بخشی از یادداشت‌های یک اسیر صهیونیست را می‌خواندم که از نیروهای حماس به دلیل انسانیتی فراتر از حالت طبیعی در برخورد با دخترش تشکر کرده و نوشته‌بود که دخترش خود را در غزه یک ملکه می‌دانست. احتمالاً هر کدام از ما، در زندگی خود شاهد این رفتار‌های فراطبیعی که این اسیر ذکر کرده، بوده‌ایم.
صبوری و مهربانی را در عمق وجود مردم مسلمان ایران در همه زمان‌ها دیده‌ایم؛ چه در دوران انقلاب، چه در زمان جنگ تحمیلی و چه بعد از آن. در مسائل بسیار جزئی مثل تعارف نان در کوچه و خیابان به کودکانی که حتی شاید نشناسند یا اقدامات مهم و حساسی مثل زمان جنگ که سربازی ماسک خود را بر صورت کودکی می‌گذارد و خودش تا آخرین لحظه عمر با عوارض بمب‌های شیمیایی دست و پنجه نرم می‌کند.
آنقدر برایمان رفتار‌های ارزشمند عادی شده که شاید به چشممان نیاید، اما به نظر می‌رسد این‌گونه رفتار‌ها در بسیاری از کشور‌ها وجود ندارد و به افسانه تبدیل شده‌است.
می‌بینیم که فردی مانند حاج قاسم در میدان نبرد چگونه است و در برخورد با کودکان چه لطافت و محبتی دارد. از آن بالاتر می‌بینیم که پیامبر درباره دختران و کودکان چه جملاتی دارند و چگونه رفتار کرده‌اند و به تبعیت از ایشان، مردان و زنان مسلمان چه ارزش و احترامی برای دختران قائلند تا جایی که دو دهه برای دختر گرامی آن حضرت، عزاداری می‌کنند و او را به عنوان الگو و اسوه زنان و مردان این مرز و بوم پذیرفته‌اند.
ریشه این رفتار‌ها را می‌توان در الگو‌ها و ارزش‌های هر ملت یا فردی یافت. در فرهنگ اسلامی دختران تکریم می‌شوند و با آنها مثل ملکه برخورد می‌شود. برای مثال در توصیه‌های پیامبر اسلام می‌خوانیم: «مستحب است که مرد برای اهل و عیالش هدیه بخرد و هنگام تقدیم نمودن از دختران آغاز کند.»
شاید غرب توانسته‌باشد شعار‌های زیبا و عمیق مکاتب الهی مانند آزادی را به سرقت ببرد و با تغییر و تحریف مفاهیم آنها، اقدام به فریب افراد کرده‌باشد، اما مفاهیمی که بر اساس اومانیسم و ترجیح منافع شخصی شکل گرفته‌اند، چگونه می‌توانند انسانیت و کرامت را به تصویر بکشند؟
امروز شاهد تلاقی بزرگ میان فرهنگ اسلامی و فرهنگ منحط غربی هستیم؛ تمدن غربی در بسیاری از مسائل به خصوص در مسئله زن، به بن‌بست رسیده‌است و در این زمان احتیاج داریم که بیشتر راجع به ارزش‌ها و فرهنگ اسلامی صحبت کنیم، همان چیزی که گمشده مردم پرورش یافته در فرهنگ غرب است.
بررسی و پرداختن به شعار‌های واقعی با مفاهیم راقی مانند توحید در مکتب اسلام، شخصیت و هویت فردی و اجتماعی مسلمانان را نشان می‌دهد. همان شخصیتی که رفتار‌های انسانی از او صادر می‌شود و زن صهیونیستی را به تشکر وا می‌دارد.
در مسئله زن، حالا که غرب ایده و نظریه خود را اجرا کرده و نتیجه‌اش در آرامش نداشتن زنان، آمار وحشتناک تجاوز، مادرانی که قاتل فرزندانشان هستند و مسائلی از این دست مشخص شده‌است، به راحتی با ارائه نظریه اسلام و الگو‌هایی مانند حضرت زهرا (س) می‌توان نه‌تن‌ها زنان بلکه بشریت و انسانیت را نجات داد. تأثیر رفتار امروز غرب با زنان و دختران مانند شیءانگاری زن، استفاده از زن به عنوان نیروی ارزان قیمت فقط روی زنان و دختران نیست و جامعه، نسل‌های بعدی و انسان‌های تربیت یافته توسط این زنان و دختران نیز تحت‌تأثیر قرار خواهند گرفت.
پژوهشگر حوزه زنان
