جوان آنلاین: یکی از چالشهای زندگی زناشویی کمک مردان در کارهای خانه است. بسیاری از مردان در شغل سخت خانهداری کمک همسرانشان هستند، اما عدهای هم از این کار شانه خالی میکنند که میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. در ادامه با چند نفر از شهروندان همکلام شدیم تا نظر آنها را دراین باره بشنویم. این سؤال مطرح شد، آیا در کارهای خانه به همسرتان کمک میکنید؟ نتیجه این مساعدت و همراهی چه بوده و است؟
1) حمزه رضایی، ۳۲ ساله و دارای دو فرزند است. او بوتیکدار است و میگوید: «همسرم پرستار است. شرمندهاش هستم که خیلی نمیتوانم در کارهای خانه کمکش کنم، اما در همان ساعتهای کمی که در خانه هستم بچهداری با من است تا او به کارهای عقب افتادهاش برسد. در واقع معتقدم همانطور که من و همسرم هردو بیرون منزل کار میکنیم، پس باید در خانه نیز با هم کار کنیم و خانهداری کار مشترک ما در منزل است. سعی میکنم ساعت کاریام را طوری تنظیم کنم که خودم او را به محل کار ببرم تا کمی کمک حالش باشم. نتیجه این همکاری هرچند کم مایه آرامش همسرم است. آرامش همسرم یعنی آرامش خانه و آرامش فرزندانم و این میتواند زندگی شاد و سالمی را برای همه ما رقم بزند.»
2) کاظم ایوبی، ۴۵ ساله و معلم است. او میگوید: «جدای از زن و شوهر بودن بهعنوان یک مسلمان موظف هستیم به دستورات اخلاقی و دینیمان عمل کنیم. باید مرد عمل بود. این یک واقعیت است که خانهداری نه تنها عار نیست بلکه کار هنرمندانهای است که هیچ مردی نمیتواند با ظرافت و مهارت زنان آن را انجام دهد، اما من با علاقه بسیار دوشادوش همسرم به او کمک میکنم و نتیجه آن تأثیر روحی مثبت و خوب در سه فرزندانم است.»
3) میثم براتی، ۲۵ ساله و تازه داماد است. او و همسرش هشت ماهی است زندگی مشترکشان را آغاز کردهاند. او در پاسخ به سؤال ما خندهای میکند و میگوید: «من که اول زندگی هستم باید خودی نشان بدهم پس حتماً کمک همسرم هستم.»، اما بعد اضافه میکند: «شوخی کردم ولی حرفم عین واقعیت است. مرد اگر بخواهد تربیت، شخصیت و خود واقعیاش را به همسرش ثابت کند یکی از راههای آن کمک در امور خانه است. همین که به من مطمئن میشود برایم کافی است.»
4) سپهر ۳۱ ساله است. او میگوید: «شبها خیلی دیر به خانه میروم به همین دلیل وقت و توان کار ندارم، اما وقتهایی که همسرم خیلی درگیر کار خانه و تربیت بچهها بوده، دستانش را میبوسم و از او تشکر میکنم. این کار را مقابل بچهها انجام میدهم. همین که میداند و میبیند که میفهمم راضی میشود. از طرفی مرا مغرور نمیداند.»
5) علی ۴۰ ساله و شغلش رانندگی است. او میگوید: «همسرم وسواس دارد و کارم را قبول ندارد. به همین دلیل در کار خانه دخالتی نمیکنم، اما همه خرید خانه با من است. وقتی هم به خانه میروم سعی میکنم خوشرو باشم تا شاد شود. حداقل کاری است که در توانم است.»
6) رضا کامرانی، ۳۵ ساله است. شغلش آزاد و مغازهاش دیوار به دیوار خانهشان است. وی میگوید: «میدانید چرا مغازهام دیوار به دیوار خانهمان است؟ برای اینکه هر وقت همسر و پسرم مرا صدا کردند بلافاصله بگویم بله و در خدمتشان باشم.» او ادامه میدهد: «هیچ وقت دروغ نگفتهام حالا هم نمیخواهم دروغ بگویم. راستش تا حالا دست به ظرف و جاروبرقی نزدهام. همسرم خیاط ماهری است و کلی هم مشتری دارد، ولی آنقدر منظم و منضبط است که هیچ وقت ندیدم غذایمان آماده نباشد و لباسی نشسته باشد. به همین دلیل هیچ وقت از من کمکی نخواسته است. اما قدردانش هستم و اگر خواستهای داشته باشد در حد توانم برآورده میکنم.»
7) حاج آقا باقری روحانی جوانی است. او میگوید: «با اینکه مدام در حال مطالعه و تحصیل در حوزه هستم، اما در همان زمان کوتاهی که در خانه هستم سعی میکنم هر کاری که از عهدهام بر میآید انجام دهم. به فرموده پیامبر (ص) کمک مرد در کارهای خانه مانند هزار صدقه و ثواب، هزار حج و عمره و یک سال عبادت است. به نظر من کمک در کارهای خانه به همسر یکی از راههای نزدیک شدن به خداست، پس باید از این فرصت استفاده کرد و غفلت نکرد.»
8) وحید ۵۰ ساله و همسرش بیمار است. او میگوید: «همسرم به دلیل بیماری کلیه چند سالی است توان انجام کارهای خانه را ندارد. هم از او پرستاری میکنم و هم کارهای خانه را انجام میدهم. البته بچهها کمک میکنند، اما بیشتر کارها با من است. به آرامشی که برای همسرم ایجاد میشود افتخار میکنم. همیشه به او میگویم که خیالش راحت باشد تا بداند در امنیت کامل است. احساس میکنم وقتی کنارش هستم درد بیماری را کمتر حس میکند.»
7) کاظم امیری طلافروش است و ۵۵ سال سن دارد. او در پاسخ سؤال ما لبخندی میزند و میگوید: «همیشه به خانم گفتهام مرا از کار خانه معاف کن. حقیقتش را بخواهید اصلاً به انجام کار خانه علاقهای ندارم و وقت هم ندارم. تا حالا همسرم گلایهای نداشته و حرفی نزده است. البته سعی میکنم محبتها و زحماتش را تلافی کنم تا فکر نکند به فکرش نیستم.»
10) ابراهیم ۴۴ سال سن دارد. او میگوید: «بله کمک میکنم و این کار را ننگ نمیدانم. چون از پیامبر (ص) روایت است اگر مردی کار خانه را ننگ نداند وارد بهشت میشود. علاوه بر این بر اساس روایات، یکی از راههایی است تا یک مرد ثابت کند همسرش را دوست دارد و برایش ارزش قائل است.»
11) آرش ۳۰ سال سن دارد و آرایشگر است. آرش با قاطعیت میگوید: «از همان ابتدای زندگی این قانون را گذاشتیم که هر وقت منزل بودم کارهای خانه با من باشد. البته غذا بلد نیستم و این کار با همسرم است، اما شستن ظرف، جاروکردن و مرتب کردن منزل با من است. از این تصمیم هم راضی هستم. همسرم هم وقت بیشتری پیدا میکند تا با دختر خردسالمان بازی کند.»
12) ابوالفضل ایمانی، ۷۰ ساله است. شنیده بودیم این روحیه در مردان قدیمی کمتر دیده میشود، اما جوابش متفاوت است. او میگوید: «با افتخار اعلام میکنم سالهاست در خدمت همسرم هستم. پدرم را خدا رحمت کند. او همیشه سر این موضوع با من اختلاف داشت، اما من هیچ وقت همسرم را به خاطر تفکر پدرم در کارهای خانه و بزرگ کردن پنج فرزندم تنها نگذاشتم. شاید باورتان نشود به دلیل همین روحیه همکاری و تفاهم بود که سالها بدون هیچ تنشی با هم زندگی کردیم و وقتی همسرم را میبینم عذاب وجدان ندارم. حالا او ۶۳ ساله است و من ۷۰ ساله. هر دو به لطف خدا در سلامت کامل هستیم و کنار هم زندگی آرامی داریم.»
13) کامران ۲۳ سال دارد و هنوز ازدواج نکرده است. از او درباره کمک پدرش در کارهای خانه میپرسم که پاسخ میدهد: «پدرم راننده ماشینهای سنگین است. ما خیلی کم او را میبینیم، اما هر بار که با هم صحبت میکنیم به من سفارش میکند در نبودش مرد خانه باشم و همه جوره و در همه کارها از جمله کارهای خانه به مادرم کمک کنم. پدرم در همان مدت کمی که در خانه است به مادرم محبت میکند و به او در انجام کارها و میهمانیها کمک میکند. همین باعث میشود وقتی میبینم پدرم مرد عمل است، حرفها و سفارشاتش را گوش میکنم.»
14) جعفر ۳۸ سال سن دارد و مرد شوخ طبعی است. او در پاسخ به سؤال ما خاطرهای تعریف میکند: «نزدیک عید بود که قرار شد همراه همسرم خانه تکانی کنیم. یکی از بشقابهای سرویس چینی را شکستم. بعد وایتکس را روی چند دستمال گلدار آشپزخانه ریختم. خلاصه بگویم کار به دعوا کشید. از آن به بعد همسرم اجازه نمیدهد پا داخل آشپزخانه بگذارم. دوست دارم کمک کنم، اما اجازه نمیدهد.»
15) رضا ۶۰ ساله است. او تعریف میکند: «اوایل زندگی در کارهای خانه دخالتی نمیکردم تا اینکه اولین فرزندانمان که دو قلو بودند به دنیا آمدند. وقتی میدیدم همسرم دست تنها همه کارها را انجام میدهد دلم سوخت. از آن به بعد هر وقت خانه بودم به خصوص روزهای تعطیل در نگهداری بچهها کمک و حتی پوشک آنها را هم عوض میکردم یا کارهایی که از عهدهشان بر میآمدم را انجام میدادم. شاید باورتان نشود همسرم اوایل مادرشدن خیلی عصبی بود، اما کمکهایم باعث شد روز به روز آرامتر شود و نظرش نسبت به من تغییر کند.»
16) جلال ۵۸ سال سن دارد و شغلش آزاد است. جلال میگوید: «من دوست دارم وقتی وارد خانه میشوم همه چیز مرتب و غذا و میوه آماده روی میز باشد. اصلاً حوصله کار خانه ندارم. مادرم مرا اینطور بزرگ کرده است و پدرم هم همینطور بود. به خاطر همین هر ماه مبلغی را به همسرم میدهم تا یک نفر را برای انجام کارهای خانه استخدام کند. فقط این کمک از من بر میآید!»
17) سیاوش ۴۱ ساله و شغلش نظامی است. او اظهار میدارد: «مؤمن باید زیرک باشد. یک مرد زیرک و باهوش وقتی آینده زوجها را بررسی میکند متوجه میشود، تفاهم و با هم بودن یک زوج چقدر در سلامتی روحی و جسمی آنها تأثیر دارد. من دوست دارم همسرم همیشه سلامت و شاد باشد. پس به او در کارهای خانه بهخصوص کارهای سنگین کمک میکنم تا با سلامتی کامل سالها کنار هم زندگی کنیم.»