جوان آنلاین: تحقیقات پلیس آگاهی پایتخت درباره مرگ زنی میانسال که در آتش‌سوزی عمدی خانه‌اش به کام مرگ رفته با بررسی ادعای برادر او که مدعی است حادثه از سوی فردی ناشناس رقم خورده جریان دارد.
صبح روز جمعه بیست و نهم دی ماه امسال، قاضی محسن اختیاری، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۴۸ انقلاب از مرگ زنی میانسال با‌خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی داخل منزل مسکونی با جسد زن ۵۰ ساله‌ای به نام سحر روبه‌رو شدند که حکایت از آن داشت دو روز قبل به خاطر آتش‌سوزی خانه‌اش مصدوم و در بیمارستان بستری بوده، اما یک روز قبل از بیمارستان مرخص می‌شود و به خانه خواهرش می‌آید و ساعتی قبل به طرز مشکوکی فوت می‌کند.
مرگ مرموز
خواهر زن فوت‌شده به مأموران گفت: «سحر مجرد بود و همراه برادر مجردم که او مرد میانسالی است با هم در خانه‌ای حوالی میدان ونک زندگی می‌کردند. بامداد چهارشنبه با‌خبر شدیم خانه آن‌ها به طور مشکوکی آتش می‌گیرد و آتش‌نشانان هم پس از خاموش کردن آتش، پیکر نیمه جان برادر و خواهرم را به بیمارستان منتقل می‌کنند. خواهرم یک روز قبل گفت حالش خوب است و از بیمارستان مرخص شد و به خانه من آمد و قرار بود تا خانه جدیدی اجاره کند، مهمان من باشد، اما ساعتی قبل ناگهان حالش بد شد و من هم بلافاصله از اورژانس درخواست کمک کردم، اما وقتی عوامل اورژانس رسیدند، اعلام کردند خواهرم فوت کرده‌است.»
عوامل اورژانس هم اعلام کردند زمانی که مشغول احیای زن میانسال بوده‌اند، مقدار زیادی دود از ریه وی خارج شده‌است، اما تلاش‌های آن‌ها نتیجه‌ای نداده و در نهایت زن میانسال بر اثر مشکل تنفسی فوت کرده‌است.
ادعای عجیب
بدین‌ترتیب، تیم جنایی برای ادامه تحقیقات درباره مرگ مرموز زن میانسال راهی بیمارستانی شدند که برادرش به نام کامران در آنجا بستری و تحت درمان بود.
وی در ادعایی گفت: پس از فوت پدر و مادرمان من و خواهرم سحر تصمیم گرفتیم با هم زندگی کنیم. البته به خانه برادر و خواهر دیگرم که متأهل هستند، رفت و آمد می‌کردیم. حدود ۴۰ روز قبل آپارتمانی در نزدیکی میدان ونک اجاره کردیم. در این مدت ۴۰ روز هیچ مشکلی در ساختمان برای ما پیش نیامد، اما بامداد چهارشنبه بیست و هفتم دی ماه امسال حادثه‌ای مرموز برای ما رخ داد که در جریان آن من و خواهرم به بیمارستان منتقل شدیم و او جانش را از دست داد.»
وی ادامه داد: «نیمه‌شب من در حال تماشای تلویزیون بودم که برق آپارتمان ما قطع شد. احتمال دادم فیوز پریده‌باشد، چون همسایه‌ها برق داشتند و به همین دلیل تصمیم گرفتم از خانه خارج شوم و فیوز‌ها را چک کنم که ناگهان ضربه‌ای به سرم وارد شد و دیگر هیچ چیز نفهمیدم. وقتی به هوش آمدم، روی تخت بیمارستان بودم. الان متوجه شده‌ام همان فردی که به سرم ضربه زده خانه ما را هم آتش زده و خواهرم به خاطر همان آتش‌سوزی فوت کرده‌است.»
وصیتنامه
در حالی که بررسی‌ها حکایت از آن داشت کامران با تناقض‌گویی قصد فریب مأموران دارد، تیم جنایی در بررسی اوراق پرونده بالینی وی در بیمارستان با برگه‌ای شبیه به وصیتنامه روبه‌رو شدند که کامران با خط خود نوشته بود، از زندگی خسته‌شده و تصمیم دارد به زندگی‌اش پایان دهد. او وصیت کرده‌بود اموال او و خواهرش بین برادر و خواهر دیگرش تقسیم شود و از آن‌ها هم خواسته بود در عزای آن‌ها گریه نکنند و برای تحمل داغ مرگ آن‌ها توکل به خدا کنند. با به دست آمدن این دستخط این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که به احتمال زیاد آتش‌سوزی عمدی بوده و کامران خانه را آتش زده‌است.
سپس مأموران از وی درباره دست‌نوشته‌اش تحقیق کردند، اما مرد مصدوم مدعی شد برگه پیدا شده وصیتنامه نیست، دلنوشته‌ای است که او هر روز طبق عادت روی برگی می‌نوشته و سپس به دفترچه یادداشتش منتقل می‌کرده‌است. وقتی مأموران از او خواستند دفترچه یادداشتش را برای بررسی در اختیار آن‌ها قرار دهد، وی ادعا کرد دفترچه یادداشت در آتش‌سوزی سوخته‌است.
آتش‌سوزی مرموز
در حالی که شواهد و مدارک حکایت از آن داشت حادثه آتش‌سوزی عمدی بوده‌است، تیم جنایی برای بررسی راهی محل حادثه شدند. محل حادثه آپارتمانی در طبقه دوم ساختمان چهار طبقه مسکونی بود که بر اثر آتش‌سوزی خسارت زیادی به آن وارد شده‌بود. بر اساس گفته‌های آتش‌نشانان وقتی آن‌ها برای اطفای حریق وارد ساختمان می‌شوند، متوجه می‌شوند در خانه از پشت قفل است و به همین سبب پس از تخریب قفل در وارد آپارتمان می‌شوند که ابتدا با پیکر نیمه‌جان کامران در ۵/۱ متری در روبه‌رو می‌شوند و سپس پیکر بی‌هوش زن میانسال را در اتاق خواب پیدا و آن‌ها را برای درمان به بیمارستان منتقل و سپس آتش را خاموش می‌کنند. همچنین آتش‌نشانان اعلام کردند کانون آتش سوزی اتاق خواب بوده به خاطر اینکه آتش به سرعت خاموش شده زن فوت‌شده دچار سوختگی نشده و فقط به دلیل استشمام دود بی‌هوش می‌شود.
فرضیه قتل
از سوی دیگر، تحقیقات میدانی و گفته‌های ساکنان ساختمان حکایت از آن داشت، ساختمان مسکونی از امنیت بالایی برخوردار است و فرد غریبه‌ای به راحتی نمی‌تواند وارد ساختمان شود و شب حادثه هم هیچ غریبه‌ای وارد ساختمان نشده‌است. همچنین مشخص شد از آنجایی که زمان حادثه در آپارتمان از داخل قفل بوده و برخلاف گفته کامران فرد غریبه‌ای داخل نبوده، این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که به احتمال زیاد کامران به دلایلی و آنچه از وصیتنامه‌اش برداشت می‌شود، زمانی که خواهرش خواب بوده خانه را آتش زده تا به زندگی خودش و خواهرش پایان دهد، اما دقایقی بعد پشیمان می‌شود و تصمیم می‌گیرد، از آپارتمان خارج شود و درخواست کمک کند، اما به سبب استشمام دود بی‌هوش می‌شود و روی زمین می‌افتد. وی پس از اینکه زنده می‌ماند و متوجه می‌شود خواهرش در جریان این حادثه فوت کرده برای فرار از جرمی که مرتکب‌شده، آتش‌سوزی را از سوی مرد خیالی مطرح می‌کند.
در چنین شرایطی که احتمال می‌رود زن میانسال در حادثه عمدی به قتل رسیده‌است بازپرس جنایی به کارشناسان آتش‌نشانی دستور داد علت اصلی آتش‌سوزی و عمدی یا اتفاقی بوده آن را مشخص کنند. همچنین قرار شد کارآگاهان همزمان با تحقیقات درباره این حادثه از مرد مصدومی پس از بهبودی تحقیق کنند تا زوایای پنهان مرگ زن میانسال بر ملا شود.
