قهر محمد بنا و ترك اردوي تيم ملي كشتي فرنگي آن هم در فاصله كمتر از دو هفته تا شروع جام جهاني خبر نگرانكنندهاي براي جامعه كشتي است. البته اين اولين بار نيست كه مربي موفق كشتي فرنگي چنين تصميم غافلگيركنندهاي ميگيرد. در شرايطي كه بنا بايد اين روزها در خانه كشتي شاگردان را آماده دفاع از عنوان قهرماني جام جهاني كند، با قهر او همه چيز بهم ريخته است و مشخص نيست چه سرنوشتي در انتظار فرنگيكاران در مسابقات تهران است. محمد بنا در توجيه قهرش گفته است كه نميتواند با مسابقات انتخابي كه فدراسيون تصميم گرفته، شاگردانش را به مسابقات بفرستد. او ميگويد چنين روندي به نتيجهاي ختم ميشود كه در قزاقستان براي كشتي فرنگي به دست آمد و فرنگيكاران با يك پله سقوط سوم آسيا شدند. اگرچه پس از پايان رقابتهاي قهرماني آسيا، كمتر منتقدي بنا را به دليل كسب مقام سومي آن هم با يك تيم جوان سرزنش كرد، اما اين مربي ترجيح داد تا اعتراضش را به تصميمات فدارسيون با ترك اردو پس از بازگشت به تهران نشان دهد.
البته قهر دوباره محمد بنا را بايد فراتر از عدم نتيجهگيري فرنگيكاران در قزاقستان و اعتراض به انتخاب مليپوشان در مسابقات انتخابي ديد، به هر حال در سالهاي گذشته قبل از آمدن رسول خادم به كشتي آزاد، اين كشتي فرنگي بود كه با بيرون آمدن از زير سايهآزاد حرف اول را ميزد و افتخارات آزادكاران در رقابتهاي جهاني و المپيك در اين چند سال گذشته تا المپيك لندن قابل مقايسه با فرنگيكاران نبود. با انتخاب خادم به عنوان مدير تيمهاي ملي كشتي با توجه به اينكه او يك آزادكار بود، تلاشها براي احياي دوباره كشتي آزاد آغاز ميشود؛ تلاشهايي كه سبب ميشود كشتي فرنگي در حاشيه قرار بگيرد و اختلافات مربيان اين دو رشته از همان روزها بود كه كليد خورد، اختلافاتي كه با توجه بازگشت دوباره محمد بنا در سال گذشته به كشتي و توافق او با خادم تصور ميشد كه برطرف شده و قرار است دو رشته كشتي آزاد و فرنگي در كنار هم بدون مشكل فعاليت كنند.
اما با قهر دوباره محمد بنا و ترك اردوي تيم ملي به نظر ميرسد اين اختلافات همچنان پابرجاست؛ اختلافاتي كه در نهايت دود آن به چشم ورزش ايران ميرود. به هر حال كشتي ورزش اول ايران است و در تمامي بازيهاي آسيايي و المپيك روي مدالهاي اين رشته حساب ويژهاي باز ميشود و همه از كشتي انتظار مدال دارند. در اين شرايط قهر بنا و چند ستاره تيم ملي كشتي فرنگي آن هم در آستانه جام جهاني تهران نگرانكننده است. بنا اعتقاد دارد فدراسيون تنها براي فرنگي قانون مسابقات انتخابي را اجرا ميكند و در مقابل در كشتي آزاد بدون توجه به اين قانون ملي پوشانش را گزينش ميكند. بنا و فرنگي كاران از كمبود امكانات گلايه ميكنند و معتقدند آن طور كه به كشتي آزاد رسيدگي ميشود به فرنگي توجه نميشود.
البته اين نبايد دليل شود كه محمد بنا ميدان را خالي كند. او ميتوانست اين مسائل را با مسئولان كشتي و ورزش در ميان بگذارد و در صورتي كه ميديد خبري از بهتر شدن اوضاع نميشود آخرين راه را انتخاب ميكرد. با تمام اينها به نظر ميرسد بايد هر چه زودتر به اين اختلافات پايان داد، هر چه باشد اين دو رشته در كنار هم روزهاي پر افتخاري را براي ورزش ايران رقم زدهاند و حالا شايسته نيست كه با سر باز كردن اختلافات قديمي يكي از اين دو رشته يعني فرنگي به حاشيه برود. كشتي ايران روزهاي حساسي را پيش رو دارد كه بازيهاي آسيايي و المپيك برزيل مهمترين اين رقابتها است.
مسئولان ورزش بايد پا پيش بگذارند و تا دير نشده با برگزاري جلسات مشترك به اين اختلافات پايان دهند تا ورزش ايران از ادامه اين مشكلات ضربه نخورد. هر چه باشد هم محمد بنا و شاگردانش و هم رسول خادم و مليپوشان آزادكار سرمايههاي ورزش ايران هستند كه به آساني به اين درجه نرسيدهاند كه حالا به اين راحتي، يك گروه قرباني اختلافات شوند، اختلافاتي كه با قهر محمد بنا دوباره سر باز كرده است و ادامه آن ميتواند ورزش اول ايران را وارد حاشيه هايي كند كه سبب خواهد شد تا سرمايهها و قهرمانان اين رشته قرباني شوند.