در روزگار ما یکی از تأسفانگیزترین چیزها که باید برای همه پیامآوران رهاسازی انسان همچون فاجعهای تلقی شود، تحریف مفهوم توحید است، یعنی تحریف اصولیترین محتوای ادیان، زیرا هیچ مفهوم دیگری را نمیتوان نشان داد که در سراسر تاریخ بدین اندازه به کار رهاسازی انسان آمده و مبشر نجات خلقهای ستمدیده باشد. در تاریخ تا آنجا که دانستهایم، بعثتها و نبوتها عموماً تحولاتی بودهاند در جهت سودمندی انسان و نجات مستضعفان و فرودستان و بر ضد ستمها و تبعیضها و تجاوزها. هسته اخلاقی تمام ادیان بزرگ به گفته اریش فروم، آرمانهای: دانش، عشق برادرانه، کاهش رنجها، استقلال و حس مسئولیت است. این آرمانها همه در اصل توحید خلاصه شدهاند. پیامبران با شعار توحید، هم تمامی مقصود خود را مطرح میساختهاند و هم آن را مبارزهای که از طرح این شعار در میگرفت، در عالم واقعیت، پیاده میکرده یا آن را به تحقق نزدیک مینمودهاند. در این صورت ناشناخته ماندن یا تحریف معما و محتوای توحید و اکتفا به یک برداشت سطحی و صرفاً ذهنی، به راستی باید موضوعی تأسفآور تلقی شود، نه فقط برای معتقدان به جهانبینی توحیدی که برای همه پیجویان و مدعیان آن آرمانها. شعار «لا اله الا الله» در درجه نخست، متوجه همان کسانی بوده است که با آن به خصومت برخاستهاند، یعنی طبقه مسلط و قدرتمند جامعه. وقتی مشاهده میکنیم که طبقات قدرتمند جامعه، نخستین کسانی بودهاند که کمر به ستیزه با ادیان بسته و از بذل هیچ کوششی در این راه دریغ نکردهاند، به روشنی درمییابیم که دین و نهضتهای دینی در طبیعت خود، به آهنگ مخالفت با این طبقات است، با زورمندی و زراندوزیشان و اصولاً با طبقهبندیای که آنان را از دیگران بدین صورت متمایز و جدا میسازد. برای اینکه بتوانیم توحید را از دیدگاه تعرضش بر سلطههای اجتماعی مورد تعمق قرار دهیم، لازم است قبلاً بدانیم که توحید برخلاف برداشت عامیانه رایج که آن را صرفاً یک نظریه فلسفی و ذهنی تلقی میکند، یک نظریه زیربنایی در مورد انسان و جهان و توسط یک دکترین اجتماعی و اقتصادی و سیاسی است. در میان واژههای مذهبی و غیرمذهبی کمتر واژهای را میتوان یافت که تا این حد، پربار مفاهیم انقلابی و سازنده و ناظر به ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی و تاریخی انسان باشد، تصادفی نبوده است که همه دعوتها و نهضتهای الهی در طول تاریخ، با اعلان یگانگی خدا و ربوبیت و الوهیت انحصاری او، آغاز میگردیده است.
برگرفته از کتاب روح توحید، نفی عبودیت غیرخدا
نوشته آیتالله سیدعلی خامنهای صص ۲۲- ۱۹.