کد خبر: 468375
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۰۶:۰۰
رهبر معظم انقلاب و بیداری اسلامی در خاورمیانه در گفت و گو با دکترکمال هلباوی
نيما احمدپور
 در واقع مسلمانان انقلابی دراین کشورها جز این اندیشه، ‌چیزی برای تمسک و عمل در چنته ندارند. در گفت‌وگويي که در پی می‌آید دکترکمال هلباوی از رهبران سابق اخوان‌المسلمین مصر، ‌بیشتر به بازکاوی این مقوله پرداخته است.

پس از سید قطب و شهید حسن البناء، امام خمینی(ره) چه تأثیری بر حرکت اخوان‌المسلمین گذاشت؟
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. ابتدا سلام گرم خودم را به محضر رهبر معظم انقلاب تقدیم می‌کنم. ما ایشان را دوست داریم و از خداوند می‌خواهیم روح حضرت امام خمینی(ره) را غریق رحمت کند. او رهبر فرزانه‌ای بود که توانست با کمک برادران دینی، شاگردان و دیگر مراجع دینی و بدون کمک گرفتن از، حتی یک سرباز امریکایی یا فرانسوی، بزرگ‌ترین مرکز ظلم و استبداد را در هم بکوبد و از بین ببرد. به هیچ‌ وجه اجازه دخالت خارجی‌ها را در امور داخلی ایران ندادند. این کار، کار بزرگ و گسترده‌ای بود. در نتیجه نمی‌توان انقلاب حضرت امام(ره) را با انقلاب‌های کنونی مقایسه کرد. انقلاب‌هایی که از امریکا، ناتو، فرانسه و پایگاه‌های آنها در ابوظبی و غیره کمک می‌گیرند و با کنکاش در ماهیت این انقلاب‌ها می‌توان به اهمیت و عظمت انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) پي برد. انقلابی که اکنون با رهبری آیت‌الله خامنه‌ای به حرکت خود ادامه می‌دهد. رهبری که در توصیف ایشان باید گفت، ظاهری ساده و باطنی بسیار عمیق دارند.
در جای‌جای جهان، ‌اندیشه‌ها و دیدگاه‌های امام خمینی(ره) تأثیرگذار بوده‌اند که حرکت اخوان‌المسلمین و برخی شخصیت‌های آن نیز از آن مستثنی نبوده و تأثیر پذیرفته‌اند. ما در اخوان‌المسلمین علاوه بر مطالعه دیدگاه‌های امام حسن البناء و سید قطب، ‌اندیشه‌های امام خمینی(ره) را نیز مطالعه می‌کنیم. در اوایل دهه پنجاه میلادی شهید نواب صفوی به مصر سفر کرد و با اخوان‌المسلمین دیدار کرد و برخی از دوستان ایرانی ما کتاب «الظلال» را به فارسی ترجمه کردند که همگی نشان‌دهنده روابط برادرانه و دوستانه بر پایه محبت و تفاهم میان ما و شماست و اندیشه طائفی و سلفی در این روابط تأثیری نگذارده است. من به عنوان دبیرکل کانون انجمن وحدت اسلامی که چهار سال پیش در انگلستان آغاز به کار کرد و در حال حاضر در مصر محل آن را تعیین می‌کنیم و از شما برای شرکت در اولین کنفرانس وحدت اسلامی دعوت خواهیم کرد و به دنبال ایجاد نزدیکی کامل و تقریب بین مذاهب اسلامی و رفع کدورت‌ها و اختلافات هستیم و پس از دستیابی به هدف تقریب، به دنبال رسیدن به وحدت امت اسلامی خواهیم بود. ایران با بهره‌گیری از اندیشه‌های امام خمینی(ره) می‌تواند نقش محوری و مهمی را در حل مشکلات و چالش‌های پیش روی مسلمانان به نمایش بگذارد.
به‌رغم اختلاف شما ایرانی‌ها در شخصیت دکتر احمدی‌نژاد، ‌من از طرفداران ایشان هستم و دلیل آن نیز زندگی ساده، زهد و شجاعت وی است. او در‌هنگام حضور در سازمان ملل، درحالی که همه زمامداران و حکام، از شیمون پرز و نتانیاهو استقبال می‌کنند، سخنرانی شجاعانه‌ای علیه اسرائیل ایراد کرد. البته این نشان‌دهنده آن است که در پشت این رئیس‌جمهور نظامی قوی و حمایت گسترده مردمی و رهبری شجاع وجود دارد.
نسبت اندیشه امام خمینی (ره) درباب ولایت فقیه با رویکردهای اهل تسنن در باب حکومت اسلامی چیست؟
درباره دیدگاه‌ها و اندیشه‌های امام خمینی(ره) باید گفت، وقتی که نظریه ولایت فقیه ایشان را مطالعه می‌کنم و آن را با اندیشه‌های مطرح شده در کتاب‌های اهل سنت، مقایسه می‌کنم، تفاوتی میان این نظریه و نظریه حاکم عادل و عالم که در منابع اهل سنت آمده نمی‌بینم. بدین ترتیب امام‌خمینی(ره) با اندیشه‌های خود هم نماد شیعه است و هم اهل سنت.
بخشی از اخوان‌المسلمین و خصوصاً جوانان، بر این باورند که رهبری دانشمند، فقیه و مجتهد بهتر از پادشاهی‌های وراثتی که مخالف آموزه‌های دینی هستند، مي‌باشد. حتی به کسانی که در عقاید خود به سلف و گذشتگان تکیه می‌کنند، می‌گوییم عمربن خطاب پس از تعیین شورای شش نفره در پاسخ به پیشنهاد عضویت فرزندش عبدالله در این شورا گفت: «همین یک نفر از آن خطاب کفایت می‌کند» و اجازه نداد که حکومت به صورت وراثتی ادامه یابد. پدیده‌ای که امروزه در کشورهای
حاشیه خلیج‌فارس و غیره مشاهده می‌شود.
ما همواره در سخنرانی‌های خودمان که به مناسبت روز جهانی قدس در انگلستان ایراد می‌کنیم، به اندیشه‌های حضرت امام(ره) اشاره و آنها را تبیین می‌کنیم. وقتی امام(ره) از حج سخن به میان می‌آورد، آن را
«حج کوبنده» می‌نامد. هدف ایشان آن است که عبادت را به عنوان محرک امت اسلامی به سوی قله‌های عزت و کرامت معرفی کند. همان کاری که حضرت رسول(ص) و اهل‌بیت(ع) به انجام آن وصیت كرده‌ا‌ند. در بسیاری از مسائل اندیشه‌های امام خمینی(ره) را پیش رو داریم. به نظر من تهمت‌هایی که به برادران شیعه زده می‌شود نتیجه دو عامل است:
۱. برخی از شیعیان غالی که صحابه و عایشه را دشنام می‌دهند.
۲. جهل و ناآگاهی اهل سنت نسبت به شیعیان و عقاید آنان.
امیدوارم با تلاش جمهوری اسلامی ایران و رهبری فرزانه آن حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این مشکل را حل کنیم و به بسیاری از این شبهات درباره تشیع پاسخ دهیم. هفته گذشته در برنامه‌ای در یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای حضور یافتم که مجری آن دکتر عاطف عبدالرشید بود و در مورد مسئله تقریب و وحدت اسلامی صحبت می‌کردم. از آن جایی که ایشان شبکه سلفی بود در مقدمه سخن گفتم: «اگر امروز ابن تمیمه حضور داشت چه کسی را به‌عنوان «ابن العلقمی» [که در زمان او دشمن مسلمانان بوده و با دشمنان اسلام همکاری می‌کرد] معرفی می‌کرد؟ آیا احمدی‌نژاد که علناً از لزوم زوال اسرائیل سخن می‌گوید یا پادشاهان و ملوک و رؤسای خائن کشورهای عربی که در کنار اسرائیل هستند؟» برخی از سلفی‌ها در پاسخ گفتند: «قطعاً پادشاهان خائن عربی را به عنوان ابن العلقمی معرفی می‌کرد.»
بعضی از اساتید و دانشمندان الازهر، با تماس با برنامه، مسائلی همچون ازدواج موقت (متعه)، دشنام دادن به صحابه و تحریف قرآن را مطرح کردند. در جواب آنها گفتم: «من شیعیان را در ایران و عراق، از گذشته‌های دور می‌شناسم و هیچ سندی دال بر وجود قرآنی متفاوت در میان آنها نیافتم. چرا بدون دلیل آنها را متهم می‌کنید؟ به همین دلیل است که درخواست می‌کنم در جهت حل این مشکلات با ما همکاری کنید.» یکی دیگر از مشکلات پیش روی وحدت امت، وجود انسان‌های تندرو در میان اهل سنت است. این قشر نسبت به حقیقت اسلام میانه‌رو و وسط [کذلک جعلناکم امه وسطا] جاهلند و مردم و مسلمانان را از راه صحیح و مسیر درست اسلام منحرف می‌کنند.
درطریق ایجاد وحدت با چه چالش‌هایی مواجه بوده‌اید؟
ما نیز در کانون وحدت اسلامی، هم من و هم برادر سعید شهابی و همه فعالان در این کانون همواره در معرض اتهام هستیم و هر بار که می‌خواهیم همایش یا نشستی را برگزار کنیم، با موجی از شایعات و اتهامات بسیار زیادی روبه‌رو می‌شویم که می‌خواهیم در آینده این مشکل حل شود.
من به اهل سنت می‌گویم: «آرزو دارم روزی مثل ایران شوید.»گفتند:
«در چه چیزی؟» گفتم: «در برتری علمی که امروز برای تمام امت اسلامی موجب شرف و عزت شده است. این کار ایران عمل به آیه شریفه «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ» است. چرا ما اهل سنت نیز به دنبال پیشرفت علمی نرویم؟ چرا همواره به مصرف‌گرایی بسنده می‌کنیم؟ چرا باید میلیاردها دلار برای خرید اسلحه، هواپیماهای آواکس از امریکا و دیگر کشورها هزینه کنیم؟ البته می‌توان اسلحه خرید و وارد کرد و سپس آن را پیشرفته‌تر کرد. به‌همین دلیل بر این باورم که جمهوری اسلامی ایران، نظامی دقیق و مستحکم است که به وسیله حضرت امام خمینی(ره) پایه‌ریزی شد و همواره بر روابط میان علما و مردم تأکید دارد. امری که باعث شد فرصت تحقیق و پژوهش به ملت ایران داده شود و دستاوردهای این‌چنینی به دنبال داشت.»
ولی با کمال تأسف در دیگر کشورهای اسلامی و غربی، نشانه‌ای از این پیشرفت دیده نمی‌شود. پیامبر اسلام‌(ص) می‌فرمایند: «دست بالا بهتر از دست پایین است.» مصداق این حدیث تنها در مورد انفاق نیست، بلکه در‌تمام زمینه‌ها ما باید دست بالا و پیشرفت داشته باشیم. دستی که بتواند به دانشمندان اهمیت بدهد و در زمینه تکنولوژی پیشرفت کند و فضا را درنوردد، مصداق این حدیث خواهد بود و دست بالاست و دستی که تنها با واردات و مصرف‌گرایی گذران زندگی کند، دست پایین خواهد بود.
آیا اندیشه امام(ره) و آیت‌الله خامنه‌ای تأثیری بر علمای الازهر داشته است؟
من پس از بیست و سه سال دوری از مصر، وقتی به وطن خودم بازگشتم، با شیخ الازهر دیدار کردم و از جمله مسائلی که مطرح شد مسئله تقریب بین مذاهب اسلامی و وحدت امت بود. ایشان از جمله کسانی است که از این مسئله بسیار حمایت می‌کند و در مقابل افراطی‌گری و سلفی‌گری ایستاده است.
در این صورت چرا علیه اسرائیل موضع نمی‌گیرند؟
ابتدا باید از تمام اجزای نظام گذشته رهایی یابیم. باید بدانید که اسرائیل، حسنی مبارک را به عنوان گنجینه استراتژیک می‌دانست که امروز از بین رفت. امروزه ۹۰ درصد مردم مصر مشتاقانه آماده نبرد با اسرائیل هستند. علمای مصر در زمان مبارک همواره تحت فشار حکومت فاسد بودند، ولی امروزه آزاد شدند و شاهد ظهور نسل جدیدی از علما در الازهر هستیم.
از تأثیر این دو بزرگوار می‌فرمودید؟
قطعاً تأثیر داشته‌اند، زیرا منابع معرفتی و نشر آنها، بدون شک دراندیشه دیگران اثر خود را خواهد گذاشت. هیچ مانعی نمی‌تواند میان اندیشه‌ها فاصله بیندازد. به عنوان مثال همان‌گونه که اشاره کردم، در مقایسه میان نظریه ولایت فقیه امام(ره)، دیدگاه علمای اهل سنت همچون الجوینی، ابن القیم و یا ابن تیمیه درباره شرایط حاکم تفاوتی نمی‌یابد. آنان نیز عدالت، شجاعت، علم، بخشندگی و... را از شرایط حاکم می‌دانند، ولی با توجه به شرایط سخت حاکم بر علمای الازهر، با وجود آنکه این شرایط را در هیچ کدام از حاکمان عرب نمی‌دیدند، امکان بیان این حقایق را نداشتند. در آینده‌ای نه چندان دور، شاهد موضع‌گیری‌های علمای اهل سنت در این‌باره خواهید بود.
آنچه ما از شما می‌خواهیم این است که اولاً اندیشه‌ها و دیدگاه‌های ترقی‌خواهانه امام خمینی(ره) را به‌صورت خلاصه بنویسید. ثانیاً برخی از اتهامات وارده علیه شیعیان را پاسخ بگویید. مثلاً چندی پیش جوانی از کویت به انگلستان آمد و در سالروز وفات یکی از زنان پیامبر شادمانی کرد و به ایشان دشنام داد. پس از شنیدن این خبر با دفتر رهبر معظم انقلاب تماس گرفتیم و موضوع را به ایشان منتقل کردیم و ایشان بلافاصله با بیانی شیوا این فتنه را خاموش کردند و فرمودند: «دشنام دادن به صحابه و عایشه همسر پيامبر جایز نیست.» ما آمادگی داریم این اندیشه‌های میانه و وسطی را بگیریم و منتشر کنیم، اما افراطیون و غلاه همواره بوده‌اند و به حاشیه کشیده خواهند شد. برخی از آنان همه مسلمانان را تکفیر می‌کنند. در دهه هشتاد میلادی که در افغانستان حضور داشتم، با شخصی روبه‌رو شدم که پس از تکفیر همه امت مسلمان، خودش را هم تکفیر می‌کرد و سپس دوباره وارد اسلام می‌شد.
آیا سلفی‌ها ازاندیشه‌های امام(ره) و رهبری تأثیری نپذیرفته‌اند؟
فکر نمی‌کنم، تأثیری پذیرفته باشند. البته برخی در عربستان صوفی هستند، ولی در مورد امثال صفر‌الحوالی باید گفت که ایشان یک سلفی روشنفکر است و در مقابل همکاری با نیروهای خارجی و کمک گرفتن از آنها ایستاده است. وی در کنگره‌ای که در آن بیش از ۵۰۰ تن از علما حضور یافتند و استعانه و کمک گرفتن از اجنبی را با شرایطی مجاز می‌دانستند، حاضر نشد. جالب اینجاست که هیچ‌یک از شرایط مذکور محقق نشد و امروزه تبدیل به یک معضل شده است.
امروز نیز به کلام «قرضاوی» در کتاب «فقه‌الجهاد» اشاره کردم. او در جلد اول صفحه ۷۱۳ این کتاب آورده است: «من (قرضاوی) اسلحه به دست گرفتم و به جنگ هر سرباز امریکایی که بخواهد پس از به هلاکت رسیدن صدام در منطقه باقی بماند، خواهم رفت.»امروز باید از ایشان پرسید که کجاست؟ من سه مقاله در هفته‌نامه «صوت الامه» نوشتم و گفتم: «آیا نسیم تغییر به کشورهای خلیج می‌رسد؟ و در آن مقاله، شرایطی را که علما در ذیل آن، کمک گرفتن از نیروهای خارجی را اجازه داده‌اند ذکر و ثابت کردم که هیچ‌کدام از این شرایط هیچ‌گاه محقق نشد.»
«صفر الحوالی» شخصیتی با اندیشه‌های سلفی است، ولی در عین حال انسانی متعادل است. ایشان به همراه «سلمان العوده» و دیگران از شخصیت «محمد قطب» برادر سید قطب تأثیر پذیرفتند.
چه بسا، ‌اندیشه‌های امام خمینی(ره) را نیز مطالعه کرده باشند، ولی علناً ابراز نکرده‌اند.
آیا شخصیت‌های سلفی در اخوان‌المسلمین یا الازهر از اندیشه امام و رهبری تأثیری پذیرفته‌اند؟
اساساً حرکت اخوان‌المسلمین حرکتی سلفی است، اما معنای سلفی‌گری در این حرکت «درک درست از سلف صالح» است. برخلاف سلفی‌های افراطی عربستان سعودی که از افکار احمدبن حنبل، ابن‌تیمیه، ابن‌القیم و محمدبن عبدالوهاب تبعیت می‌کنند، اخوان‌المسلمین به همه سلف صالح و گذشتگان پاک امت اسلامی رجوع می‌کند، نه این شخصیت‌های خاص.
آیا ممکن است میان نقش و تأثیر شخصیت رهبر معظم انقلاب در مصر و سایر کشورهای اسلامی و دیگر شخصیت‌ها، رهبران، ‌اندیشمندان یا فرهیختگان اسلامی مقایسه کنیم؟
بله، امکان دارد. می‌توان با تحقیق و پژوهش در این مورد، به پاسخ مورد نظر دست یافت. من برای انجام این کار اعلام آمادگی می‌کنم. قدم اول تأثیرگذاری بر دیگران، قبول کردن اندیشه طرف مقابل و عدم مقابله و رویارویی با آن است.
آیا انقلاب اسلامی ایران بر افراد لائیک مصر و... نیز تأثیر گذاشت؟
انقلاب اسلامی از نظر مستقل بودن، توانایی رویارویی با ستم و دوری از کمک‌ها و استمداد از نیروهای خارجی، حتی بر لائیک‌ها نیز تأثیرگذاشت.
جوانان مصری برای بالا بردن سطح بیداری اسلامی خود، بیشتر به خواندن چه کتاب‌هایی روی می‌آورند؟
اگر منظور شما جوانان انقلابی است باید بگویم همه آنها اهل مطالعه نیستند و تنها اخوان المسلمین، سلفی‌ها و صوفی‌ها مطالعه می‌کنند و کتاب‌هایی که می‌خوانند برحسب منابع فکریشان متفاوت است.
آیا کتاب‌هایی از شهید مطهری مطالعه می‌شود؟
همه کتاب‌های شهید صدر همچون اقتصادنا و فلسفتنا یا کتاب‌های علامه محمدحسین فضل‌الله و کتاب‌های دیگر علما و شهدای بزرگ در کتابخانه‌های ما موجود است. البته جوانان همواره به دنبال کتاب‌های کوچک و خلاصه شده هستند و بیشتر، پژوهشگران هستند که به مطالعه کتاب‌های مفصل علاقه نشان می‌دهند.
آیا مصری‌ها علاقه‌ای به خواندن کتاب درباره تاریخ ایران دارند؟
افراد متخصص، پژوهشگران و شخصیت‌های اسلامی قطعاً مطالعه می‌کنند، ولی همان‌گونه که گفتم جوانان به دنبال کتاب‌های خلاصه و مختصر هستند. سخنرانی‌های جناب آقای خسروشاهی درخصوص امامان تأثیر بسیار زیادی گذاشت. ایشان از طرفداران نظریه تقریب هستند و ایران نیازمند شخصیت‌هايی همانند ایشان است.
نقش انقلاب اسلامی در شکست تمدن غربی در میان افکار عمومی یا حتی به صورت عملی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مواضع انقلاب اسلامی ایران به مثابه پتکی است که دیوار ابرقدرتی امریکا را به لرزه درآورده است. قبلاً نیز گفتم هرگاه سخنان امام(ره) و رهبر معظم انقلاب را درخصوص ایستادگی در برابر هیمنه امریکا و صهیونیسم شنیده می‌شود، باعث بازیابی قدرت و امیدواری امت اسلامی می‌شود و دیدگاه‌های آنان را دیدگاه همه امت می‌دانند و به شایعه‌ها و شائبه‌هایی که شیعیان را به عنوان گروهی که حاضر به مقاومت در برابر دشمنان نیستند، معرفی می‌کند، پایان می‌دهد. البته همه اندیشمندان اسلامی، تمدن غرب را نقد کرده و آن را به عنوان تمدنی مادی و رو به زوال دانسته‌اند. همچنین تمدن کمونیستی در افغانستان شکست خورد ‌که نقش ایران در کمک به این کشور و میزبانی بیش از دو میلیون مهاجر افغانی تاکنون، بسیار برجسته بود. همه اندیشمندان از تهاجم فکری، استعماری، فرهنگی، اقتصادی و تمدنی سخن می‌گویند. ادبیات انقلاب اسلامی ایران امروزه از مؤثرترین ادبیات
در براندازی دیوار تمدن غرب به شمار می‌رود.
آیا ایران توانسته است نمونه‌ای از تمدن اسلامی را به قشر اندیشمند و فرهیخته یا حتی قشر جوان معرفی کند؟
اکنون قادر به پاسخ به این سؤال نیستم، زیرا ایران نظریه «نظام اسلامی» را مطرح می‌کند و این نظریه جدیدی نیست و از ابتکارات ایران قلمداد نمی‌شود. این نظریه از دل اسلام برآمده است. میان اندیشه سطحی و میانه‌رو در میان شیعیان و اندیشه میانه‌رو و متعادل نزد اهل سنت، تفاوت زیادی وجود دارد. ایران در این زمینه توانسته است از اهل سنت سبقت بگیرد. رایزن فرهنگی ایران در انگلستان سالانه چهار تا پنج نشست برگزار می‌کند که در آن عده‌ای از اندیشمندان غربی همچون پیتر شلین و رودنی شکسپر و دیگران شرکت می‌کنند و از اندیشه‌هایی که در این نشست‌ها مطرح می‌شود، تأثیر می‌پذیرند. قطعاً رایزنان فرهنگی در سفارتخانه‌های دیگر نیز مشابه این فعالیت‌ها را دارند و تأثیر خود را خواهند گذارد.
به نظر جنابعالی در مقایسه با مواضع قبل از حوادث اخیر رویکردکنونی مقام معظم رهبری چه تأثیری بر مخاطبان انقلابی درکشورهای عربی داشته است؟
رهبر معظم انقلاب، انسان حکیم، عاقل و با حافظه قوی است که اشعاری که خواندند، نشان‌دهنده این مهم بود، از این‌ رو ایشان می‌توانند مفاهیم و نظریه‌هایی را به زبان عربی ارائه دهند و بسیاری از زمامداران کشورهای جهان و حتی کشورهای عربی توانایی سخنرانی با زبان عربی فصیح و درست را ندارند و حتی در خواندن یک آیه از قرآن با مشکل مواجه می‌شوند تا
چه رسد به خواندن یک شعر عربی.
صرف‌نظر از رهبری سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای و شخصیت سیاسی ایشان، جایگاه ایشان را به عنوان یک مصلح اسلامی در میان دیگر شخصیت‌های مصلح اسلامی، از
سید جمال‌الدین گرفته تا امروز چگونه ارزیابی می‌کنید؟
حضرت امام خمینی(ره) و آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان دو شخصیت مصلح اسلامی بسیار شناخته شده هستند، اما ویژگی اصلاح‌گر بودن در ایران، در این است که آنچه به عنوان اصلا‌ح‌گری به رهبر انقلاب نسبت داده می‌شود، به خود جمهوری اسلامی نیز نسبت داده می‌شود، زیرا حرکت شما یک حرکت جمعی است، جهان ابتکار و پیشنهاد امام خمینی(ره) را درخصوص روز جهانی قدس به یاد می‌آورد. برادران ما از اخوان‌المسلمین که به ایران سفر می‌کنند همواره سخنان و پیام‌های رهبر معظم انقلاب را به یاد می‌آورند.
اخوان‌المسلمین ترکیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من از سال ۱۹۷۶ با نجم‌الدین اربکان دوست بودم و اردوغان و احمد داوود اوغلو جوانانی بودند که در سخنرانی‌های ما شرکت می‌کردند.
به نظر من حرکت اسلامی در ترکیه بسیار بزرگ بود، ولی کماکان مشکلات بزرگی وجود دارد که هنوز حل نشده‌اند و آن وجود پایگاه‌های امریکایی در ترکیه است و همچنین روابط استراتژیکی که با اسرائیل دارند؛ باید این دو اشکال را رفع کنند.
من همواره از این مسئله بیم دارم که ترکیه در قبال الحاق به اتحادیه اروپا به امت اسلامی پشت کند.
نظر شما در مورد پیشنهاد اردوغان به مصر برای برقراری نظام لائیک در مصر چیست و شخصیت وی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به نظر من او شخصیتی سیاسی است و در درون، شخصیت لائیک نیست، چون همسر او باحجاب است و خودش هم نماز می‌خواند و هم روزه می‌گیرد و این از روی نفاق نیست، ولی در ترکیه هیچ رهبر سیاسی نمی‌تواند علناً با نظریات کمال آتاتورک مخالفت کند. شما در ایران توانستید شاه را شکست بدهید و همه مظاهر شاهنشاهی را از بین ببرید، ولی در ترکیه کماکان شخصیت و افکار آتاتورک حکومت می‌کند و درخصوص پیشنهاد وی به مصری‌ها باید بگویم وی می‌خواسته به غرب نشان بدهد که به مصر به عنوان کشور بزرگ عربی این‌چنین پیشنهاد داده است.
کدام‌یک از نظام‌های موجود را نزدیک به نظام سیاسی
ولایت فقیه می‌دانید؟
در مصر اجماع نظر وجود دارد که نظام سیاسی آینده بر پایه دین باشد. من در جلسات مجلس ملی مصر به ریاست مهندس ممدوح حمزه شرکت کردم و خلاصه‌ای از همه اسناد مربوط به تدوین قانون اساسی را تقدیم کردیم. جالب توجه اینکه همه پیشنهادها حتی پیشنهادهای مطرح شده از گروه‌های لائیک بر این مسئله تأکید می‌کردند که اسلام دین رسمی حکومت خواهد بود. ضمانت آن نیز همین بیداری اسلامی و جنبش اسلامی است، ولی مشکل ما در مصر عدم وحدت میان طرفداران این بیداری است. سلفی‌ها در یک طرف، صوفی‌ها در طرفی دیگر و اخوان‌المسلمین در سویی دیگر از این جنبش قرار دارند. البته تلاش‌هایی در جهت نزدیک کردن این گروه‌ها به یکدیگر وجود دارد، اما درخصوص نظریه مشابه نظریه ولایت فقیه باید گفت، تاکنون وارد بحث‌های مفصل حکومت، مدیریت و رهبری آن نشده‌ایم و این مسئله بايد در بخش‌های تفصیلی بحث شود. هنوز کسی در این باره بحثی نکرده است تنها من درچند مورد دراین خصوص مقالاتی نوشته‌ام که در آن بر شرط اجتهاد و علم و فقه برای حاکم تأکید کردم که اساسی‌ترین شرایط و اوصاف حاکم اسلامی و ولی‌فقیه است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار