام می کند که تنها راه پایان بخشیدن به درگیری فلسطینی- اسرائیلی، صلح مسالمت آمیز و دور از خشونتاست و در بخش دیگری هر گونه اقدام خشونت آمیز علیه شهروندان و هر نوع تروریسم را محکوم می کند. این بند از طرح شاید ظاهري صلح جویانه داشته باشد و این تصور را متبادر سازد که اقدامات خشونت آمیز و دشمنانۀ صهیونیست ها علیه فلسطینی ها را محکوم کرده است اما باید این نکته را در نظر داشت که این بند، هر نوع مقاومت و اقدام در دفاع مشروع از حق خویش را مسدود خواهد کرد. به یک معنا با این ادعا، مقاومت هم در کنار صهیونیست ها محکوم شده است.

4. در این طرح، قدس به عنوان پایتخت دو کشور فلسطین و اسرائیل معرفی است. این نخستین بار است که قدس به عنوان پایتخت دو کشور اعلام شده است. پیش از این تشکیلات خودگردان رسما اعلام می کرد قدس شرقی، پایتخت کشور فلسطین است و مسئولان تشکیلات خودگردان در بسیاری از اظهارات اعلام می کردند قدس تنها پایتخت فلسطین است. اما این بار قدس به عنوان پایتخت دو کشور معرفی شده است. این در حقیقت به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل است.

5. در این طرح به آغاز مذاکرات برای رسیدن به راه حل نهایی اشاره شده است. در حقیقت، اين طرح راه شروع مذاکرات را نیز هموار می کند.

تحلیل و نتیجه گیری

به رغم آنکه می توان برای طرح عضويت فلسطين در سازمان ملل نکات مثبتی مثل تعیین زمان برای عقب نشینی صهیونیست ها از مناطق اشغالی سال 1967 برشمرد اما به دلیل آنکه حقوق ثابت ملت فلسطین چون حق بازگشت، فلسطین تاریخی و قدس را نادیده گرفته است، هر میزان که نکات مثبت داشته باشد به هیچ وجه به نفع ملت فلسطین نبوده و در بهترین حالت، تنها منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی را تأمین می کند.

با توجه به نکاتی که به آن اشاره شد می توان فهمید طرح رفع اشغالگری به عنوان یک طرح آمریکایی که از زبان فلسطینیان بیان شده است، این ظرفيت را دارد که منافع آمریکایی ها را به راحتی تأمین كند. اما اینکه آمريكا این طرح را وتو مي­كند،‌ محل تامل بوده و مهم است. آنها امروز این طرح را رد می کنند و آن­گونه که محمود عباس اعلام کرده است آن­قدر درخواست خود را تکرار می کند تا به نتیجه برسد. ابومازن بر تکرار ارائۀ این طرح تأکید دارد و چون آن را در قالب درخواست عضویت در سازمان ملل بیان کرده است موجب انحراف افکار می شود. همگان می اندیشند که وی بر عضویت در سازمان ملل عضویت دارد اما عباس در حقیقت، براساس آنچه اکنون گفته است قصد دارد همین طرح را دوباره به عنوان درخواست اعلام کند. با اصرار عباس و زمانی که آمریکایی ها دیگر آن را وتو نکنند و شورای امنیت به آن رأی دهد زمانی که همگان فکر می کنند به پیروزی رسیده اند آغاز جشن آمریکایی و صهیونیست ها است.چرا که طرحی با اصرار فلسطینیان به تصویب رسیده است و همگان آن را در راستای حقوق فلسطینیان می دانند، خواسته های حداقلی صهیونیست ها را تأمین می کند که عبارت است از به رسمیت شناخته شدن کشور و پایتختشان از سوی فلسطینی ها و حذف مقاومت به دست خود فلسطینی ها.

ضمن آنکه از این نگاه نیز نباید غافل ماند که با وجود آنکه مقاومت در منطقۀ خاورمیانه بسیار قدرتمند است و حتی طرح تکفیری گری آمریکایی ها هم نتوانست مقاومت را سرکوب کند شاید این طرح بتواند به عنوان ذخیره ای برای آینده باقی بماند تا در صورت قدرتمندتر شدن مقاومت در منطقه و از جمله مقاومت فلسطین، آنها با تصویب این طرح نگذارند مقاومت فلسطین از راه های قانونی مقدمات ایجاد فلسطین تاریخی را فراهم كند.

*موسسه تحقيقات و پژوهشهاي سياسي-علمي ندا

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار