به گزارش جوان، با اين حال به رغم تأكيدات مكرر و هشدارهاي مقام معظم رهبري به مسئولان براي كنار گذاشتن اختلافات، هر از چند گاهي شاهديم كه مسئولان عالي قوا خصوصاً در دو قوه مقننه و مجريه بر سر يك موضوع كاملاً حاشيهاي و خارج از فوريت رسيدگي، با استفاده از كلام و زبان و نوع عملكرد، واكنش طرف مقابل را برميانگيزند و اين چرخه باعث ميشود تا ملت ايران هم از داخل و هم از خارج مورد ضربه قرار گيرند.
در واقع دود اختلافات مسئولان در چشم مردم فرو ميرود، زيرا مسئولاني كه مشغول انجام تعقيبات پس از اختلافاتشان هستند، كمتر فرصت پيدا ميكنند تا به مسائل مهم كشور و امور ضروري مردم رسيدگي كنند و در اين ميان نتيجه آن ميشود كه فيالمثل در يك نمونه فرصتهاي مسئولان براي رفع نگرانيهاي مردم از گرانيها و آينده معيشتي، صرف يك انتصاب غلط، اجراي خارج از قانون فاز دوم هدفمندي يارانهها، رد و سپس تصويب كليات لايحه بودجه، استيضاح يا عدم استيضاح وزيركار، اصلاح طرح سؤال از رئيسجمهور و ابراز حرفهاي حاشيهاي ميشود.
حال اين مسئولان كلاه خود را قاضي كنند و چند لحظهاي خود را در جايگاه مردم بنشانند و ببينند كه آيا از نگاه مردم، پرداختن به چنين اموراتي براي جامعه مفيد است يا براي فارغكردن خود از خدمتگزاري و انجام تكليف اول و اهم؟!
شرايط ويژه كشور و ضرورت پرهيز از اختلافات
براي توضيح شرايط فعلي كشورمان اگرچه مسئولان عالي نظام در قواي مقننه و مجريه از آن مطلع هستند، اما براي يادآوري و تذكر به طور مختصر در دو بخش داخلي و خارجي به مهمترين مشكلاتي كه امروز كشورمان با آن مواجه است، اشاره ميشود:
الف: داخلي: يكي از مهمترين و ملموسترين مشكلاتي كه مردم روزانه به طور مستقيم با آن دست و پنجه نرم ميكنند، مشكل گراني و تورم است كه شايد اگر مردم ميدانستند كه اين گرانيها تا كي و چهاندازه قرار است، ادامه داشته باشد، كمي از نگرانيهايشان كم ميشد، اما امروز شاهديم كه در كمتر از يك هفته قيمت يك كالا افزايش مييابد و اينكه آن كالا در هفته آينده هم شامل افزايش قيمت خواهد شد يا خير باعث نگراني بيشتر مردم ميشود. مشكل اشتغال، ازدواج، مسكن، هزينههاي ادامه تحصيل و برخي مشكلات اجتماعي و مواردي از اين قبيل به علاوه مشكلات توليدكنندگان در سال «توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني» از ديگر معضلات مهمي به شمار ميرود كه جامعه با آن مواجه است.
ب: خارجي: فشارها و تهاجمات خارجي در زمينه سياسي، اقتصادي و فرهنگي مسئلهاي نيست كه كسي از آن باخبر نباشد. حال اگرچه مذاكرات روز گذشته بين جمهوري اسلامي ايران و ۱+۵ در يك چارچوب منطقي بايد از سطح اين فشارهاي خارجي عليه كشورمان كم كند، اما سوابق تاريخي نشان ميدهد كه اين يك «دلخوشي بعيد» است.
از سوي ديگر از مدتها پيش كشورمان با تهديدات متفاوتي مواجه بوده است تا دشمنان ما را در برابر اراده خود تسليم كنند. طبيعي است كه وجود اين فشارها و تهديدات در شرايط فعلي، ضرورت تعامل و تفاهم ميان مسئولان دلسوز نظام را صدچندان كرده است.
دوري كردن از تبليغات شخصيتي
با وجود آنكه اين مشكلات پيش روي ما قرار گرفته است و مسئولان نيز بيشتر از مردم از آن آگاهند، بسيار جاي تعجب است كه چرا با دامن زدن بر اختلافات ميان خود، بر دامنه مشكلات ميافزايند؟ حال اگرچه سال گذشته براي كاهش اين اختلافات، هيئت حل اختلاف قواي سهگانه از سوي رهبر معظم انقلاب تشكيل شد، اما اختلافات ميان قوا پايان نيافت.
اين توصيه دلسوزانه توسط بسياري از علما و سياسيون كه مسئولان از رسانهاي كردن اختلافاتشان بپرهيزند و در جلسات خصوصي به حل اختلافاتشان بپردازند نيز به رغم برگزاري چند جلسه خصوصي ميان سران قوا كه محتواي آن براي رسانهها و مردم روشن نشد، چندان كارگشا و مؤثر نبود، زيرا با وجود برگزاري چنين جلساتي اما برخي از مسئولان گويا به تبليغات رسانهاي بيشتر از تفاهم با ساير قوا اهميت ميدهند و گويا بقاي خود را در بحران و تنش و اختلاف ديدهاند.
اين عده در سخنرانيها و مصاحبههاي خود آنچنان با مردم حرف ميزنند كه گويي تنها نجاتدهنده مردم، خود و اطرافيانشان هستند و ساير مسئولان، قصد سنگاندازي در مسير خدمتگزاري به مردم را دارند!
از طرفي با انجام برخي كارهاي خارج از قانون كه ميدانند در نگاه گذراي مردم، مورد حمايت است اما با فرياد دلسوزانه ساير نهادها كه از عواقب تلخ آن اعمال مطلع هستند، تحقق آن طرحهاي غيرقانوني ناكام ميماند، ميكوشند تا به صورت فريبكارانه خود را «شخصيت خوب» و ديگران را «شخصيتهاي بد» معرفي كنند. اين القائات كه بايد ريشه آن را در تبليغات شخصي افراد ديد، يكي از دلايلي بوده است كه همواره واكنش ساير مسئولان را برانگيخته و به نوعي آنان را به پاسخگويي واداشته است.
خبر از مسئولان، تحليل توسط رسانهها، قضاوت با مردم
حال براي آنكه بتوانيم كمي از سطح اين اختلافات در شرايط ويژه كشور بكاهيم، بد نيست به چند راهكار اساسي كه غيرقابل دسترس هم نباشد و قبلاً نيز در انواع ديگري به آنها اشاره شده است، تأكيد شود.
۱- به نظر ميرسد در شرايط فعلي كه چند هفته تا پايان مجلس هشتم و نيز يك سال و چند هفته تا پايان دولت دهم باقي نمانده است، اگر مسئولان هرگونه تحليل و اظهارنظر و مصاحبه و سخنراني خود را كه القاكننده اختلاف آنان با ساير مسئولان است، منتفي كنند و در مسائل مورد اختلاف فقط اخبار لازم را به رسانهها منتقل كنند و تحليل آن را بر عهده رسانهها بگذارند، با توجه به آنكه در كشورمان، رسانهها با سلايق مختلف حاضرند، مردم ميتوانند در لابهلاي تحليلهاي مختلف رسانهها به قضاوت بنشينند و حق از باطل را تشخيص دهند.
در اين معادله اگرچه ممكن است برخي از مسئولان با بعضي از تحليلها مخالف باشند، اما ديگر بهانهاي براي اختلاف علني آنان با ساير مسئولان باقي نميماند، زيرا اين تحليلها از زبان رسانه است نه برگرفته از بيان يك مسئول عالي در يكي از قوا.
۲- سكوت در برابر تحليلها و حتي حرفها و سخنان حاشيهساز برخي از مسئولان توسط ديگر مسئولان نيز راهكاري است كه در اين مورد رسانهها نيز بايد با «بايكوت خبري» حاشيههاي كاذب به رفع اختلاف ميان قوا كمك كنند، زيرا گاهي اوقات پيگيري يك موضوع حاشيهاي و فرعي باعث غفلت مسئولان از مسائل اصلي مردم ميشود.
۳- توجه به حكم هيئت حل اختلاف قوا كه افراد آن منصوب رهبري معظم انقلاب هستند، نيز مسئلهاي است كه سران سه قوه بايد به آن توجه كنند و هر چه حكم آن هيئت بود، حتي اگر برخلاف ميل يكي از طرفين بود، آن را بپذيرند و با چون و چرا يا احتمالاً از طريق حرفزدن با مردم به قصد حاشيهسازي، در آن حكم «ان قلت» نياورند.