کد خبر: 1207581
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۱
گفت‌وگوی «جوان» با امین گزستانی از خادمان و فعالان فرهنگی گلزار شهدای کرمان
امین گزستانی از شروع کار معراج شهدای کرمان به همت حاج قاسم می‌گوید: سال ۱۳۶۲ معراج شهدای کرمان به عنوان یک مؤسسه فرهنگی به دست حاج قاسم و بچه‌های تعاون لشکر ۴۱ ثارالله افتتاح شد. در دوران جنگ بیشترین خدمتش تحویل پیکر به خانواده شهدا بود.
صغری خیل فرهنگ

جوان آنلاین: امین گزستانی از خادمان و فعالان فرهنگی گلزار شهدای کرمان است که کار‌های جهادی و فرهنگی‌اش را از سال‌ها پیش از شهادت حاج قاسم به عنوان خادم در مهدیه و مسجد صاحب‌الزمان (ع) و همچنین در گروه سیره شهدا در جوار گلزار شهدا آغاز کرد. او هر چه را در این مسیر دارد مرهون نگاه اهل بیت (ع) می‌داند. مأموریت دیگر او و همراهانش از روز‌های ابتدایی شهادت حاج قاسم شروع شد؛ روز‌هایی که هر لحظه‌اش برای او پر بود از کرامات و الطاف شهدایی. در روز‌های حضورمان در کرمان و در گلزار شهدا با وی همراه شدیم. هر چند فرصت زیادی برای همکلامی با ما نداشت، اما همراهی‌مان کرد. او از راه‌اندازی معراج شهدای کرمان، از حضور حاج قاسم در گلزار شهدا، از همراهی‌اش در امور جهادی نظیر سیل و زلزله، از راه‌های حاج قاسم شدن و در نهایت از برنامه‌های چهارمین سالروز شهادت سردار سلیمانی برایمان روایت کرد.

معراج شهدای کرمان و گلزار شهدا
امین گزستانی از شروع کار معراج شهدای کرمان به همت حاج قاسم می‌گوید: سال ۱۳۶۲ معراج شهدای کرمان به عنوان یک مؤسسه فرهنگی به دست حاج قاسم و بچه‌های تعاون لشکر ۴۱ ثارالله افتتاح شد. در دوران جنگ بیشترین خدمتش تحویل پیکر به خانواده شهدا بود. معراج شهدای کرمان تا امروز محل ملاقات و تحویل بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ شهید دفاع مقدس، شهدای مدافع امنیت، مدافع حرم فاطمیون و مدافع وطن به خانواده‌های عزیزشان بوده است.
اولین گروه جهادی‌معراج شهدای کرمان از سال ۱۳۹۳ در حال خدمت‌رسانی است. این گروه جهادی در زلزله کرمانشاه و سیل اهواز و حمیدیه به مردم این مناطق کمک کرد. نیرو‌های حشدالشعبی هم در کنار ما بودند. زمانی هم که زلزله کرمان و گلستان اتفاق افتاد، باز هم خودمان را به منطقه رساندیم. در خود استان کرمان هم هر جا که لازم شد از شمال و جنوب حضور فعالانه داشتیم. معراج شهدا علاوه بر این اقدامات در مورد فرهنگ‌سازی و ازدواج آسان و سبک زندگی و آموزش هم فعالیت دارد. روز‌های بعد از شهادت حاج قاسم هم بحث خدمات دهی به زائران نظیر راویتگری، پذیرایی و اسکان به میهمان‌ها اضافه شد. یکی دیگر از افتخارات ما در ایام اربعین، استقرار موکب معراج شهدا درکربلا از سال ۱۳۹۴ بود که در بحث خدمت‌رسانی و اسکان زوار اباعبدالله‌الحسین (ع) فعالیت و روزانه از ۳ هزار و ۵۰۰ نفر پذیرایی می‌کند و به آن‌ها اسکان می‌دهد.

به وقت حاج قاسم؛ یک و بیست
گزستانی در ادامه از سفارش حاج قاسم برای هر چه با شکوه برگزار شدن مراسم ایام فاطمیه سال ۹۹ می‌گوید: آخرین فاطمیه‌ای که حاج قاسم کنار ما بودند، فاطمیه سال ۱۳۹۷ بود. حاج قاسم به بچه‌های خادم فرمود، ایام فاطمیه سال دیگر را خیلی ویژه برگزار کنید. با چای و کیک از میهمان‌های حضرت زهرا (س) پذیرایی کنید. جلوی در دیگر تفتیش نگذارید. یکی از بچه‌ها گفت شما که می‌گفتید تفتیش بگذارید! حاج قاسم گفت شاید این آخرین فاطمیه‌ای باشد که من در بیت‌الزهرا (س) هستم.
لحظه شنیدن خبر شهادت سردار سلیمانی تهران بودم و خبر را در فضای مجازی دیدم. از همان لحظه ما میزبان میهمانان حاج قاسم هستیم. خانواده شهدا می‌آمدند دور مزاری که حاج قاسم آن را برای تدفین خود انتخاب و وصیت کرده بود، (کنار بسیجی شهید یوسف الهی) می‌نشستند و ندبه و زاری می‌کردند.
ما از همان لحظات همراه با دوستان و خادمان، ستادی را برای استقبال از میهمان‌هایی که از سراسر کشور برای استقبال از پیکر حاج قاسم، تشییع و تدفین ایشان می‌آمدند، راه‌اندازی کردیم و از همان زمان آمادگی داشتیم. ما همه این‌ها را از حاج قاسم یاد گرفته بودیم. ایشان می‌فرمود: «میزان فرصتی که در بحران‌ها هست، در خود فرصت‌ها هم نیست.»
اینجا بود که متوجه شدیم حضور این همه عاشق و زائر، فرصتی برای خادمی و افتخاری است که نصیب ما شده است. الحمدلله از همان روز‌های ابتدایی همپای دیگر خادمان حضور داشتم. یکی دیگر از برنامه‌هایی که معراج شهدا موفق به عملیاتی کردن آن شد، برنامه «به وقت حاج قاسم» یا برنامه «یک و بیست» بود که از هفته اول بعد از شهادت سردار دل‌ها برگزار شد. در این برنامه ما در اصل آموزش سبک زندگی شهدا و تبیین سیره شهدا را مد نظر قرار داده‌ایم. در این برنامه‌ها به ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و معرفی شهدا و همرزمان شهید سلیمانی در لشکر ۴۱ ثارالله می‌پردازیم.

اینجا دارالشفاست
وی در ادامه می‌افزاید: در این چهار سال ما هر چه دیدیم کرامت و معجزه بود. مغناطیس وجودی شخصیت حاج قاسم به گونه‌ای است که زائران زیادی را به گلزار شهدا جذب می‌کند. ایشان بعد از مشهد، قم و شاهچراغ بیشترین زائر را دارد. مردم از همه دنیا و از همه کشور برای زیارت سید شهدای محور مقاومت می‌آیند؛ زائرانی که از همه اقشار هستند و از ایشان تلمذ کرده که ان‌شاءالله بتوانند رهروی راه حاج قاسم باشند و در مسیر حرم جمهوری اسلامی مایه مباهات و فخر شوند.
شهدا دست رد به سینه کسی نمی‌زنند. سید شهدای مقاومت، واسطه فیض است، شهدا و حاج قاسم وساطت و مشکلات را رفع می‌کنند. به فرموده امام خمینی (ره) همین مزار پاک شهیدان است که دارالشفای عاشقان و عارفان است. اینجا دارالشفاست. هوای اینجا استشمام هوای بهشتی است، هر کس اینجا آمده اینگونه اظهار کرده است که اینجا حال و هوای دیگری دارد.

نوری که از گلزار به آسمان متصاعد است
عالم بزرگوار کرمان آیت‌الله حاج شیخ عباس حقیقی متولد سال ١٣٠٠ و از روحانیون اصیل، مبارز و انقلابی استان کرمان و از اساتید اخلاق و مفسر قرآن بود. آیت‌الله عباس حقیقی که از شاگردان امام خمینی (ره) به شمار می‌رفت، در ساده زیستی، دانش علوم دینی و فقهی، تفسیر قرآن، حسن خلق و حسن معاشرت با مردم در جامعه مشهور بود و تا قبل از بیماری قلبی، امامت جماعت مسجد جامع کرمان را که به عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مساجد شهر کرمان به شمار می‌رود بر عهده داشت.
ایشان سال ۱۳۵۴ یعنی قبل از انقلاب در عالم خواب دیدند که نوری از محل کنونی گلزار شهدای کرمان در جنب مسجد مهدیه به آسمان ساطع می‌شود و همه اینجا جمع شده‌اند. ایشان به فرزندشان وصیت کردند اگر من فوت کردم، مرا کنار مهدیه دفن کنید. آن زمان جنگی واقع نشده بود و گلزار شهدایی نبود. نهایتاً ١٨ اسفند ١٣٨٦ به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان شفای این شهر به دیار حق شتافت. بعداز رحلت ایشان با وساطت حاج قاسم پیکر ایشان در نزدیک‌ترین مکان به گلزار شهدا، یعنی در کنار قبور شهدای گمنام دفن شد. چون جز شهدا و خانواده‌شان کسی را آنجا دفن نمی‌کردند.

