آخرين بازمانده از نسل قديم سياهبازان كشور، اين لقب هنرمندي است كه ما او را با نام «سعدي افشار» ميشناختيم. سعدي افشار برجستهترين هنرمند فعال در عرصه نمايش ايراني سياهبازي يا تخته حوضي بود. هنرمندي كه با بيش از شش دهه فعاليت در هنر نمايش و بعد از تحمل يك دوره طولاني بيماري، روز گذشته و در سن ۷۹ سالگي جامعه هنري ايران را در سوگ از دست دادن خود نشاند. سه تن از هنرمندان و كارشناسان تئاتر كشور در گفتوگو با «جوان» نظرات خود را در مورد هنر و جايگاه سعدي افشار و ميراث معنوي اين هنرمند فقيد بيان كردهاند.
دعاي خيري كه بدرقه سعدي افشار خواهد بود سعدي افشار در نوع خود كمنظير بود. به دليل استمراري كه در كارش داشت، نسل من و نسل بعد از من با اجراي چنين نمايشهايي( نمايش ايراني تخته سياهبازي) آشنا شد. اولين آشنايي من با وي در سال ۶۳ و براي نمايش «تخت و خنجر» بود كه متأسفانه به دليل بيمهري و كجسليقگي مدير وقت تئاتر، ناكام ماند، ولي ما اين همكاري را ادامه داديم و نمايش «سلطان مبدل» را اجرا كرديم كه تا موشكباران تهران ادامه داشت و به تناوب در شهرهاي ديگر نيز به روي صحنه رفتيم. گروهي كه آن نمايش را اجرا ميكرد، به جرئت يكي از بهترين گروههاي نمايشي در حوزه تئاتر سياهبازي بود؛ هنرمنداني مانند زندهيادان حسن شمشاد، حسن بلور و علي اژدري كه با درگذشت سعدي افشار ديگر كسي از ميان آن گروه هنرمند باقي نمانده است.
سعدي افشار در تاريخ تئاتر ايران جاودانه است. ماندگاري اين هنرمندان در عرصه نمايش به اين معنا نيست كه آنها را موميايي كنيم. بهترين راه ماندگار كردن آنها آموزش و فراهم آوردن شرايط نمايش است. آموزش اين شاخه از تئاتر به عنوان يك رشته تئاتري مستقل. مردم امثال سعدي افشار را در يادشان حفظ كردهاند. سعدي در طي دهها سال فعاليت خود، لبخند را بر لبان بسياري از افرادي كه تماشاگر نمايشهايشان بودهاند، آوردهاست.
اگر در هر اجرا يك دل شكستهاي شاد شده باشد، دعاي خير آنها بدرقه سعدي افشار خواهد بود.
تمام زندگي صحنه نمايش سعدي افشار بود يكي از دوگونه نمايش ايراني، نمايشهاي شاديآور موسوم به سياه بازي، روحوضي و تخته بازي است. اين نمايشها پايگاههاي قدرتمند مردمي داشتهاند، به دليل اينكه زبان حال قشر فرودست جامعه بوده و مخاطبان آن با ديدن نمايندهاي به نام «سياه» كه گويي وضعيت پوشالي طبقه بالا دست را نقد ميكند، باعث ايجاد شعف در ميان مردم و استقبال بالاي آنها بوده است. ما در سياهبازي هنرمندان سرشناسي چون سيد حسين يوسفي و سعدي افشار را داشتهايم.
پيش از اين افراد نيز هنرمندان ديگري وجود داشتهاند اما آخرين بازمانده نسل قديمي سياه بازان، افشار بود كه سالها به همين عنوان شناخته ميشد. البته در چند سال اخير چند مراسم تقدير از وي انجام شد اما مهم اين است كه ميراث فرهنگي اين فرد انتقال پيدا كند. ميشود با گفتوگو با هنرمندان و ضبط برنامههايشان كمك كرد تا ميراثشان را حفظ كرد. هم اكنون ما هنرمنداني مانند مرشد ترابي را داريم كه از پيشكسوتان نقالي است.
در تعزيه آدمهايي را داريم كه پير شدهاند و در گوشه خانه افتادهاند. رفتن سعدي افشار تلنگري بود براي ما تا قدر هنرمنداني را كه هستند، بدانيم. سعدي افشار تمام عمرش را در نمايش گذراند و ميتوان گفت تمام زندگي او صحنه نمايش بود. متأسفانه ما در حوزه نمايشهاي ايراني – مذهبي كمكاري كردهايم. ما هنوز كارگاههاي تخصصي آموزش تئاتر آيني نداريم.
بنده به عنوان يكي از علاقهمندان به اين گونه تئاتر كه در دانشگاه به صورت تخصصي آن را تدريس ميكنم، هميشه به دنبال ايجاد كارگاههاي آموزش نمايش ايراني بودهام. هم اكنون زمين و فضاي لازم براي ايجاد اين كارگاههاي فراهم شده است، فقط به دليل كمبود بودجه نتوانستهايم آن را اجرايي كنيم.
بنده از همه كساني كه ميتوانند به ما در اين كار كمك كنند، درخواست دارم تا ما را در راهاندازي كارگاههاي آموزش نمايش ايراني- مذهبي ياري كنند.
بدون غرور، بدون ادا فقط به فكر كارش بود
هنر سياهبازي پيش از هر چيز ديگر يك هنر مردمي است. تمام كوشش همه هنرمندان براي رسيدن به ارتباط با مخاطب خود است و اين هنر و هنرمندان پيشكسوت آن در بالاترين شكل خود به اين موفقيت دست يافتهاند. سعدي افشار در حضور ۶۲ ساله خود روي صحنه نمايش همواره در اين زمينه موفق بود. به نظر من رمز موفقيت وي بيش از استعداد ذاتي او در بازيگري ويژگيهاي اخلاقي و رفتاري او بود. سعدي افشار همواره از آغاز تا پايان مردمي بود. او بدون بياحترامي، بدون غرور، بدون ادا و بدون جلوهگذاري و منتظر كمك ديگران نشستن، كار خود را انجام ميداد. اين رمز موفقيت و ماندگاري او بود و البته اين افسوس ميماند كه چرا هرگز مكاني ثابت براي انتقال تجربيات او و امثال او فراهم نشد تا اين هنر ارزشمند به آيندگان منتقل شود.
براي ثبت هر هنر نيازمند دو اقدام جدي هستيم. نخست ضبط نوشتاري، صوتي و تصويري پيشكسوتان و ديگر وجود يك مركز ثابت تمام وقت و مستمر براي آموزش و تربيت هنرمندان جوان است؛ كاري كه كمتر انجام دادهايم؛ چراكه هنرمندان اهل ثبت تجربيات نيستند و مديران هم كه گرفتار روزمرگي هستند و اهل كارهاي بلند مدت نيستند.