جوان آنلاین: همانند هر تصمیمی، مصوبه افزایش سن بازنشستگی در کشور نیز دارای مزایا و معایبی است. یکی از نکات مثبت این مصوبه کمک به صندوقهای بازنشستگی و به نوعی در صورت تداوم وضعیت مدیریت فعلی، به تاخیر انداختن مساله ورشکستگی آنهاست. در حال حاضر نسبت منابع به مصارف این صندوقها در وضعیت هشدار قرار دارد. در ابتدای دهه ۹۰، صندوقهای بازنشستگی کمتراز ۵ هزار میلیارد تومان از دولت کمک میگرفتند، اما در بودجه سال جاری این عدد به ۳۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده که طبیعتا این روند نمیتواند ادامه دار باشد. بر این اساس افزایش سن بازنشستگی میتواند دستکم بار مالی ناشی از این ناترازی را کاهش دهد. طبیعتا هر میزان که صندوقهای بازنشستگی از دولت کمک کمتری بگیرند دولت میتواند منابع خود را بیشتر صرف زیرساختها کند.
نکته نسبتا مثبت دیگر در این مصوبه، افزایش سقف پاداش بازنشستگی است؛ کسانی که امسال بازنشست میشوند به ازای سنوات خدمت ۵۰۰ میلیون تومان دریافت میکنند. طبیعتا وقتی سوابق خدمات فردی بیشتر شود، سقف پاداش نیز افزایش پیدا میکند. اما این مساله حاوی عارضههایی نیز هست که مهمترین آن افزایش نرخ بیکاری است. عده زیادی از جوانان چشم انتظار هستند تا افرادی که دوره شغلی شان به پایان رسیده از چرخه اشتغال خارج و نوبت به آنها برسد.
علاوه بر هزینههای ناشی از افزایش سن بازنشستگی و رشد نرخ بیکاری، این تصمیم، فرسودگی شغلی را نیز به همراه خواهد داشت. هر چند سن بازنشستگی در کشورمان نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر سن پایینی است، اما به هر حال نمیتوان منکر تاثیرات افزایش سن بازنشستگی بر فرسودگی شغل شد.
سال ۱۳۳۱ سن بازنشستگی برای مردها ۶۵ و برای زنها ۶۰ سال بود، اما این سن به مرور و طی تصمیم گیریهای جدید برای مردها به ۵۰ و برای زنها به ۴۵ سال کاهش یافت که تقریباً پایینترین سن بازنشستگی در دنیا است.
تصمیم مجلس چیست؟
پس از اعلام خبر مصوبه افزایش سن بازنشستگی، برخی رسانهها نوشتند که سن بازنشستگی ۱۲ سال افزایش داشته است یا اینکه تازه واردها به بازار کار مجبور هستند، چیزی حدود ۴۲ سال سابقه کار داشته باشند تا بازنشسته شوند. این موضوع، اما از سوی مجلس تکذیب و عنوان شد که سقف سنوات برای بازنشستگی ۳۵ سال برای مردان و ۳۰ سال برای زنان است و حداکثر سن بازنشستگی برای زنان ۵۵ سال و مردان ۶۲ است.
بر این اساس افراد برای بازنشستگی نیاز نیست هر دو شرط حداکثر سن و سنوات خدمات را با هم داشته باشند و افرادی که به سقف سنی برای بازنشستگی رسیده اند یا سقف سنوات خدمت را پر کرده باشند میتوانند بازنشسته شوند.
در این میان بیمه پردازانی که ۲۵ تا ۲۸ سال سابقه خدمت دارند به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی دو ماه به سنوات اشتغالشان اضافه میشود این افزایش برای افرادی با سابقه ۲۰ تا ۲۵ سال به ازای هر سال سه ماه، برای افرادی با ۱۰ تا ۲۰ سال سابقه خدمت به ازای هر سال چهار ماه و برای بیمه پردازانی که تا ۱۰ سال سابقه خدمت دارند به ازای هر سال تا زمان بازنشستگی پنج ماه خواهد بود.
طبق این مصوبه به سنوات اشتغال بیمه پردازانی که ۲۸ تا ۳۰ سال سابقه خدمت دارند عددی اضافه نخواهد شد. برای مثال فرد بیمه پردازی که در حال حاضر دارای ۲۹ سال سابقه خدمت است افزایشی در سنوات اشتغال خود نخواهد داشت، اما فرد بیمه پردازی با سابقه ۲۶ سال به ازای چهار سال سنوات باقی مانده خود هشت ماه، فردی که ۲۳ سال سابقه دارد ۲۱ ماه، فردی با سابقه ۱۵ ساله ۶۰ ماه و فردی با سابقه ۵ ساله ۱۲۵ ماه دیرتر بازنشسته خواهد شد.
طبق تبصره این مصوبه اگر فرد شاغلی در حال حاضر با سابقه پنج ساله ۳۵ سال داشته باشد و با این مصوبه سن بازنشستگی اش از ۶۰ سالگی به حدود ۷۰ سالگی برسد بیش از ۶۲ سال خدمت نخواهد کرد و اجرای این مصوبه مشروط بر آن است که سن بیمه شده در زمان بازنشستگی برای مردان از ۶۲ سال و برای زنان از ۵۵ سال بیشتر نباشد.
تبعات تداوم وضعیت ناترازی صندوقها
نمایندگان مجلس در خصوص دلایل این مصوبه به ناترازی منابع در صندوقهای بازنشستگی اشاره کرده و گفته اند که میانگین سن بازنشستگی در دنیا ۶۳ سال است، ولی در ایران بازنشستههایی با سن کمتر از ۵۰ سال نیز وجود دارد.
در حال حاضر نسبت پشتیبانی در صندوقهای بازنشستگی ناتراز است. در شرایط استاندارد نسبت بیمه پرداز و مستمری بگیر نسبت ۵ یا ۷ به یک است، اما در حال حاضر در صندوق تأمین اجتماعی به ازای هر یک نفر ۴.۲ پشتیبان داریم که تقریباً شرایط مرزی است. اما در صندوق بازنشستگی این شاخص ۰.۵۹ است، یعنی تقریباً در یک حالت برعکسی به ازای هر یک بیمهپرداز بگیر، دو نفر مستمری بگیر داریم! به همین علت است که کارشناسان وضعیت صندوقهای بازنشستگی در کشور را جزء ۱۰ ابرچالش کشور میدانند.
توجه به معلول به جای علت!
نکته ضروری در اینجا توجه به این مساله است که تا ساختار زیان ده فعلی تغییر نیابد این راه حلها کوتاه مدت بوده و برای طولانی مدت کارساز نیست. درواقع در تصمیم به افزایش سن بازنشستگی، بیشتر از آنکه علت برطرف شود به معلول توجه بیشتری شده است. حتی در صورتی که با افزایش سن بازنشستگی درآمدهای صندوقها هم بیشتر شود، اما تا زمانی که نحوه استفاده از منابع با مدیریت غلط و زیان دهی صندوقها همراه باشد باز هم مشکل صندوقها ریشه کن نخواهد شد. بخشی از حل مشکل صندوقهای بازنشستگی در گرو کنترل تورم و عواملی است که باعث ایجاد مشکل در این صندوقها شده، اما بخش دیگر مربوط به خود صندوقها است. اگر از پولهایی که توسط بازنشستگان ذخیره میشود به درستی استفاده شود و صنایعی که در سایه این صندوقها شکل گرفته اند به سود آوری برسند صندوقها میتوانند به درآمد پایدار برسند.