پذیرایی مادر شهید از اتوبوس دختران جنوبی
امین گزستانی در ادامه ما را میهمان چند خاطره می‌کند و می‌گوید: در باره کراماتی که به زائران عزیز می‌شود، خاطرات زیادی است که من اینجا به یکی دو نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنم. بعد از اربعین شهید سلیمانی کاروانی از دختر خانم‌ها از جنوب کشور به گلزار شهدا آمدند. حدود ساعت یک شب بود که به گلزار رسیدند، اما از اتوبوس پیاده نمی‌شدند. خدمت مسئول‌شان رفتم و گفتم چرا از اتوبوس پیاده نمی‌شوید، آن‌ها گفتند ساعت یک نیمه شب است و هوا تاریک، کمی نگرانیم.
گفتم حاج قاسم اینجاست. همان فرماندهی که برای امنیت دختران ایزدی و مسیحی، برای امنیت دختران شام، یمن و عراق خون دل‌ها خورد. همان حاج قاسمی که برای رهایی زنان و دختران فوعه و کفریا تلاش کرد و امنیت را برایشان به ارمغان آورد. از اتوبوس پیاده شدند و نیاز به شام و محل اسکان داشتند. همان لحظه یاد مادر شهیدی افتادم که به من سفارش کرده بود هر زمان زائران حاج قاسم از راه رسیدند و نیاز به اسکان و غذا داشتند آن‌ها را به منزل ما بیاور! ساعت کمی از یک نیمه شب گذشته بود. به مادر شهید پیام دادم که مادر بیدارید؟ در پاسخم نوشت، بله. من هم ماجرای زوار جنوبی را برایش روایت کردم. مادر شهید که از قبل چند اتاق خانه‌اش را برای پذیرایی زائران آماده کرده بود، گفت آن‌ها را به خانه ما بیاور، برایشان شام آماده می‌کنم. میهمانان جنوبی اصلاً فکرش را هم نمی‌کردند که این طور از آن‌ها استقبال شود.

همچون شیشه عطری که...
حقیقت این است که مردم ما قدردان زحمات آن‌هایی که برایشان قدم بر می‌دارند، هستند. مردم می‌دانند حاج قاسم عشایرزاده اهل روستای قنات ملک برای امنیت‌شان از هیچ مجاهدتی دریغ نکرد. همه کارهایش برای رضای خدا بود، لله بود. برای همین هم خدا اینگونه او را عزت بخشید و مورد محبت مردم قرار داد.
روزانه عاشقان زیادی به زیارت می‌آیند و ما همیشه سعی کردیم کرامات و سبک زندگی حاج قاسم و دوستان و همرزمانش را برای آن‌ها روایت کنیم. ما از شهید علی ماهانی برایشان می‌گوییم؛ همان رزمنده‌ای که امروز برکت گلزار شهدای کرمان است. حاج قاسم درباره شهید ماهانی گفته بود هر گاه دلم می‌گرفت، علی آقا را در واحد مخابرات پیدا می‌کردم و می‌گفتم برای ما روضه حضرت زهرا بخوان که گریه کنیم و آرامش بگیریم و دنبال کار‌ها بدویم.
ما از علی آقا شفیعی، از شیخ شعاعی، از شیخ بیک، از شهید یوسف الهی، از شهید حسین بادپا، از یوسف زنگی‌آبادی، از محمد مهدی کازرونی و از تک‌تک شهدای گلزار برای زائران روایت می‌کنیم.
حاج قاسم وقتی دلش می‌گرفت، خودش می‌آمد و بالای سر تک تک شهدا می‌رفت و حمدی می‌خواند و از آن‌ها استمداد می‌گرفت. به همه می‌گفت شهدا الگو هستند. خودش درس‌های زیادی از شهدا گرفت. او مانند شیشه عطری بود که شکست و عطرش منتشر شد. منتشر شد که همه این شهدا را بشناسند.
راه‌های حاج قاسم شدن!
او در پایان از راه‌های حاج قاسم شدن می‌گوید: مطلب اول اینکه ما مثل حاج قاسم خیلی داشته و داریم. آن‌هایی که گمنام هستند. همه آن شهدایی که رفتند و حالا ما فقط از آن‌ها یک نام می‌شنویم.

اخلاص داشت
اگر حاج قاسم خاص شد و اینگونه عزت یافت، برای این بود که در همه امور اخلاص داشت و هر کاری می‌کرد برای رضای خدا بود. همان حاج قاسمی که وصیت کرد روی سنگ مزارش بنویسند «سرباز». آری او سرباز امام زمان (عج) بود.

توسل به اهل بیت (ع)
او کسی بود که همیشه گوش به فرمان امام زمانش بود. گوش به فرمان امام خامنه‌ای بود. حاج قاسم در سختی‌ها و مشکلات به خدا پناه می‌برد و از اهل بیت (ع) و معصومین استعانت و یاری می‌خواست. او خادم امام رضا (ع) و حضرت زهرا (س) بود. سال‌ها در ایام فاطمیه کنار در ورودی بیت‌الزهرا، دست به سینه می‌ایستاد و به میهمانان روضه حضرت زهرا (س) احترام می‌گذاشت. او شهدا را زنده می‌دانست و به آن‌ها توسل می‌جست. او در عملیات والفجر ۸ در اروند، وقتی محاسباتش با هم جور در نیامد، از حضرت زهرا (س) مدد گرفت و به پهلوی شکسته حضرت زهرا متوسل و موفق شد.

اهل دویدن بود
حاج قاسم اهل دویدن بود، او می‌گفت: «مرد این میدان ما هستیم برای شما، نیرو‌های مسلح نمی‌خواهد. من حریف شما هستم!»
حاج قاسم می‌گفت فرمانداری ما در میدان بیاست! برو نیست. می‌رفت جلو و بعد به نیرو‌ها می‌گفت بیایید. ابوحسین روایت می‌کرد و می‌گفت وقتی می‌خواستیم منطقه‌ای را فتح کنیم، حاج قاسم می‌گفت می‌روید، شهید هم نمی‌دهید، مراقب باشید. تلفات هم نباید بدهید، خودتان را می‌رسانید. ابوحسین در ادامه می‌گفت ما می‌رفتیم و به محل مورد نظر می‌رسیدیم. بعد می‌دیدیم او از همه ما جلوتر وارد منطقه شده است.

اهل رفتن بود
حاج قاسم اهل رفتن بود. نه تنها در منطقه و در کمک به مردم ایران، بلکه زمان زلزله و سیل در خوزستان و جنوب، در سیستان و بلوچستان.

خادمی حرم جمهوری اسلامی

او مقابل ظلم اشرار و تروریست‌ها ایستاد و از حرم جمهوری اسلامی دفاع کرد. او خودش اولین خادم این حرم بود. ما باید یاد بگیریم.

تکریم والدین
راه رسیدن به حاج قاسم تکریم پدر و مادر است. او دست و پای پدر و مادرش را می‌بوسید و می‌گفت مادر جان! حلال کردی! از من راضی شدی؟! درباره خانواده و والدین شهدا هم همین طور بود. حاج قاسم یک دفترچه کوچک داشت که شماره مادران شهدا و خانواده‌هایشان در آن بود. زنگ می‌زد و تکریم‌شان می‌کرد. حتی با یک تماس و احوالپرسی. مادر علی آقا شفیعی می‌گفت از لبنان و سوریه به من زنگ می‌زد.

ولایت فقیه
راه رسیدن به حاج قاسم و عاقبت بخیری همان ولایت فقیه بود. همان که حاج قاسم بار‌ها قسم خورد و فرمود: «از شئون عاقبت بخیری ارتباط دلی و قلبی با حضرت آقاست» و این آخرین رمز حاج قاسم شدن است.
گزستانی به برنامه‌های دوازدهم دی ماه سال ۱۴۰۲ هم اشاره می‌کند و می‌گوید: در سالروز شهادت حاج قاسم گلزار شهدا برنامه خاص دارد. از ۱۲ دی ۱۴۰۲ تا ۱۸ دی ساعت ۳ عصر تا ۵ عصر و تا حدود اذان مغرب در گلزار شهدا مراسم اجرا می‌شود. بعد از نماز مغرب و عشا هم دعای کمیل و ندبه برگزار می‌شود. در این برنامه‌ها ما از حضور سخنرانان و مداحان کشوری و بومی بهره می‌بریم و همچنین امسال بیش از ۱۰۰ موکب برای پذیرایی و خدمت‌رسانی به زائران جانمایی کرده‌اند. ان‌شاءالله به مدد شهدا برنامه‌های امسال همچون سال‌های گذشته بسیار منظم و شایسته اجرا شود. امیدواریم شفاعت شهدا شامل حال زائران و خادمان شود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار