کد خبر: 459614
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۰ - ۰۸:۴۵
"جوان آنلاین" از تحركات شيوخ مرتجع سعودي عليه تهران گزارش می‌دهد

حسن كوشا | پيرمردهاي عليل و فرتوت عربستاني كه خود در موج‌هاي سهمگين بيداري اسلامي گرفتار شده‌اند، حالا به فكر افتاده‌اند تا از طريق درگير كردن ايران در ناآرامي‌هاي خياباني، تخته‌اي براي خود بسازند تا از اين موج‌هاي بلند در امان بمانند؛ موج‌هاي مردمي كه يك به يك سرزمين‌هاي اسلامي را درنورديده و حالا به مرزهاي عربستان رسيده است.
سعودي‌ها از ديرباز، همواره تلاش مي‌كردند تا نه يك شريك منطقه‌اي بلكه رقيبي براي تصاحب جايگاه ايران در منطقه باشند، اين در حالي بود كه جمهوري اسلامي در طول سال‌هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي به رغم تمام تحريم‌ها و فشارهاي مضاعف اعم از جنگ و درگيري با گروهك‌هاي تروريستي، توانسته بود كه نه تنها روي پاي خود بايستد بلكه پله‌هاي ترقي را يكي پس از ديگري طي كند و به الگويي منطقه‌اي و الهام بخش براي كشورهاي مسلمان تبديل شود؛ الگويي كه امروز مدل خود را به كشورهاي مختلف صادر مي‌كند و انقلاب‌هاي بي‌شماري را به تأسي از انقلاب اسلامي ايران شكل مي‌دهد، بنابراين همين تأثير‌گذاري جمهوري اسلامي در منطقه بود كه مقامات سعودي را بر آن داشت كه ايران را به چالشي بزرگ مبتلا كنند تا از اين راه بتوانند يكي از رقباي منطقه‌اي خود را كه از موقعيتي بسيار استراتژيك‌تر نسبت به خود با تسلط بر تنگه هرمز و نوار شمالي خليج فارس برخوردار بود، از دور خارج كنند؛ تلاش‌هايي كه در قالب تحريك قوميت‌هاي سني مذهب ايران و حمايت مالي و لجستيكي از عراق در جنگ عليه ايران نمود پيدا مي‌كرد. اوج اين تقابل به ماجراي بحرين بازمي‌گردد كه طي آن مردم بحرين با پشتيباني ملت ايران تصميم گرفت تا حكام بحرين كه ارتباط نزديكي نيز با شاهزادگان سعودي داشت را به سرانجام ديگر حاكمان سقوط كرده عربي تبديل كند كه اين موضوع باعث عصبانيت و گسيل دادن نيروهاي امنيتي و نظامي عربستان به اين جزيره شد و بار ديگر رقابت ميان اين دو رقيب ديرينه منطقه‌اي اوج گرفت اما اين بار با لحني بسيار جدي تر از پيش چراكه عربستان كه موج بيداري اسلامي را در درون مرزهاي خود احساس كرده بود، از آن بيم داشت كه با فرو ريختن نظام حاكم بحرين، مهم‌ترين شريك استراتژيك سعودي‌ها در منطقه خليج فارس و همچنين از دست دادن پايگاه‌هاي نظامي امريكا در اين كشور، موقعيتش در منطقه بيش از پيش تضعيف شود و در مقابل رقيب ديرينه‌اش يعني ايران از اين پله براي توسعه مناسبات خود بهره ببرد.
