ناکامی در جام ملتهای آسیا و حسرت به دل ماندن لمس جام قهرمانی باعث شد همان حرفها و اظهارنظرهای همیشگی و تکراری دوباره مطرح شوند. در گیرودار شنیدن اظهارنظرهای موافق و مخالف و بعضاً توجیهات غیرحرفهای، سنگربان اول تیمملی جملهای را به زبان میآورد که احتمالاً خودش نیز برای اولینبار آن را میشنید: «بیشک بهترین نسل تاریخ فوتبال ایران هستیم.»
این جمله از زبان علیرضا بیرانوندی خارج شده که خودش در قطر حضور داشت و در تمامی مسابقات به میدان رفت. همان سنگربانی که حتی در بازی با فلسطین نیز نتوانست کلینشیت کند و طی شش بازی هفت گل خورد. وقتی بیرانوند اینگونه برای خود و همتیمیهایش نوشابه باز میکند، دیگر نمیتوان از خانواده آن یکی بازیکن که پستهای طلبکارانه علیه مردم ایران منتشر کرده اند، گلهمند بود. در روزهایی که مردم ایران منتظر بودند تیم فوتبال کشورمان در دوحه به حسرت پنج دهه حضور در فینال آسیا پایان دهد و ملیپوشان برایشان جام قهرمانی را سوغاتی بیاورند، شکست برابر قطر آرزوهایشان را نقش برآب کرد.
اگرچه عذرخواهیهای کادرفنی و بازیکنان در مصاحبهها و صفحات شخصیشان را همه دیدهایم، ولی برخی اظهارنظرها و ادعاها حاکی از این است برخی در تخیلاتشان خود را قهرمان آسیا میدانند، درحالیکه در واقعیت جام در دست میزبان است، اما عدهای همچنان به بردشان مقابل ژاپن مینازند.
بهترین نسل تاریخ فوتبال ایران لقبی نیست که بتوان آن را در مورد هر بازیکن یا تیمی استفاده کرد. در روزگاری زندگی میکنیم که مردم به راحتی میتوانند عملکرد یک تیم را بررسی کنند و تشخیص دهند که آیا آنها بهترین هستند یا نه. بیرانوند از نسلی حرف میزند که طی حضور در سه جام ملتها (۲۰۱۵، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۲) با شکست برابر عراق، ژاپن و قطر دست خالی به وطن بازگشته و با ناکامی داغ دل مردم را تازه کرده است.
همین نسل در جامجهانی اخیر شش گل از انگلیس خورد و درحالیکه میتوانست با کسب یک تساوی برابر امریکا اولین صعود تاریخ فوتبال کشورمان در جامجهانی را رقم بزند به حریف باخت و مردم را دوباره ناامید کرد. البته نکات قابل تأمل دیگری هم وجود دارد، ولی با همین چند مورد اشاره شده نیز میتوان ادعای بیرانوند را زیر سؤال برد. یادمان نرود که همین نسل فعلی چطور زیر پای اسکوچیچ را خالی و با یک کودتای فوتبالی پای کیروش را دوباره به تیمملی باز کرد. علاوه بر این علاقه وافر همین نسل به گرفتن پاداشهای ارزی، ریالی و ... بعد از هر تساوی یا پیروزی نیز بر کسی پوشیده نیست. شاید اگر بعد از پیروزی بر ساموراییها بیش از حد خوشحال نمیشدیم، مسئولان برای صدور پیام تبریک عجله نمیکردند و حرف از تعطیلی سراسری کشور بابت فینال خیالی نمیزدند، کسی بعد از باخت و حذف از جام ملتها ادعای بهترین بودن به سرش نمیزد.
این نسلی که خودش را بهترین در تاریخ میداند، حاصل مدیریت فدراسیون پنج ستاره است. مهدی تاج در شرایطی این لقب پوشالی را برای مجموعه تحت مدیریتش انتخاب کرده که کارنامهاش پر از ناکامیهای سنگین است؛ باخت و حذف تیم امید در بازیهای آسیایی، افتضاح ویلموتسگیت، برکناری غیرحرفهای اسکوچیچ تحت فشار بازیکنان، آن هم درست قبل از جامجهانی، ثبت سنگینترین شکست تاریخ فوتبال ایران در جامجهانی، ناکامی در صعود به دور حذفی جامجهانی قطر و تداوم ناکامی در قهرمانی آسیا با قبول شکست برابر قطر. به ذکر همین چند نمونه از شاهکارهای فدراسیون بسنده میکنیم.
آن نسل به اصطلاح تاریخی با چنین مدیریتی رشد کرده و به جایی رسیده که خودش را بهترین میداند، درحالیکه بسیاری از بازیکنان این نسل پابهسن گذاشتهاند، پس بهتر است خودشان کمکم به فکر بازنشستگی باشند و اجازه دهند جوانترها هم برای بهترین شدن فرصت پوشیدن پیراهن تیمملی را پیدا کنند.