جوان آنلاین: روزی که وزیر ورزش، بابت کار نکرده به تمجید از فدراسیون و باشگاهها پرداخت، باید فکر امروز را میکرد. همان زمان متعجب از گفتههای کیومرث هاشمی (مجموعه فدراسیون و باشگاهها اقدامات فرهنگی خوبی را انجام میدهند) این سؤال را مطرح کردیم که کدام فرهنگ دلتان را برده آقای وزیر؟! چراکه برخلاف باور وزیر ورزش، هیچ اقدام قابل توجه و مثبتی نه از فدراسیون و نه باشگاهها در زمینههای فرهنگی مشاهده نمیشد که اگر غیر از این بود، کیومرث هاشمی با دلخوری از خدشهدارشدن کرامت بانوان، فدراسیون را موظف نمیکرد طی یک هفته به بررسی اتفاقات ورزشگاهها بپردازد و گزارش دهد! حال آنکه تجربه میگوید ما اگر مو میبینیم، کیومرث هاشمی باید با توجه به سابقهای که از حضور در ورزش دارد و مویی که در مدیریت سپید کرده، پیچش مو را ببیند!
البته که کیومرث هاشمی همان زمان و در جلسهای که با اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال داشت، تأکید کرده بود اقدامات فرهنگی باید با قدرت بیشتری در میادین ورزشی انجام گیرد که اگر خدشهای به ارزشها وارد شود، تمام زحمات هدر خواهد رفت، اما کیست که نداند حرف به تنهایی هیچ تأثیری ندارد که اگر داشت، هر ساله جای بهبود شرایط، شاهد وخیمترشدن آن نبودیم!
وزیر ورزش در حالی امروز به بهبود زیرساختهای ورزشگاهها و سازماندهی هواداران اشاره میکند که ارتقای جو اخلاقی و فرهنگی حاکم بر استادیومهای فوتبال عمده مطالبه اصحاب رسانه و مردم جامعه است؛ مطالبهای که هرازچندگاهی در پی رخدادن اتفاقات تأسفبار نقل محافل ورزش و خیلی زود به دست فراموشی سپرده میشود، بیآنکه هیچ اتفاق مثبتی رخ داده باشد، به همین دلیل هم است که جو ورزشگاهها روزبهروز فاجعهبارتر میشود و سکوها خالیتر از قبل، چراکه حضور در ورزشگاه برای بسیاری از هواداران فوتبال به یککابوس تبدیل شده است تا تفریحی لذتبخش و هیجانانگیز. اما نه وخامت اوضاع فرهنگی ورزشگاهها و نه کاهش حضور هواداران و تماشاگران و نه حتی انتقادهای گاه و بیگاه رسانهها باعث نشده است آقایان به طور جدی نظرشان به فرهنگسازی روی سکوها جلب شود، به طوری که سکوها دیگر نه جایی برای تماشای فوتبال که جایی برای تسویهحسابهای شخصی تبدیل شده؛ روندی که گویی برای مدیران و مسئولان خوشایندتر است!
اتفاقات تأسفباری که هفته گذشته در ورزشگاهها رخ داد و بار دیگر فوتبال را خجالتزده کرد، وزیر ورزش را دست به قلم کرده است، اما تأکید کتبی کیومرث هاشمی برای بررسی اتفاقات رخ داده، نخستین توبیخنامهای نیست که در پی حواشی رخداده رویسکوهای ورزشگاههای ایران نوشته میشود. فوتبال ایران از این دست نامهها کم به خود ندیده! نامههایی که در کمال تأسف کوچکترین تأثیری در تغییر شرایط و جو ورزشگاهها نداشته است! حال آنکه سازماندهیکردن هواداران کار سختی نیست؛ اتفاقی که فوتبال دنیا سالهاست انجاممیدهد؛ فوتبالی که هولوگانهایی به مراتب بدتر از تماشاگرنماهای حاضر روی سکوهای ورزشگاههای ایران را به خود دیده!، اما یک عزم راسخ برای مقابله با این ضدفرهنگ بین فوتبال ایران و دنیا فاصله است؛ تفاوتی که باعث شده است فوتبال ایران که به داشتن تماشاگران و هوادارانی همراه و پرشور شهره بود، امروز از داشتن تماشاگرنماهایی که فرهنگ ایران و فوتبال ایران را خدشهدار کردهاند، شرمسار باشد، اما حتی این شرمندگی هم نتوانسته است تأثیری در روند موجود ایجاد کند.
فحاشی در ورزشگاهها هیچ توجیهی ندارد و تحت هر شرایط و به هر دلیلی محکوم است، چراکه ورزشگاه جای تماشای فوتبال و لذتبردن از آن است، نه جای عقده گشایی و عربدهکشی، اما به نظر میرسد مورد دوم برای عدهای سود بیشتری دارد که طی همه این سالها جای فرهنگسازی، تنها حرف آن را زدهاند تا اوضاع چنان وخیم شود که وزیر ورزش هم بابت خدشهدارشدن کرامت بانوان به زبان آید، اما او خیلی پیشتر از این باید به زبان میآمد؛ همان زمان که کرامت تماشاگر و هواداران فوتبال ایران خدشهدار شد، همان زمان که عدهای سکوهای ورزشگاه را برای گروکشیهای شخصی و نیل به اهداف کثیفی که احساسات پاک هواداران را وسیله قرار داده بود، به میدان نبرد تبدیل کردند، البته که حق با وزیر ورزش است و کرامت بانوان خدشهدارشده، اما خیلی پیشتر از این کرامت هواداران و کرامت فوتبال خدشهدار شده بود و شاید اگر همان زمان آقایان به طور جدی پیگیر ماجرا بودند، امروز اینچنین دستوپایشان را گم نمیکردند، هرچند این هم نمایشی بیش نیست و دو روز دیگر که آبها از آسیاب بیفتد، همه ماجرا را فراموش میکنند، حتی وزیری که فدراسیون را موظف به بررسی و پاسخگویی کرده است!