تلاش سعودي براي زمينگير كردن ايران
اما زماني كه شيوخ پير عربستاني متوجه شدند هيچ كدام از اين تحركات نمي‌تواند در تصميم ايران براي عدول از مواضع خود تأثيرگذار باشد، تصميم گرفتند تا خود را در بازي جديدي شريك كنند؛ بازي‌اي كه همبازيانشان اپوزيسيون داخلي و خارجي ايران است. در همين ارتباط سعودي‌ها با دعوت از برخي سران اپوزيسيون خارج كشور كه مدعي روشنفكري هستند و حالا جيره‌خوار آل ارتجاع شده‌اند، خواستار افزايش تحركات آنان در داخل ايران شده‌اند و حمايت صريح خود را از اپوزيسيون اعلام كرده‌اند. آنها در اين ارتباط كمك‌هاي مالي نيز تقديم سران اپوزيسيون كرده و از آنها خواسته‌اند تا با افزايش تحركات خود، نظام جمهوري اسلامي را درگير چالشي جديد بكنند، البته سعودي‌ها تنها به همين موضوع اكتفا نكرده‌‌ و شبكه تلويزيوني خود به نام العربيه را نيز وارد اين گود كرده‌اند و خواستار پوشش دهي كامل تحركات اپوزيسيون ايراني توسط اين شبكه شده‌اند. شبكه‌اي وهابي كه هزينه‌هاي بسيار زيادي به سفارش حاكمان عرب منطقه صرف تبليغ عليه نظام جمهوري اسلامي ايران كرده بود. تمامي اينها در حالي است كه شيوخ سعودي‌ پيش از اين نيز سابقه حمايت از رهبران اپوزيسيون ايران را در پرونده خود داشته‌اند؛ حمايت‌هايي كه بخشي از آن نيز توسط منابع امنيتي داخل كشور افشا شده و در آن به رفت و آمد عربستاني‌ها با برخي سران فتنه اشاره شده‌ است. علاوه بر اين گفتن اين موضوع خالي از لطف نيست كه در طول وقايع پس از انتخابات نيز، شاهد فعاليت چشمگير سعودي‌ها در حمايت لجستيكي از فتنه‌گران بوديم.
سعودي‌ها، نگران موج بيداري اسلامي
اما شايد سؤال اين باشد كه دليل اين حمايت‌هاي همه جانبه عربستان از اپوزيسيون ايران و تلاش براي ايجاد آشوب در داخل كشور چيست؟ پاسخ اين سؤال را بايد در دو بخش مورد بررسي قرار داد؛ بخش اول اين سناريو به روابط ايالات متحده و عربستان سعودي باز مي‌گردد؛ روابطي كه عربستان را به عنوان اصلي‌ترين عامل دست‌آموز منطقه‌اي امريكا تبديل كرده و در طرف مقابل ايران را مهم‌ترين دشمن امريكا. بنابراين طبيعي است كه عربستان، به دستور ايالات متحده و براي اجرايي‌سازي برنامه‌هاي امريكا، به تقابل با ايران بپردازد. در عين حال بخش دوم اين سناريو به موضوع بيداري اسلامي در منطقه ارتباط دارد؛ ماجرايي كه همگان به صراحت به نقش جمهوري اسلامي در الهام بخشي به آن اشاره دارند. هم اكنون پس از سقوط حكام ديكتاتور در كشورهاي اسلامي تونس، مصر و ليبي و همچنين لرزش تخت ديگر حاكمان عرب در بحرين و يمن و رسيدن موج بيداري اسلامي به مرزهاي عربستان، حكام اين كشور تلاش مي‌كنند تا از طريق درگير‌سازي جمهوري اسلامي با چالشي تازه، عملاً از نقش ايران در اين تحولات بكاهند و بيداري اسلامي را پشت وقايع ايران پنهان كنند. از اين رو آنها در تلاشند با حمايت مالي و رسانه‌اي از برخي مهره‌هاي سوخته اپوزيسيون به زعم خود جمهوري اسلامي ايران را از درون دچار چالش سازند تا از اين فرصت ايجاد شده، سر نوشتي تازه براي كشورهايي نظير لبنان و سوريه رقم بزند؛ سرنوشتي كه بي‌شك تأمين‌كننده امنيت رژيم صهيونيستي خواهد بود.
در مجموع بايد گفت مسيري كه امروز سعودي‌ها عليه جمهوري اسلامي در پيش گرفته‌اند، خاطره عملكرد رژيم بعث عراق به سركردگي صدام را براي بسياري زنده مي‌كند؛ عملكردي كه در راستاي تحقق اهداف غرب عليه كشورمان بود كه نه براي غرب و نه براي بعثي‌ها نتيجه‌اي به همراه نداشت و در پايان نيز صدام مهره گوش به فرمان غرب با تمام‌شدن تاريخ مصرفش، توسط خود غربي‌ها و با صرف ميليون‌ها دلار بودجه مردم امريكا از كار برداشته شد؛ واقعيتي كه در قبال حكومت عربستان نيز قابل پيش‌بيني است‌ و در اين ميان نكته جالب‌تر دستاويزي اپوزيسيون ايراني به اعرابي است كه ريشه‌شان مدت‌هاست در منطقه خشك شده و خود در حال فروپاشي هستند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار