جوان آنلاین: بعضی شهرها بوی تاریخ میدهند، یعنی همین که هوایش را به ریه مینشانی و آبش را به جگر، ورق ورق تاریخ است که در آن از جلوی چشمت میگذرد، بیآنکه تاریخدان باشی یا تاریخخوان. دزفول هم از همین دست بلاد است. کافی است یکبار در حرارت جان سرخکن تابستانش، ساق پا در دز رود بزنی و همزمان که آب استخوان ترکان با سرمایش پایت را نوازش میدهد، نگاهت را قفل کنی به دژ پل تا این جمله به جانت بنشیند: دزفول یک ورق از تاریخ ایران است... حال که شهر صفحه کتاب تاریخ میشود، دیگر ممکن نیست سر به اهالی بزنی و از شهر نگویی، البته پرواضح است که مقصود از شهر همه آنی است که در یک مرز نفس میکشند اعم از جاندار و بیجان.
دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری استان خوزستان هم بنا را بر این گذاشته که پرونده یکی از اهالی همین دزفول را از بایگانی تاریخ بیرون بکشد و با نفسی عمیق هرچه غبار رویش نشسته را بپراند و تحویل اهلش بدهد. «شهید پیشرو» مجموعه خاطراتی است حول شخصیت روحانی شهید عبدالحسین سبحانی از مبارزان پیش از انقلاب که به قلم غلامرضا درکتانیان و همت سوره مهر به چاپ رسیده است.
برای اینکه در همین ابتدای کار تکلیفمان با ماهیت اثر روشن بشود، مرور چندخطی از مقدمه خالی از لطف نیست: «کار مطالعه، پژوهش، تدوین و نگارش این اثر از سال ۱۳۹۶ از سوی دکتر غلامرضا درکتانیان آغاز شد. ایشان از دانشآموختگان رشته تاریخ و از پژوهشگران فرهیخته استان است که آثار متعدد دیگری نیز در کارنامه ایشان قابل مشاهده است. ایشان با استفاده از مطالعات تاریخی و همچنین مؤلفههای تاریخ شفاهی سعی کرده است بهخوبی سیره حیات و مبارزات و فعالیتهای این شهید والامقام را به تصویر بکشد.»
همانگونه که از مقدمه کتاب برمیآید، پروژه تألیف را یک اهل تاریخ با روشی تاریخی به دوش کشیده است. البته در مسیر تهیه مصاحبهها و... افراد دیگری نیز دخیل بودهاند، ولی ظاهراً کلیت کار، محصول قلم جناب درکتانیان بوده که اثر تاریخ شفاهی است و خیلی سفتوسخت مخاطبش را با آغوش تاریخ پیوند میزند. بخش قابلتوجهی از خطوط کتاب را متن پیاده شده مصاحبهها پر کردهاند و اگر حجم تصاویر، اسناد، منابع و عکسها را هم در کنار متون پیاده شده در نظر بگیریم، عملاً جز در ایجاد خط و ربطها و شرح و پیوستها، قلم نویسنده در کل کتاب دیده نمیشود. روند پیشروی روایت تا آنجا که راه داشته، مقید به توالی زمان شده و هر مقطع از زندگی شهید یا تاریخ با استفاده از چند مصاحبه روایت میشود.
این روش و سبک در تاریخنگاری، آبش با مخاطب هم در یک جوی جاری میشود و هم نه! این برخورد سخت و صریح با تاریخ طبیعتاً دایره مخاطبان کتاب را خیلی محدود میکند، چراکه برای تاریخنخوانان و آنهایی که تفقدی به تاریخ ندارند، این حجم از مصاحبه مکتوب و سند، دستاوردی جز ملال و کسالت ندارد، ولی از آن طرف اثر دارای دو مؤلفه است که اهمیتش را از منظر تاریخی بالا میبرد؛ اول اینکه تقریباً تمام مطالب کتاب مستند به اسناد مکتوب یا شفاهی هستند و دوم آنکه مشی تنظیم مصاحبهها باعث شده که «شهید پیشرو» علاوه بر زندگی شهید، تصویر جامعی از فضای سیاسی و تاریخی شهر دزفول در پیش از انقلاب ارائه کند.