محمود فهمي عبد الرازق هويدي فارغ التحصيل دانشكده حقوق دانشگاه قاهره، روزنامه نگار و نويسنده سرشناس جهان عرب و از شاگردان محمد حسنين هيكل، متفكر و نويسنده معروف مصري است كه از دو بعد در تاريخ سياسي و روزنامه نگاري مصر داراي اهميت است، يكي فعاليت سياسي وي در كابينه جمال عبدالناصر و دومي سوابق او در اخوانالمسلمين.
چهرهاي مليگرا با گرايشهاي اسلامي. وي ابتدا فعاليت خود را با روزنامه الاهرام و الشرق الاوسط شروع كرد و سپس به روزنامه الشروق پيوست. اين شخصيت برجسته از بين مباركيهاي غربزده و اسلامگرايان كدام يك را انتخاب خواهد كرد؟ وي هر چند در عمل با اسلامگرايان همراه است اما تلاش ميكند تا ابعاد سياسي كار را رعايت كند و از احمد شفيق و مليگرايان زبان به بدگويي باز نكند. گفت و گوي اختصاصي ما را با او بخوانيد .
آقاي هويدي با توجه به اينكه احمد شفيق يكي از اركان رژيم مبارك به شمار ميآيد و در دوران حكومتش عهدهدار پستهاي مختلفي از جمله نخست وزيري بوده است، به نظر شما دليل پيروزي وي در مرحله اول انتخابات چيست؟
همه كساني كه در دوره رياست مبارك بودند جزو اركان رژيم سابق به شمار ميآيند، ولي اين به معناي غيرقابل اعتماد بودن آنان نيست. اگر بخواهيم با اين ديد نگاه كنيم خود من نيز يكي از اركان رژيم سابق به شمار ميروم. برخي از باقيماندههاي حكومت پيشين قابل احترام هستند، چراكه اين افراد دغدغه مردمي را داشتند كه در ميدان التحرير به نشانه اعتراض تجمع كرده بودند و ديديم كه برخي از آنان به مردم پيوستند، يعني يك شهروند مصري با يك افسر پليس حكومت مبارك در اعتراض به اين ديكتاتور همرأي و هم عقيده بودند.
احمد شفيق نيز محترم است، هرچند وي نخستوزير دولت مبارك بود، اما يكي از كساني بود كه در ميدان التحرير به نشانه اعتراض حاضر شد و ميدان التحرير نيز شاهد اين ماجراست. اما اگر شفيق به قدرت برسد و بخواهد همچون رژيم مبارك كشور را اداره كند و به خواسته مردم و اهداف انقلاب جامه عمل نپوشاند، ملت بيدار و هوشيار مصر، ميدان التحرير را پيش رو دارد و براي رسيدن به خواسته خود بار ديگر قيام خواهد كرد.
شوراي عالي نظامي كه بعد از سقوط رژيم مبارك به رياست ارتشبد طنطاوي اداره امور كشور را به دست گرفت، در تصميمگيريها دخالت ميكند همانطور كه پيش از اين انجام داد و برخلاف مصوبات مجلس، صلاحيت اركان نظام سابق را تائيد كرد، شما احتمال وقوع تقلب در مرحله اول را چگونه ميبينيد؟ دخالت شوراي نظامي در امور كشور تا زماني كه همسو با خواست مردم باشد، به نفع كشور خواهد بود. همه بايد در خدمت منافع كشور باشند. در شرايط كنوني ارتش با مردم همدست و هماهنگ است و ميبينيم كه اين شعار در جاي جاي قاهره از جمله بر روي اتوبوسها نقش بسته است. شوراي نظامي بايد تابع خواست ملت باشد و از هيچ يك از دو كانديدا حمايت نكند. اين شورا با پايان انتخابات مرحله دوم قدرت را به رئيسجمهور منتخب واگذار كند و نبايد انتظار داشته باشد نقشي را كه در دوره انتقالي ايفا ميكرد، در آينده نيز داشته باشد.
نظر شما درباره مرحله دوم انتخابات چيست؟ و اينكه ديگر كانديداها از جمله حمدين صباحي با وجود داشتن ديدگاههاي چپ و مليگرايانه در مرحله دوم به كدام گروه تمايل خواهند داشت، به اسلامگرايان يا به ليبراليستها؟ در مرحله دوم احمد شفيق حضور پررنگي خواهد داشت، اما بيشك شانس پيروزي اسلامگرايان بسيار بيشتر است و قطعاً ديگر كانديداها نيز با اسلامگرايان خواهند بود تا بدين وسيله گامي در جهت پيشبرد اهداف انقلاب برداشته باشند. شاهد چنين اقدامي از سوي عبدالله الاشعل بوديم كه به نفع محمد مرسي ديگر نامزد اسلامگرا كنار رفت.
من پيش از اين نيز اشاره كردهام كه در ميدان سياسي مصر، جز اسلامگرايان ديگر احزاب ليبرال و مليگرا شانسي براي رقابت نخواهند داشت. هرچند بعد از انقلاب ۲۵ ژانويه تعدادي از كساني كه تا پيش از اين با اسلام آشنايي چنداني نداشتند و برخي از آنها از مهرههاي كليدي رژيم مبارك بودند امروز زير پوشش اسلام و با ظاهري كه حكايت از اسلام آنان دارد، سعي در فريب مردم دارند غافل از آنكه ملت مصر هوشيار است و فريب به اصطلاح ظاهر اسلامي آنان را نميخورد. اسلامگرايان تا زماني كه از تأييد مردمي برخوردار هستند در قدرت خواهند بود و زماني كه مردم آنها را رد كنند، از قدرت ساقط ميشوند، در اين حالت بهتر است كه اسلامگرايان با ديگر گروههاي مصري به توافق برسند، يعني اسلامگرايان و مليگراها بايد در كنار هم بتوانند نظام سياسي نويني را ارائه كنند.
با توجه به معاهده كمپديويد كه به وسيله انور سادات رئيسجمهور وقت مصر و مناخيم بگين، نخست وزير وقت اسرائيل در تاريخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ به امضا رسيد و با توجه به اينكه اين معاهده در رابطه با همكاري مصر با رژيم اشغالگر قدس نوشته شده و اولين معاهده صلح ميان اعراب و رژيم اشغالگر به شمار ميآيد و اولين قراردادي است كه رئيس يك كشور عربي وجود دولت اسرائيل را به رسميت ميشناسد و با در نظر گرفتن اين نكته كه هم اكنون يكي از خواستههاي ملت مصر و انقلابيون لغو اين معاهده است، با پايان انتخابات و تعيين رئيسجمهور سرنوشت اين معاهده چه خواهد شد؟ مصر به تمام معاهدات و قطعنامههاي بينالمللي پايبند خواهد ماند، معاهده كمپديويد نيز يكي از اين معاهدات است. خواه اسلامگرايان حكومت را به دست گيرند و خواه ليبراليستها و مليگرايان، اين معاهده همچنان پابرجا خواهد ماند و دولت آينده مصر بدان پايبند خواهد بود، اما اصلاحاتي در مفاد آن ايجاد خواهد كرد، اين اصلاحات به گونهاي خواهد بود كه پاسخگوي خواست ملت مصر باشد و به حقوق ملت مظلوم فلسطين نيز احترام بگذارد.
با در نظر گرفتن اين نكته كه رابطه دو كشور مصر و ايران در طول تاريخ دستخوش تغييرات بسياري بوده و به ويژه بعد از انقلاب اسلامي در ايران كه در نتيجه مخالفت ايران با معاهده كمپديويد اين رابطه تيره شده است، حال در سايه تحولات منطقه و با توجه به تغييرات ايجاد شده در مصر و روي كار آمدن رئيسجمهور جديد، آينده روابط مصر و ايران را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ يكي از چالشهاي پيش روي رئيسجمهور آينده سياست خارجي است. مصر و ايران از كشورهاي قدرتمند و تأثيرگذار در منطقه هستند، روي كار آمدن رئيسجمهور جديد كه اختيارات فراواني دارد، ميتواند افق روشني را فراروي روابط ايران و مصر ترسيم كند و در نتيجه، روابط اين دو كشور ابعاد ديگري به خود گيرد. روابط ما با ايران و ديگر كشورهاي منطقه از جمله تركيه رابطهاي دو جانبه و دوستانه خواهد بود.