کد خبر: 1211352
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۰
مجرم سابقه‌داری که پس از آزادی از زندان اموال کودکان را با تهدید چاقو سرقت می‌کرد در آخرین آدم‌ربایی برای سرقت در دام گشت ویژه پلیس تهران گرفتار شد.
آرمین بینا

جوان آنلاین: مجرم سابقه‌داری که پس از آزادی از زندان اموال کودکان را با تهدید چاقو سرقت می‌کرد در آخرین آدم‌ربایی برای سرقت در دام گشت ویژه پلیس تهران گرفتار شد.
چندی قبل زن جوانی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از مردی به اتهام ربودن کودک خردسالش و سرقت کارت بانکی‌اش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: «خانه‌مان در یکی از خیابان‌های جنوب تهران است. معمولاً پسر خردسالم از سوپر مارکت و نانوایی برای خانه خرید می‌کند. ساعتی قبل کارت عابرم را به او دادم تا به مغازه سوپرمارکت محل برود و برای خانه مقداری وسایل و برای خودش هم خوراکی بخرد. وقتی از خانه بیرون رفت، تأکید کردم زود به خانه برگردد، اما این‌بار برخلاف همیشه دیر کرد، به همین دلیل نگرانش شدم و به مغازه سوپرمارکت محله رفتم، اما آنجا نبود و صاحب مغازه هم گفت که چند دقیقه قبل خرید کرده و از مغازه بیرون رفته است. خیلی نگران شدم و بلافاصله موضوع را تلفنی به پدرش خبر دادم و خودم نیز در کوچه پس‌کوچه‌ها به دنبالش گشتم تا اینکه دقایقی بعد در داخل خانه مخروبه صدای گریه بچه‌ام را شنیدم. وقتی وارد خرابه شدم، دیدم پسرم صورتش سرخ شده و گریه می‌کند. پسرم در حالی که به شدت ترسیده‌بود، گفت مرد جوانی او را به زور داخل خرابه برده و پس از کتک‌کاری کارت عابر و رمزش را گرفته و فرار کرده‌است. الان از سارق به اتهام آدم‌ربایی و سرقت شکایت دارم.»

سرقت‌های سریالی
با شکایت زن جوان، تیمی از کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی تهران برای شناسایی و دستگیری سارق به دستور بازپرس دادسرا وارد عمل شدند. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، مأموران با چند شکایت مشابه دیگر روبه‌رو شدند. بررسی‌ها حکایت از آن داشت متهم در کوچه و خیابان‌های جنوب تهران پرسه می‌زند و طعمه‌های خود را از میان پسران و دختران خردسالی که از خانه‌شان برای خرید بیرون آمده‌اند، انتخاب می‌کند و بعد به بهانه پرسیدن آدرسی آن‌ها را به محل خلوتی می‌کشاند. سپس وی با تهدید چاقو کارت عابر و رمز، پول و اموال قیمتی کودکان را به زور می‌گیرد و فرار می‌کند. از سوی دیگر بررسی دوربین‌های مداربسته نشان داد متهم برای اینکه شناسایی نشود در تمامی سرقت‌ها عینک دودی و ماسک بهداشتی به صورت دارد.
یکی دیگر از شاکیان گفت: «دختر خردسالم برای خرید نان از خانه بیرون رفت و وقتی دیر کرد نگران شدم و برای پیدا کردنش داخل خیابان رفتم. چند دقیقه‌ای دنبالش گشتم تا اینکه او را گریان داخل کوچه‌ای پیدا کردم. وقتی از او سؤال کردم چرا گریه می‌کنی گفت مردی از او آدرسی پرسیده و بعد او را داخل کوچه خلوتی کشانده و با تهدید چاقو کارت عابرش را گرفته است.»

ناکامی در ربودن دختر خردسال
در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده می‌شد، کارآگاهان پلیس آگاهی تیم‌های گشتی خود را در خیابان‌هایی که احتمال می‌رفت سارق دست به سرقت از کودکان بزند، افزایش دادند.
جست‌وجو و تحقیقات فنی برای شناسایی و دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل یکی از تیم‌های گشت ویژه مأموران در یکی از خیابان‌های جنوب غربی تهران مردی را دیدند که دست کودک خردسالی را گرفته بود و به زور او را به محل خلوتی می‌کشاند. مأموران به مرد جوان مشکوک شدند و احتمال دادند وی همان سارق اموال کودکان است. در چنین شرایطی که صدای گریه کودک بلند شده‌بود، مأموران به سرعت سوی مرد جوان حرکت کردند و متهم نیز با دیدن مأموران دست کودک خردسال را رها و به سرعت فرار کرد.
بدین ترتیب، یکی از مأموران به سراغ کودک گریان رفت و مأمور دیگر متهم را تعقیب و پس از طی مسافتی، وی را دستگیر کرد.
مأموران در بازرسی بدنی از متهم، کارت عابر بانک متعلق به خانواده کودک ربوده شده را کشف کردند. بررسی‌ها نشان داد لحظاتی قبل سارق وقتی کودک خردسال را در حال برگشت از سوپر‌مارکتی می‌بیند، برای سرقت اموالش اقدام به ربودن او می‌کند، اما وقتی با گشت مأموران مواجه می‌شود، او را رها و فرار می‌کند. همزمان با انتقال متهم به اداره پلیس، مأموران دختر خردسال را سالم تحویل خانواده‌اش دادند. متهم در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی از کودکان اعتراف کرد. تحقیقات از متهم ادامه دارد.

 

سرقت از کودکان راحت‌تر است
سارق مرد ۳۵ ساله‌ای به نام فریبرز است و تعدادی هم سابقه در پرونده‌اش ثبت شده‌است. او می‌گوید به خاطر اینکه سرقت از کودکان راحت‌تر است، وقتی از زندان آزاد شده تصمیم می‌گیرد از کودکان سرقت کند.

فریبرز سابقه‌داری؟
بله، من سه بار قبل از این دستگیر شده و به زندان رفته‌ام.

چه سابقه‌هایی داری؟
سابقه‌های من همه‌اش سرقت است. البته شیوه و شگرد سرقت‌هایم را هر بار تغییر می‌دهم؛ مثلاً بار اول به خاطر سرقت از خانه و انباری‌ها دستگیر و روانه زندان شدم. بار دوم سرقت وسایل داخل خودرو بود و مدتی بعد هم دوباره دستگیر شدم و بار سوم هم موبایل‌قاپی می‌کردم.

چرا هر بار شیوه سرقتت را تغییر می‌دادی؟
چند دلیل داشت و از همه مهم‌تر می‌خواستم دیرتر شناسایی شوم؛ مثلاً اگر همیشه سارق منزل باشی، چون از قبل در اداره آگاهی پرونده داری، خیلی زود شناسایی می‌شوی. اولین سرقت منزلی که رخ بدهد، پلیس به سراغت می‌آید، اما وقتی شیوه و شگردت را تغییر دهی، کمتر مشکوک می‌شوند. دلیل دیگر آن هم، وقتی به زندان می‌روی شیوه جدیدی را یاد می‌گیری و سعی می‌کنی در مدتی که زندان هستی، شیوه‌ای را انتخاب کنی که کمترین ریسک را داشته‌باشد.

چه شد این‌بار تصمیم گرفتی از کودکان سرقت کنی؟
وقتی زندان بودم، خیلی فکر کردم که پس از آزادی چه شیوه‌ای را انتخاب کنم تا اینکه تصمیم گرفتم از کودکان سرقت کنم، چون سرقت از کودکان خیلی راحت است و نیاز به درگیری هم ندارد و ریسکش هم پایین است. وقتی چاقو را به کودکان نشان می‌دهی از ترس هر چی دارند، تحویل می‌دهند و توان مقابله و درگیری هم ندارند، اما سرقت یا زورگیری از افراد بزرگسال سخت‌تر است و گاهی هم مقاومت می‌کنند و درگیر می‌شوند.

کی از زندان آزاد شدی؟
من آخرین‌بار یک سال قبل از زندان آزاد شدم.

چرا عبرت نمی‌گیری و ادامه می‌دهی؟
اول اینکه افراد سابقه‌دار کار پیدا نمی‌کنند و دوم هم من همیشه بلند پرواز بودم و دوست داشتم خیلی زود پولدار شوم، اما پول‌های باد آورده را باد می‌برد و من هم با همان پول‌ها معتاد شدم و الان هم برای تأمین هزینه موادم سرقت می‌کنم.

درباره سرقت‌ها توضیح بده؟
معمولاً در خیابان‌های جنوب و جنوب غربی تهران پرسه می‌زدم و کودکانی را که برای خرید از خانه‌شان بیرون می‌آمدند، تحت‌نظر می‌گرفتم. آن‌ها را تعقیب می‌کردم و وقتی به مکان خلوتی می‌رسیدند به بهانه پرسیدن آدرس به آن‌ها نزدیک می‌شدم و بعد هم آن‌ها را به زور به گوشه‌ای می‌کشاندم و با تهدید چاقو کارت عابر و اگر پول همراه داشتند، از آن‌ها می‌گرفتم.

رمزش را از کجا به دست می‌آوردی؟
رمز را به زور از کودکان می‌گرفتم و بعد هم خیلی زود به عابربانک می‌رفتم و تمامی پول‌های آن را قبل از اینکه کارت مسدود شود، خالی می‌کردم یا از مغازه‌ای وسایل می‌خریدم و حتی چند باری هم طلا خریدم.

فکر می‌کردی به این زودی دستگیر شوی؟
نه، معمولاً کودکانی که قبلاً از آن‌ها سرقت کرده‌بودم، از ترس مقاومت نمی‌کردند، اما آخرین طعمه‌ام کودک شجاعی بود و داد و فریاد می‌کرد و من هم مجبور شدم به زور او را روی زمین بکشانم که مأموران به من مشکوک شدند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار