کد خبر: 455186
تاریخ انتشار: ۰۵ آذر ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۸
گفت‌وگو با عليرضا محرابي، كارشناس مسائل اروپا
مسعود محموديان | آيا ممكن است دومينوي سقوط در يونان و ايتاليا، دولت‌هاي قدرتمند اروپايي از جمله آلمان را نيز تحت تأثير قرار دهد؟ وضعيت يورو به عنوان پول واحد اروپايي به چه شكلي درخواهد آمد و آيا اصلاً‌ چشم‌اندازي براي اروپاي متحد وجود دارد؟ اينها و برخي سؤال‌هاي ديگر جزو پرسش‌هايي است كه با عليرضا محرابي‌، كارشناس مسائل اروپا در ميان گذاشته‌ايم.
بحران اقتصادي در اروپا سرانجام دولت‌هاي دو كشور يونان و ايتاليا را سرنگون كرد و بعد از جورج پاپاندرئو، سيليو برلوسكوني هم از پست نخست‌وزيري استعفا داد، به نظر شما روند سقوط دولت‌ها در اروپا تا چه زماني ادامه خواهد يافت؟
در اين باره بايد بحث را از يك رهيافت كلان شروع كرد. اساساً نمي‌شود رهيافت خاصي را در اين مورد در پيش گرفت. رهيافت كلان اين است كه حوزه تصميم‌گيري‌ها در اروپاي امروز، در مقابله يا مواجهه با بحران‌ها به شدت دچار يك وضعيت ناكارآمدي يا بي‌برنامگي شده و اين به اين مسئله برمي‌گردد كه اساساً بحران اقتصادي كه در طول چند سال گذشته شكل پيدا كرده و از سال ۲۰۰۷ شروع شده است، بسياري از تئوريسين‌ها و كارشناسان اقتصادي را به اين اعتقاد رسانده كه روندي فزاينده‌ و جلورونده خواهد داشت. امروز وضعيتي به وجود آمده كه طرح كلان اقتصادي حوزه ليبراليسم، مردم عادي يا كساني كه جزء اقشار اجتماعي پايين‌دست يا ميانه به حساب مي‌آيند از لحاظ اقتصادي به شدت دچار وضعيتي نامناسب شده‌اند.اساساً تغيير دولت‌ها امروز در كشورهايي شروع شده كه از ثبات اقتصادي ضعيف‌تري برخوردار هستند. بحران يونان، ايتاليا و اسپانيا كه در طول چند ماه گذشته با شبيه‌سازي اعتراضاتشان به ميدان التحرير مصر دست به اعتراض زدند نشان مي‌دهد كه‌ كشورهايي كه اقتصاد ضعيف‌تري دارند و در حوزه اتحاديه اروپا از يك درآمد ناخالص كمتري برخوردار هستند بحران به ترتيب كانديداي تغيير دولت‌ها هستند. شايد بتوان گفت كه تغيير دولت‌ها ممكن است به گرايش‌هاي سوسياليستي يا حتي گرايش‌هاي فاشيستي منجر شود كه در آينده در حوزه اروپا احساس خطر در مورد اين مسئله وجود دارد.
به نظر مي‌رسد فعالان بازار علاقه‌اي به شنيدن صداي مردم درباره وضعيت اقتصادي وخيمشان ندارند. با توجه به چنين رويكردي جانشينان اين دو يعني پاپا دموس جانشين جورج پاپاندرئو و ماريو مونتي جانشين برلوسكوني چه مقدار مي‌توانند در دولت‌هاي جديد موفق باشند؟
همانطور كه اشاره شد زيرساخت‌هاي اقتصادي ايتاليا و يونان به شدت ضعيف است، يعني در حوزه بررسي‌هاي آكادميك در سطوح فعاليت‌هاي بخشي مي‌بينيم كه يونان از فعاليت‌هاي بخشي مؤثري در حوزه اقتصادي برخوردار نيست به خصوص اينكه در طول چند ماه گذشته و چند سال گذشته، بدهي‌هاي يونان نيز به شدت افزايش پيدا كرده است. همين وضعيت را هم ما در ايتاليا شاهد هستيم. البته آقاي برلوسكوني داراي شخصيت خاصي است و تلاش وي اين بود كه با تبليغات و حركت با شعارهاي كاذب به سمت جلو حركت كند كه اين موضوع حركت اقتصادي ايتاليا را كند كرد بنابراين به جهت فردي، برلوسكوني شخصيتي بسيار ناكارآمد و نامناسب براي هيئت حاكمه در ايتاليا به حساب مي‌آمد. جانشين وي يعني ماريو مونتي هم به نوعي نمي‌تواند وضعيت اقتصادي ايتاليا را تغيير ويژه‌اي بدهد. به عبارتي آن چيزي كه در ايتاليا در حال اتفاق افتادن است، اين است كه ما يك شيب اقتصادي را مشاهده مي‌كنيم كه ماشين اقتصادي ايتاليا دارد به سمت آن حركت مي‌كند. مگر اينكه كمك‌هاي كشورهاي ديگر اروپايي كه البته خود آنها هم همين مشكل را دارند مسير موجود را تغيير دهد.براين اساس شرايط اقتصادي امروز اروپا حالت دومينويي را دارد كه از كشوري به كشور ديگر سرايت مي‌كند. اگر اين بازي دومينو قطع نشود، بقيه كشورها هم به تدريج وارد آن مي‌شوند. وضع يونان هم بر همين اساس قابل ارزيابي است. با رفتن پاپاندرئو و آمدن رقيب و جانشينش ما نمي‌توانيم وضعيت اقتصادي يونان را يك وضعيت اقتصادي رو به جلو بدانيم. به نظر من تغيير حكومتمداران در اروپا و غرب چيزي را حل نمي‌كند، البته شايد سلايق متفاوتي ابراز شود و گرايش‌ها يك مقدار متفاوت به نظر برسد ولي اساساً در حوزه ارائه يك برنامه و طرح كاربردي به جهت رهيافت‌هاي كلان اقتصادي وضعيت نامناسب به نظر مي‌رسد.
گفته مي‌شود افراد انتخاب شده بيشتر مورد وثوق اتحاديه اروپا و بانك جهاني هستند ولي مردم تأييدشان نمي‌كنند. با چنين وضعي آيا مي‌توان گفت كه نوعي ديكتاتوري پارلماني در حال شكل گرفتن است و به نوعي رهبران ايتاليا و يونان به مردم كشورهاي خودشان تحميل شدند؟
من در اين مورد از اصطلاح پار لما نتاريسم تاريسم نقابدار استفاده مي‌كنم. پارلماني كه به عبارتي يك نقابي است براي وضعيتي كه ما احساس مي‌كنيم دارد اتفاق مي‌افتد. پشت اين پارلمان اراده‌اي براي حل مسئله وجود ندارد. شايد ما حتي بتوانيم بگوييم كه آن چيزي كه دارد اتفاق مي‌افتد، يك خواست و ميل مونوپلي اقتصادي بين‌المللي است كه در آن حوزه ثقل اقتصادي و حجم سرمايه دست عده‌اي معدود در نظام اقتصادي بين‌الملل است كه صهيونيست هستند و در واقع آنها هستند كه از پشت پرده به تحولات حركت مي‌دهند. من احساس مي‌كنم كه حتي حضور مردم و به صحنه آمدن آنها نيز مصادره شده است. من معتقدم كه بايد ريشه‌ها را بيشتر تحليل كنيم. من فكر مي‌كنم در حوزه‌هاي نقد حال حاضر در اروپا و غرب و به خصوص ليبراليسم، نقد جدي بايد از زيرساخت‌ها و ريشه‌ها شروع شود. چون به نظر مي‌رسد كه به قول تئوريسين‌ها، يك بازنمايي جدي از وضعيت توسط مردم اتفاق افتاده و مردم دارند آرام آرام نسبت به وضعيت كلاني كه در حوزه ليبراليسم اتفاق افتاده و وضعيت نامناسبي كه شكل گرفته، آگاهي پيدا مي‌كنند.
با توجه به اينكه براي دولت يونان تنها چيزي كه اهميت دارد دريافت بسته‌هاي جديد كمك‌هاي مالي خارجي است تا توان بازپرداخت بدهي‌هاي خود را پيدا كند، به نظر مي‌رسد كه چالش و بحران پيش‌روي يونان امكان پايان يافتن ندارد و وضعيت مردم به همان اوضاع سابق مي‌ماند. اين امر چقدر مي‌تواند در ادامه روند تظاهرات و اعتراضات جديد در ديگر كشورهاي اروپايي مؤثر باشد؟
قطعاً در داخل يونان و كشورهايي كه دچار بحران هستند ما يك وضعيت ناپايداري در سيستمشان داريم و حالت دومينو ممكن است اتفاق بيفتد و بحران به ساير كشورها برسد. حتي در كشورهايي كه توان اقتصادي بالاتري در اروپا دارند، فشارها ممكن است آنها را هم در وضعيت عدم تصميم‌گيري مناسب قرار دهد كه خود اين امر اوضاع داخلي در كشورهايي نظير يونان و ساير كشورها را تشديد مي‌كند.
گفته مي‌شود دولت يونان پس از اينكه پول واحد اروپايي، يورو را به عنوان وجه رايج يونان پذيرفت، هزينه‌هاي دولتي را به شدت افزايش داد و براي تأمين منابع لازم به استقراض از طريق داخلي و خارجي مبادرت كرد و در واقع همين امر باعث شد تا طي يك دهه گذشته حقوق و دستمزدها در بخش دولتي و خصوصي يونان به سرعت افزايش پيدا كند. اين امر چقدر در زيرسؤال رفتن پول واحد اروپايي، يورو نقش دارد و در كل آينده يورو را چطور ارزيابي مي‌كنيد و آيا احتمال سقوط يورو يا احتمال سقوط اتحاديه اروپا در كوتاه يا بلندمدت وجود دارد؟
در اين باره بايد گفت پولي كه به نوعي متأثر از همكاري چند كشور شكل پيدا مي‌كند به عنوان يك واحد پولي هميشه حالت شكنندگي را دارد. در حال حاضر اگر دلار قدرت خودش را حفظ كرده به جهت وحدتي است كه در پشتوانه‌سازي اين پول وجود دارد. ولي يورو متفاوت از يوآن و ساير واحدهاي ارزي است. در مورد يورو بايد گفت چندين كشور يك واحد پولي جديد را تعريف كردند. اين واحد پولي جديد با شاخص‌هاي موجود زماني كه وضعيت اقتصادي هر كشوري در اين حوزه دچار معضل مي‌شود، به سايرين سرايت مي‌كند بنابراين عملاً اتحاديه اروپا از يك معضل ساختاري رنج مي‌برد. من فكر مي‌كنم اگر اتحاديه اروپايي با آن نگاه كارآمدي كه برايش تنظيم شده بود و آن همگرايي لازم اتفاق مي‌افتاد، شايد مي‌توانست اميدوار باشد كه يورو مي‌تواند وضعيت باثبات داشته باشد ولي قبل از اينكه اين اتفاقات بيفتد، اين كشورها به يك واحد پولي مشترك رسيدند و امروز كه اين كشورها افتراق و انشقاق اقتصادي پيدا كرده‌اند، اين واحد پولي هم با تهديد روبه‌رو شده است.در مورد اتحاديه اروپا هم بايد گفت، اتحاديه اروپا يك اتحاديه انتزاعي است. يعني تنها در ذهن كشورهاي عضو وجود دارد. اگر اتحاديه واقعاً وجود داشت قانون اساسي نوشته شده‌اي داشت و رياست جمهوري پيدا مي‌كرد و به يك ساختار ويژه عملياتي مي‌رسيد. ولي الان بيشتر حالت انتزاعي دارد، يعني تمام كشورها دارند مستقل عمل مي‌كنند و حتي برخي از كشورها با اين همگرايي مخالفت كرده‌اند. از اين‌رو من شكنندگي اين اتحاديه را بالا مي‌بينم. به جهت اينكه زيرساخت‌ها بايد براي آن فراهم باشد.
بحران مالي سه سال گذشته كه از امريكا و ركود در بخش مسكن در امريكا شروع شد چقدر در بحران مالي و اقتصادي كشورهاي اروپايي به خصوص كشورهاي فقير اروپا همانند يونان نقش داشته است؟
اصولاً كشورهاي اروپايي در يك سطح بالاتر به امريكا متصل هستند، يعني اينكه اين كشورها لايه‌هاي اولشان اروپاست ولي در سطح بالاتر كارمند شخصي امريكا به حساب مي‌آيند بنابراين صددرصد كشورهاي ضعيفي همانند ايتاليا و يونان عملاً دستياران اروپايي امريكا به حساب مي‌آيند و پيش از اينكه به نوعي ياران وفادار اروپا باشند، يار امريكا هستند. چراكه اقتصاد ضعيفي دارند. البته شايد آلمان يا مثلاً كشورهايي كه در حوزه اسكانديناوي قرار دارند، قدرت برخورد ويژه‌تري را با امريكا داشته باشند كه اين امر در سابقه تاريخي اين كشورها نيز قابل مشاهده است ولي كشورهاي ضعيف‌تر عملاً دستياران ويژه امريكا در حوزه اتحاديه اروپايي به حساب مي‌آيند. از اين رو هر فشاري كه به امريكا وارد شود قطعاً اين كشورها را نيز متأثر مي‌كند.

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار