جنگ يا صلح؟ خون يا خون دل؟ كداميك بيشتر ابناي آدم را اذيت كرده است؟ اين روزها اما بحث جنگ، مطرح تر است.
هر وقت سران استكبار، در راس شان امريكا و اسرائيل بر طبل جنگ ميكوبند، موجي از احساسات ضدشيطاني، همه دنيا حتي پايتخت تمدن غرب؛ امريكا را درمينوردد. منتهاي مراتب بعضي رسانههاي زنجيره اي، نيز بعضي رسانههاي غافل، «نه بزرگ جهانيان به امريكا و اسرائيل» را خلاصه ميكنند در يك «نه ديگر» كه ظاهراً به نفع شان باشد؛ «نه بزرگ جهانيان به جنگ». گويي مردم دنيا بيش از آنكه با «امريكا و اسرائيل» مشكل داشته باشند، با «جنگ» سر جنگ دارند! واقعيت آميخته با حقيقت اما چيز ديگري است.
جهانيان سال هاست كه با همه سياستهاي شيطاني جبهه استكبار مشكل دارند؛ خواه اين سياست، كوبيدن بر طبل جنگ باشد، خواه كوفتن بر طبل صلح! مردم دنيا فقط اين نيست كه از راه انداختن جنگ توسط امريكا عليه مردم سوريه بيزار باشند؛ از صلح به سبك و سياق اسرائيل كه با پنبه سر بريدن است نيز متنفرند. مادام كه دست شيطان براي شيطنت باز باشد و مادام كه ابليس، هم از جنگ و هم از صلح، ابزاري براي شرارت درست كرده باشد، نه بايد «مرگ بر جنگ» گفت، نه بايد «درود بر صلح» فرستاد. بايد بررسي كرد و ديد؛ چه جنگي؟ چه صلحي؟ شما فكر ميكنيد اگر اوباما جنگ عليه سوريه را رها كند، آيا نفرت جهانيان از امريكا تمام ميشود؟! خوب يا بد، كار امريكا از اين حرفها گذشته. مردم دنيا حتي خود امريكاييها اصولا كاخ سفيد را لايق اداره دنيا نميدانند! يك جهان اپوزيسيون دارد كاخ سفيد! خروارها مسئله دارد اوباما! و انقلاب اسلامي بزرگترين مسئله لاينحل امريكا باقي خواهد ماند! اين روزها سران كاخ سفيد از هميشه وامانده ترند! بجنگند؛ با چه فرجامي؟ با چه ائتلافي؟ با چه پشتوانه اي؟ نجنگند؛ خوي سلطه طلبيشان را چگونه ارضا كنند؟ تجارت بمب و اسلحه شان را چگونه درمان كنند؟ البته جهانيان ديگر به خوبي فهميدهاند سران استكبار، همان اندازه كه با سرنيزه جنگ و دست چدني سر بريدهاند، با پنبه صلح نيز همين كردهاند، بلكه با دستكش مخملي بيشتر جنايت كرده اند! اين وسط جناب ظريف اشتباه فاحشي ميكند. نخير حضرت شاه كليد! هيچ كس براي اوباما دام پهن نكرده! كرم شيطنت از خود كاخ سفيد است! ويرانهاي از جرج بوش تحويل گرفته، ميخواهد در راستاي شعار «تغيير» ويرانه تر براي رئيسجمهور بعدي به يادگار بگذارد. جنگ ويرانهتر، جنگ نكردن ويرانه تر، صلح ويرانه تر، تروريسم ويرانهتر، جهان ويرانه تر. . . و كدخداي ديوانه تر! كدخدايي كه هيچ كس به كدخدايي قبولش ندارد. كدخدايي كه نيست! و نه جنگ خودش، نه صلح اسرائيلش، «آري» از جهانيان نميگيرد. صلح، صلح، صلح! نوبل صلح «خر مهره»اي است كه اوباما هم گرفته! همين اوباما! در باب صلح، «فلسطين» مهمترين شاهد مردم بيدار دنياست. فلسطين حقا كه بيش از جنگ، زخم از صلح خورده. پس نه جنگ، به خودي خود بد است و نه صلح، في حد ذاته خوب. اگر پشت اين هر دو، سياستهاي استكبار نهفته باشد، «مرگ بر جنگ» و «مرگ بر صلح» اما اگر جنگ، جنگ مظلومانه مردم دنيا با ددمنشي سران استكبار است، «زنده باد جنگ» و اگر صلح، زندگي در يك زمين عاري از ظلم و ظالم و دروغ و ستم و تجاوز و مكر و فريب است، «زنده باد صلح». در «اسلام» نيز با همه كرامت آسماني اش، جنگ هرگز به ما هو جنگ مذموم نبوده، چه اينكه مهدي موعود (عج) آن زمان كه بيايد، قطعا شمشير انتقام خواهد كشيد عليه ديوصفتاني كه دنيا را، هم با جنگ، هم با صلح، پر از ظلم و جور كردهاند.
ما در اسلام همچنان كه «دفاع در برابر متجاوز» داريم، «جنگ عليه دشمن» هم داريم و چه بسيار كه ائمه ما من جمله شخص حضرت رسول ـ كه درود خدا بر او و خاندان مطهرش باد ـ خود شروع كننده بعضي جنگها بوده و فرمان جهاد ميدادند. البته قابل كتمان نيست كه در اسلام، صلح و آتش بس و اين چيزها هم از ناحيه اولياي دين تجربه شده، اما با عزت و به قصد «گشايش» تجربه شده، نه با ذلت و به نيت «سازش». راستي! هيچ انديشه كرده ايد چرا بعضي جرايد مغرض داخلي، بيش از آنكه با امريكا و اسرائيل مشكل داشته باشند، با جنگ و جهاد و مقاومت و ايستادگي عناد دارند؟ اين فراريان از جنگ و بيزاران از پايمردي، تكليف شان چيست آن روز كه حضرت خورشيد عليه بطالين آخرين دست به قيام ميزنند؟! من البته خوب ميدانم تبعات ظاهري جنگ، چقدر سخت و نكبتي است، اما ايني هم كه دشمن فقط خواب حمله به ايران را ميبيند، از اثرات باطني همان جنگ است! و متاثر از خون سرخ شهدايي كه مردانه با دشمن جنگيدند.
فقط هم «دفاع مقدس» نكردند، بلكه جنگيدند. ما چه در مقطع 8 سال جنگ، و چه قبل و بعد آن، فقط دفاع مان مقدس نبوده، جنگهاي ابتدا به ساكن مان هم كاملاً مقدس بوده. و مقدسترين همه اين جنگ ها، اصل انقلاب اسلامي است. خداوند بر درجات امام شهدا بيفزايد. با انقلاب اسلامي رسما اعلان جنگ داد به سران استكبار. حقا كه 8 سال دفاع مقدس، مثل 8 ماه دفاع مقدس، مرحلههاي ديگري از اين «جنگ تهاجمي» بود. رهاورد جنگ ما به ويژه ادوار مختلف دفاع مقدس اين بوده و هست كه امريكا فقط خواب حمله به ايران را ميبيند، اما چيست ارمغان جنگ امريكا با عراق؟! الا اينكه جهانيان با علم كردن نتيجه اين جنگ، ايضا دروغهاي شاخ دار امريكا، از روساي جمهور اين كشور بخواهند كه؛ «بس است ديگر! براي ما شر دوباره درست نكنيد؟» اينك اما 35 سال بعد از انقلاب اسلامي، نتيجه جنگ ملت ايران با جهان خواران عالم كاملاً معلوم است. از جنگ ما هيچ كس سخن به نكوهش باز نميكند.
تازه، دنيا دارد با همان دست فرمان جنگ ما، يعني انقلاب اسلامي ما «مرگ بر امريكا» و «مرگ بر اسرائيل» ميگويد. امريكا در اين سال ها، تنهاتر از هميشه، گاهي جنگ را گدايي ميكند، گاهي صلح را... و گاه، مثل همين روزها رجزي ميخواند كه از انجام آن عاجز است. امريكا ديگر شاخ دنيا نيست؛ همه برايش شاخ شدهاند! جانشينان ريگان و كارتر گند زدهاند به جايگاه ابرقدرتي كاخ سفيد. اوباما از همه بيشتر! ما اما از قبل گفته بوديم؛ «امام خامنهاي خلف صالح امام خميني است» حتي نشان به نشان خيابانهاي منتهي به كاخ سفيد، نشان به نشان تكرار شعارهاي 35 سال پيش ملت ما توسط جهانيان، نشان به نشان پسرويهاي متعدد استكبار و پيش رويهاي ممتد گفتمان انقلاب اسلامي... و نشان به اين نشان كه استكبار ميخواست انقلاب اسلامي را در دنيا منزوي كند، ليكن خودش دچار انزوا شد. اينكه ما ميگوييم؛ «خامنهاي جانشين شايسته خميني است» هم ناظر بر داخل كشور است، هم متاثر از خارج مرزها.
در دوگانه «انقلاب اسلامي- جريان سلطه» اگر حال و روز بطالين عالم هرگز اين همه آشفته و خسته و غريب و درب و داغان نبوده، محصول غلبه رهبر جهان اسلام بر زعماي استكبار است. هم محصول انقلاب اسلامي امام خميني است، هم محصول استمرار راه روح الله توسط حضرت ماه. خدا قوت خميني بتشكن. اينك همه دنيا به حرف 35 سال پيش ملت ما رسيده. خدا قوت ماه شب شكن. اينك زمين و آسمان به صرافت سحر افتاده. اينك ماه كامل ما، سيه چهرگي شب پرستان زبون را به عالم و آدم نشان داده. اينك خفاشان بزدل، از جنگ با «ستارههاي شام» پشيمان گشتهاند. زر و زور و تزوير اما هنوز هم دست بطالين است. استكبار، مردم دنيا را ندارد، ولي ثروت دنيا دست ايشان است. آري، دنيا هر چند عليه جهان خواران، يك دست شده، اما دست تنهاست. و ماه هر چند نورانيترين ستارهها را دارد، اما تا آفتاب نتابد، دست تنهاست. خدايا! ما فقط «دعاي خورشيد» را نميخواهيم، آمدنش را نيز از مسئلت داريم.
تو به ما وعده داده اي. در صبح صادق سحر، وه كه چه تماشايي خواهد بود ضيافت شمس و قمر. امام زمان (عج)! ما همچنان بچههاي جبهه و جنگيم. . . و ستارههاي جهاد هرگز از دوش ما نيفتاده. دنيا آماده انتقام است. اصلا جان ما فداي آن جهاد كه آفتاب با 313 شعاع حيدري بر طبلش بكوبد. حقا كه پس از آن جنگ، پس از آن ذوالفقار، دنيا براي اولين بار، طعم واقعي صلح را خواهد چشيد. براي «زنده باد صلح» فعلا كمي زود است.
بيا «آقا». . . بيتو، صلح، سرابي بيش نيست، اما جنگ در ركاب تو، مقدمه زندگي، بلكه لازمه صلح و صفاست. الااي يوسف زهرا! همه دنيا شده چشم يعقوب، صبر ايوب، صداي داود، ضجه نوح. . .اي روح عالم! دليل آفرينش آدم، بت شكن تر از ابراهيم، كليم الله تر از موسي، روح الله تر از عيسي،اي كه «عباس علمدار» را «عمو جان» صداي ميزني!اي مسيحاي تمام هستي!اي جان جهان! دنيا دوباره «محمد» و «علي» ميخواهد. «حسنين» ميخواهد. و ديگر با چه زباني بگويد كه تو را ميخواند، كه تو را ميخواهد...