کد خبر: 1215662
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۴:۰۰
از راه‌های مطالعه تکامل انسان رصد کردن روند‌های تحول در سده‌های گذشته است

جوان آنلاین: دکتر هادی صمدی پژوهشگر فلسفه تکاملی در کانال تلگرامی «تکامل و فلسفه» به اشتراک گذاشت: از راه‌های مطالعه تکامل انسان رصد کردن روند‌های تحول در سده‌های گذشته است. به همین دلیل زیست‌شناسانی که تکامل فرهنگی را مطالعه می‌کنند هر چه بیشتر به مطالعات تاریخی و میان‌فرهنگی علاقه‌مند شده‌اند. در یکی از پست‌های قبلی به تغییراتی که در مفهوم «عشق» ایجاد شده است اشاره شد. (در این‌باره کتاب فلسفه عشق را ببینید.) مفاهیمی مانند «کار» و «فراغت» نیز دچار تحولات اساسی شده‌اند و تغییرات بزرگ‌تری در راهند. (در این‌باره کتاب زمان، فراغت، به‌زیستی را ببینید.) پژوهشگران این حوزه علاوه بر زیست‌شناسی، باید نحوه به وجودآمدن نظام‌های حقوقی و سیاسی جدید، ورزش مدرن، روزنامه‌نگاری، زیرساخت‌هایی مانند جاده‌ها و سیم‌های انتقال الکتریسیته، ظهور جهان دیجیتال، تاریخ تحول هنر و صد‌ها موضوع دیگر را رصد کنند و تأثیرات و نقش هر کدام را در تکامل انسان بسنجند. مطالعه تکامل انسان به‌معنای واقعی کلمه پژوهشی میان‌رشته‌ای است و پژوهشگران متواضعی می‌طلبد که با مطالعه یکی از روندها، دعوی درک کاملی از روند تکامل انسان نداشته باشند؛ انسان‌هایی کنجکاو که از طی‌کردن مسیر لذت ببرند و نگاه را از انتهای راه برگیرند، زیرا انتهایی بر آن متصور نیست. اما قدم‌نهادن در این راه نه فقط بصیرت‌بخش است بلکه بزرگ‌ترین فایده‌ها را دارد، زیرا مطالعاتی از این دست ما را به درک بهتری از تکامل کنونی انسان می‌رساند و تا حدی تصویری از آینده نوع انسان به‌دست می‌دهد. در پژوهشی که در ادامه معرفی می‌شود به تحولی بسیار جدید اشاره می‌شود که البته تأثیرات شگرفی بر آینده گونه انسان دارد: علاقه عده‌ای از مردم به ژانر علمی- تخیلی. 
علاقه به ناشناخته‌ها یک سازگاری زیستی در گونه انسان است که با سیستم دوپامینی مغز ارتباط دارد. از یکسو به ناشناخته‌ها علاقه داریم و از سوی دیگر مواجهه با ناشناخته‌ها عدم‌اطمینان ایجاد می‌کند که این حس ناخوشایندی است و برای رفع آن باید ناشناخته را به نحوی در ساحت شناخته‌ها قرار دهیم. همین مکانیسم ساده است که ما را به نحو معناداری از سایر موجودات جدا کرده است. چرا چنین مکانیسمی ابتدا شکل گرفته است؟ زیرا نیاکان ما در محیط‌های بسیار متفاوتی زندگی می‌کرده و باید انعطاف زیادی در عادات رفتاری می‌داشتند. این مکانیسم اطلاعات محیطی را افزایش می‌دهد و در نتیجه تنوع راه‌حل‌ها را بالا می‌برد و بر بخت بقا می‌افزاید. داستان‌های تخیلی از بی‌دردسرترین راهکار‌های خلق ناشناخته‌ها و فعال‌کردن این مکانیسم بوده است و بنابراین هیچ فرهنگ بشری یافت نشده که فاقد روایتگری‌های تخیلی باشد. 
اما چرا داستان‌های «علمی- تخیلی»؟ زیرا وارد جهانی شده‌ایم که علوم هر چه بیشتر شهود ما را به چالش می‌کشند: زیست‌شناسی تکاملی می‌گوید گونه‌ها ثابت نیستند؛ فیزیک جدید می‌گوید عمده فضای یک میز تهی است؛ کیهان‌شناسی می‌گوید ابعاد کیهان متناهی است و ده‌ها داده غیرشهودی علوم جدید. اما علم نقشی اساسی در زندگی انسان مدرن بازی می‌کند و ما نیازمند بازنگری‌های دائمی در بسیاری از شهود‌های نیاکانی خود هستیم. اگر همه نیز نیازمند این بازنگری نباشند لااقل پژوهشگران علوم نیازمند بازبینی و بازسازی دائمی نظام باوری خود هستند. پس لااقل برخی از افراد گونه انسان نیازمند انواع جدیدی از تخیل هستند که در آن ناشناخته‌هایی از انواعی دیگر معرفی می‌شوند. ژانر علمی- تخیلی به این دلیل شکل گرفته است. 
 تکمله:
در آینده نزدیک حداقل برخی از آنچه در داستان‌های علمی- تخیلی خلق می‌شوند در واقع ظاهر خواهند شد. اگر می‌خواهیم آینده انسان را ببینیم خواندن و دیدن این ژانر مهم است؛ و اگر چنین جنبه‌هایی از این جهان را نمی‌پسندیم و خواهان مشارکتی فعالانه‌تر در تکامل نوع انسان هستیم و جهان‌های بدیل دیگری را در نظر داریم، باز هم مطالعه این ژانر و تولید جهان‌های مطلوب در این ژانر مهم است. 
داستان‌ها را دست‌کم نگیریم. داستان‌ها آینده انسان را می‌سازند. کلبه عمو تام به لغو برده‌داری در امریکا کمک کرد؛ اولیور تویست قوانین کار کودکان را در بریتانیا تغییر داد و زیبای سیاه به تغییرات مثبتی در نگهداری جانوران در بریتانیا انجامید. اما هیچ تضمینی نیست که ادبیات همواره ما را به سوی دنیای بهتری رهنمون کند. نقش ابزاری ادبیات خلق جهان‌های «بدیل» است و نه ضرورتاً جهان‌های «بدیل بهتر». انسان امروز در مسیر شکوفایی و به‌زیستی نیست. گذر کردن از مرز‌های گرمایشی کره زمین، افزایش روزافزون شکاف‌های طبقاتی و تغییرات بنیادین در نوع عادات رفتاری کودکان، طلیعه‌دار جهان بهتری نیستند. نیازمند ادبیات جدیدی هستیم تا باز هم مانند کلبه عمو تام، الیور تویست و زیبای سیاه راه را بر تغییراتی بهتر بگشایند. هنر همواره می‌تواند رهگشا باشد.

برچسب ها: فلسفه ، پژوهشگر ، تکامل
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار