هرچه به زمان آغاز جام جهاني برزيل نزديكتر ميشويم كموكاستيهاي تيم ملي بيشتر نمايان ميشود. درحالي كه سي و يك تيم حاضر در مسابقات سرگرم برنامهريزي و آمادگي هرچه بيشتر هستند، مليپوشان ايران لباس مناسب و كافي براي تمرين ندارند!
اردوي كذايي آفريقاي جنوبي با هزينههاي اندكش! به پايان رسيد و شاگردان كرش بلافاصله صداي اعتراضشان را به گوش مسئولان رساندند: « لباسهايمان تنگ و بيكيفيت بود، لباسهايمان در حد نوجوانان هم نبود، لباس هايمان بعد از يك هفته كوتاه شد، آب و هوا مناسب بود لباسها نه و. . . » اينها تنها بخشي از انتقادهاي بازيكنان حاضر در اردوي آفريقاست؛ اردويي كه جز دردسر و حاشيه منفعتي براي فوتبالمان نداشت. درحالي كه تقريباً تمامي اعضاي كاروان كشورمان در اردوي فوق به كيفيت پايين لباسهاي تيم ملي اذعان دارند، اما نماينده شركت آل اشپورت نه تنها از البسهاي كه اين شركت در اختيار فدراسيون قرار داده حمايت كرده، بلكه شأن تيم ملي را نيز در حد يك تيم محلي پايين آورده.
زماني كه فدراسيون فوتبال قصد امضاي قرارداد با آلاشپورت را داشت خيليها به اين تصميم اعتراض كردند؛ پايين بودن كيفيت لباسها و توپها از مهمترين دلايل مخالفت منتقدان بود. با اين حال كفاشيان و دوستان بنا به دلايلي نامعلوم بر بستن قرارداد با شركت فوق پافشاري كردند و به هرنحوي بود حرفشان را به كرسي نشاندند. حالا همين آقايان در قبال مصاحبههاي بازيكنان و انتقادهاي سرمربي پرتغالي خود را به بيخيالي زدهاند و طبق معمول قصد دارند قضيه را به شيوه «تو بميري، من بميرم» حل كنند و دلشان را به دست بياورند. اصلاً هم برايشان فرقي ندارد رئيس بخش خاورميانه شركت آل اشپورت در مصاحبهاش چگونه شأن تيم كشورمان را پايين آورده: «در بحث توپهاي ليگ هم انتقادات زيادي وجود داشت، آيا ما توپها را تغيير داديم؟ بعد از آنكه از استقلال شكايت كرديم كوچكترين اعتراضي درباره توپها ديديد؟»
شايد رئيس خندهرو فقط به درآمد حاصل از اسپانسرينگ آل اشپورت فكر ميكند و در قبال توهينها و رفتارهاي غيرحرفهاي آنها ميگويد كسي انتقادي نكرده است اما بايد خطاب به نماينده شركت طرف قرارداد گفت كه سكوت باشگاهها در قبال توپهاي بيكيفيت شركت شما دليل بياساس بودن ادعاي آنها نيست، بلكه بايد فهميد بين اسپانسر و فدراسيون چه ميگذرد كه همه مجبورند سكوت كنند. چرا تيم ملي در اولين اردويش در راه حضور در جام جهاني فقط بايد دو هفته را با يك دست لباس و گرمكن سپري كند. تيمي كه بيش از 70 ميليون طرفدار دارد قرار است در اردوي اتريش نيز با همان يك دست گرمكن سر كند. آن وقت آقاي اسپانسر بدون هيچ نگراني اين موضوع را تأييد كند و بگويد: «ما وسايل و امكانات مورد درخواست را طبق ليستي كه فدراسيون به ما داده براي اردوي آفريقا و اتريش به آنها تحويل دادهايم. »
موضوع مهمتر آنكه گفته ميشود فيفا لباس طراحي شده با طرح يوزپلنگ را نپذيرفته. به همين دليل مدتهاست از نقش يوز ايراني روي لباس مليپوشان خبري نيست و در آفريقاي جنوبي هم خبري از يوز درحال انقراض نشد. جاي بسي تاسف است كه فدراسيوننشينها به خاطر منافعي كه معلوم نيست نصيب چه كسي يا كساني ميشود اهميتي به زير سؤال رفتن اعتبار فوتبال مان يا به عبارتي كشورمان نميدهند. 38 روز ديگر در تورنمنتي حاضر ميشويم كه بهترينهاي جهان فوتبال را يكجا خواهيم ديد؛ از بهترين مربيان، بازيكنان و مديران گرفته تا معتبرترين برندهاي لباس ورزشي. منتها سهم ما از اين برندهاي معتبر لباسهاي آب رفته، كوتاه شده و تنگ است، لباسهايي كه به خاطر بيخيالي رئيس فوتبال احتمالاً در چند روز آينده مجبور ميشويم تقديرنامهاي براي طراحانش بفرستيم و تشكر كنيم از اينكه به هر نحو ممكن تيم مليمان را سوژه ميكنند.