کد خبر: 521359
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۳۹۲ - ۰۸:۰۰
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده از ۴‌ارديبهشت ماه سال ۱۳۷۹ همزمان با شكايت زن ميانسالي درباره ناپديد شدن ناگهاني دختر ۳۲ ساله‌اش در دستور كار كارآگاهان جنايي قرار گرفت. شاكي در دادگاه جنايي تهران گفت: ما ساكن سمنان هستيم و طاهره دخترم بعد از طلاق همسرش به تهران آمد. او مدتي بعد با خريد ماشين پيكاني در يك آموزشگاه رانندگي در ميدان فاطمي مشغول كار شد. ما تلفني از حال يكديگر باخبر بوديم تا اينكه چند ماهي است به تلفن ما جواب نمي‌دهد. به خاطر همين به تهران آمدم تا او را پيدا كنم.
پليس در نخستين تحقيقات، خودرو زن جوان را كشف كرد. مردي كه با خودروي پيكان در حال رانندگي بود، در بازجويي‌ها گفت كه ماشين پيكان را از زوج جواني خريده است. وي با ديدن عكس طاهره تأييد كرد كه خودرو را از اين زن كه به همراه مرد جواني بود، خريده است. پليس در بررسي‌هاي بعدي مرد جوان را به نام رضا شناسايي و دستگير كرد. متهم ابتدا منكر آشنايي با طاهره شد، اما وقتي از سوي يكي از دوستان طاهره شناسايي شد در ادعايي گفت: سال ۷۹ به طور اتفاقي در خيابان با طاهره آشنا شدم. ما گاهي اوقات يكديگر را در خيابان و پارك ملاقات مي‌كرديم تا اينكه او ماشين پيكانش را فروخت و از آن تاريخ به بعد از وي خبري ندارم. همزمان با ادامه تحقيقات، هشتم آذر ماه سال ۸۰ پليس از كشف جسد متلاشي شده‌اي در بيابان‌هاي اطراف سمنان با خبر شد كه توسط حيوانات وحشي از دل خاك بيرون آمده بود. وقتي پزشكي قانوني تأييد كرد جسد متعلق به طاهره است، پرونده وارد مرحله تازه‌اي شد و پليس براي كشف راز مرگ زن گمشده رضا را دوباره مورد بازجويي فني قرار داد. متهم كه با مدارك و دلايل روبه‌رو شد، به قتل طاهره اعتراف كرد. وي گفت: مدتي از آشنايي من و طاهره گذشته بود كه قرار شد با يكديگر ازدواج كنيم. من يك دستگاه ماشين پيكان براي او خريدم و مقتول در آموزشگاه رانندگي شروع به كار كرد. روز حادثه طاهره به خانه‌ام آمد و گفت كه از ازدواج با من منصرف شده است. من فكر كردم كه شوخي مي‌كند اما او جدي گفت كه نامزد دارد و به زودي با مرد ديگري ازدواج مي‌كند. خيلي با او حرف زدم اما وقتي تصميمش را نتواستم عوض كنم، عصباني شدم و به وي حمله كردم و بالشتي را روي دهانش گرفتم تا خفه شد. بعد از اين جسد مقتول را در صندوق عقب ماشينش گذاشتم و در بيابان‌هاي اطراف سمنان دفن كردم.
سال ۸۱ متهم در شعبه ۱۶۰۲ دادگاه جنايي به قصاص محكوم شد. همزمان با سير مقدمات اجراي حكم، فرزندان مقتول با گرفتن ديه از متهم، رضايت دادند. در حالي كه پدر و مادر مقتول بر اجراي قصاص تأكيد داشتند، متهم با گذاشتن وثيقه ۲۰ ميليون توماني از زندان آزاد شد. مدتي بعد وقتي پدر و مادر با تهيه تفاضل ديه به شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي مراجعه كردند، متوجه شدند متهم از زندان آزاد شده است. با طرح شكايت اولياي دم، جمشيدي قاضي اجراي احكام وقت دستور داد تا براي شناسايي و دستگيري متهم عكس وي در روزنامه چاپ شود. با چاپ عكس متهم در روزنامه «جوان» پليس موفق به شناسايي و دستگيري رضا شد. خانواد اولياي دم وقتي تفاضل ديه را پرداخت كردند، قاضي اجراي احكام پرونده متهم را براي گرفتن استيذان به دفتر رئيس قوه فرستاد. سرانجام متهم بعد از سير مراحل قانوني پرونده‌اش، صبح ديروز با حضور اولياي دم در زندان رجايي شهر به دار مجازات آويخته شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار