کد خبر: 1156905
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۸
روستایی بغل گوش شهر تبریز وجود دارد که پر است از قصه‌های دلنشین و خبر خوب برای ایران، روستایی که اهالی با جمع شدن دور هم مسجد و مدرسه می‌سازند و برای دختران دم‌بخت جهیزیه جور می‌کنند و قرآن به قدری نقل محافل آن است که ۳۰ نفر از زنان روستا حافظ کل قرآن‌کریم هستند.

به گزارش جوان آنلاین از تبریز، کتایون حمیدی: زیر سقف آسمان ما، روستایی است که فقط ۲۳ دقیقه با تبریز فاصله دارد؛ روستایی به نام مایان سفلی!

قصد ندارم یک روستای پُرگردشگری را معرفی کنم تا دلتان آب شود و اسم‌اش را در لیست سفرهای‌تان بنویسید که هر وقت راه‌تان به این سمت افتاد، به آن سفرکنید، بلکه داستان این روستا متفاوت‌تر از این حرف‌هاست.

در همین خنکای روزهای اردیبهشت  آذربایجان، آن ۲۳ دقیقه را طی کرده و می‌رسم به مایان سفلی؛ هر تصوری که از یک روستا تو ذهن دارید را بگذارید کنار که اینجا شباهتی به روستا ندارد و اصلا خبری از خانه‌های کاه گِلی و زنان و دختران با لباس‌های گل گلی نیست.

 

از همان ورودی روستا، مناره‌های مسجد جامع مایان سفلی به چشم می‌خورد که بزرگترین مسجد روستایی استان است. این روستا معروف به روستای دیندارها و حافظان قرآن است؛ به زبان ساده‌تر اهالی روستا یهو جمع می‌شوند و مسجد و مدرسه برای روستا می‌سازند، جمع می‌شوند و جهیزیه برای دختران دم بخت جور می‌کنند و جمع می‌شوند، کارهای فرهنگی در روستا انجام می‌دهند؛ آنقدری اهالی این روستا مذهبی و مومن هستند که حتی اولین حافظ کل قرآن کریم آذربایجان‌شرقی (آقای عباسعلی مبصرپور) اهل این روستاست.

 

روستای مایان سفلی آنقدری سوژه و داستان برای گفتن دارد که از یک گوشه‌اش می‌گیرم تا برایتان بگویم.

مثلا از یک مدرسه خاص شروع می‌کنم؛ مدرسه‌ای در دل روستا با یک ساختمان بسیار شیک. البته مدارس زیادی در این روستا وجود دارد و  و دانش‌آموزان به راحتی می‌توانند در آن مدارس تحصیل کنند و به همین خاطر هم است که اکثر اهالی روستا تحصیلات بالایی دارند و روستا چند ۱۰ تا دکتر و چند صد تا مهندس و فوق لیسانس دارند. اما این مدرسه‌ای که می‌خواهم در مورد آن صحبت کنم، اندکی متفاوت از دیگر مدارس است.

 

مدرسه‌ای که دانش‌آموزانش حافظ قرآن می‌شوند

سردر مدرسه نوشته‌ا‌ند: مهد قرآن امام رضای مایان سفلی (مدرسه صدرای 16). مدرسه در دو طبقه با یک حیاط بزرگ و یک حیاط خلوت کوچک است و از همان در ورودی هم باید کفش‌ها را در آورد و با دمپایی‌های رنگی رنگی داخل مدرسه شد. بچه‌ها لباس با رنگ ترکیبی  کاربنی و سبز برتن دارند و غرق هستند در کودکی‌ زودگذرشان.

با خانم نقش مدیر این مدرسه که خود جزو مربیان قرآنی و حافظان چند جز قرآن است، از قبل زمان مصاحبه را هماهنگ کردم؛ خانم نقش مدیری است که هر روز ۲۰ و چند کیلومتر را طی کرده و خود را به مدرسه می‌رساند و سپس همان مسیر را بر‌می‌گردد.

 

او همان ابتدا کلاس به کلاس مدرسه را نشانم می‌دهد: «این روستا یک روستای قرآنی است و از بس مردم به قرآن و مسائل فرهنگی علاقه دارند که تصمیم گرفتند تا یک ساختمان قرآنی فاخر در روستا بسازند و به همین منظور یک قطعه زمین به مساحت ۴۵۰ متر مربع را به مهد قرآن اهدا کردند و با مساعدت خود مردم و موسسه مهدقرآن استان این ساختمان در یک طبقه ساخته شد و بعد چند سال طبقه دوم این ساختمان نیز با مشارکت خیرین ساخته شد.»

طبقه دوم این مدرسه نمازخانه بسیار بزرگی دارد و دور تا دور آن پُر است از قرآن و رحل‌های قرآنی؛ خانم نقش می‌گوید: «اکثر شغل اهالی روستا دامداری و کشاورزی است و اسباب کارشان هم تراکتور و دام و طیور و لبنیات و غیره است اما دست و دلشان غرق در نور قرآن است و هر هزینه‌ای که برای قرآن و کارهای خیّر باشد، بی‌منت انجام می‌دهند؛ اصلا این منطقه آنقدری قرآن دوست است که با تلاش و همت‌های خود اهالی به این مرحله رساندند به طوریکه اولین حافظ کل قرآن کریم آذربایجان‌شرقی اهل این روستا است».

 

از خانم نقش تعداد دانش‌آموزان این مدرسه و تفاوت‌اش با سایر مدارس  را می‌پرسم: « در حال حاضر ۲۱۰ دانش‌آموز در مقطع دبستان و پیش دبستانی در این مدرسه مشغول به تحصیل هستند؛ اینجا یکی از مدارس قرآنی مهد قرآن است که در سراسر استان از این مدارس با مدیریت مهد قرآن استان وجود دارد؛ مهد قرآن استان در سال ۱۳۸۴ با کمک تعدادی از نیروهای بومی که سابقه قرآنی داشتند در تربیت علمی نونهالان منطقه گام برداشتند و یکی از مراکز پیش دبستانی و دبستانی قرآنی را تشکیل دادند که مدرسه قرآنی مایان نیز یکی از این مدارس است».

اجازه گرفته و وارد یکی از کلاس‌های درسی می‌شویم، مدیر مدرسه از دانش‌آموزی می‌خواهد تا آیه‌ای از قرآن کریم را تلاوت کند، او هم با همان لحن دلنشین کودکانه خود بسم‌ الله الرحمن الرحیم گفته و شروع می‌کند.

 

خانم نقش می‌گوید:«این مرکز پیش دبستانی و دبستانی همراه با تعلیم معارف دینی و قرآنی است و هر کدام از این دانش‌آموزها، سفیر قرآنی در خانواده خود هستند؛ به صورت بررسی میدانی از هر خانواده، دو الی سه نفر از خانواده‌ها به عنوان نماینده از کلاس‌های قرآنی طرح جامع مهد قرآن امام رضا استفاده می‌کنند و اکثر مادران خانواده این منطقه حافظان قرآن و قرآن‌آموزان این مهد قرآن هستند.»

او از دیگر تفاوت‌های مدرسه امام رضا(ع) با سایر مدارس هم می‌گوید:« هر کسی که می‌خواهد فرزندش را در این مدرسه ثبت نام کند، می‌داند که سبک و سیاق این مدرسه با دیگر مدارس متفاوت است؛ اینجا یک مدرسه قرآنی است و از آموزش گرفته تا کادر اجرایی مدرسه، همه در زمره قرآنی هستند».

 

به خانم نقش می‌گویم ولی تصور عام یک جوری است که فکر می‌کنند مدارس بدین شکل و کلاس‌های قرآنی خسته کننده خواهد بود و اینجور مدارس برای کودکان این دوره زمانه که به فضای مجازی علاقه دارند، قطعا کسل کننده خواهد بود: « خوشبختانه آقای وظیفه شعاع، مدیریت مهد قرآن یک فرد قرآنی است و یک فردی است که با مسائل اخلاقی و تربیتی دانش آموزان آشنایی دارد و همیشه تاکید دارد که آموزش‌های قرآنی دانش آموز توام با برنامه‌های مفرح باشد، یعنی اینجا برنامه قرآنی برای دانش‌آموزان از یک ربع بیشتر نیست و همیشه آموزش‌های کاربردی مورد تاکید مدیریت است.»

 

طبق گفته خانم نقش، کادر این مدرسه خود از اهالی قرآن هستند که در دوره مربی‌گری مهد قران شرکت کرده و حائز حد نساب شده‌اند و از این طریق نه تنها برای پرورش جامعه قرآنی گامی بزرگ برداشته شده است بلکه اشتغال‌زایی هم می‌شود.

خانم نقش به حضور نونهالان دیروز که الان خود اولیا هستند هم اشاره می‌کند: «اولیاهای زیادی که نونهالان دیروز بودند، در زمان‌های گذشته مهد قرآن آموزش دیده‌ و الان بچه‌های خودشان را در این مدرسه ثبت‌نام کردند،  البته اکثر والدین الان در طرح جامع قرآنی مهد قرآن شرکت می‌کنند».

 

روستایی که اهالی آن حافظ قرآن کریم هستند

همان طور که خانم نقش می‌گوید، این مدرسه علاوه بر آموزش‌های تحصیلی، محلی برای آموزش قرآن و اجرای طرح جامع قرآن روخوانی قرآن  است و خانم هایی که علاقه مند به آموختن قرآن هستند، با شرکت در این کلاس‌ها می‌توانند روخوانی، تجوید و حفظ حافظ کل قرآن شوند و در حال حاضر نیز ۳۰ نفر از زنان این روستا حافظ کل قرآن هستند و ۵۰ نفر دیگر از زنان این روستا در شرف اتمام حفظ کل قرآن کریم هستند و تاکنون بیش از سه هزار نفر از اهالی این روستا به نوعی با قرآن گره خورده‌اند و در دوره‌های قرآنی مهد قرآن استفاده کرده‌اند و به عبارتی با یک تیر دو نشان زده می‌شود و اولیای دانش آموزان هم همراه با فرزندان خود قرآن یاد می‌گیرند ».

مسجد جامع مایان، بزرگترین مسجد روستایی آذربایجان‌شرقی

صدای اذان در سراسر روستا پیچیده است و اهالی روستا دست از کسب و کار خود می‌کشند تا نماز خود را به جماعت در مسجد بخوانند؛ این عادت را در سفر حج دیده بودم که کسبه زمان اذان همه چیز را رها کرده و به سمت مساجد می‌رفتند.

بنا به گفته اهالی روستا، حجت‌الاسلام علیزاده،  امام جماعت روستای مایان سفلی از جمله روحانی‌هایی است که با اینکه بومی آن منطقه نیست ولی سال‌هاست در این روستا زندگی می‌کند و همیشه نماز را به جماعت در این مسجد برپا کرده است و حتی یک دفعه هم در این مسجد بسته نگذاشته است.

 

منتظر می‌شوم تا نماز ظهر به اتمام برسد و با امام جماعت این روستا گفتگوی کوتاهی داشته باشم؛ در این میان گشتی در داخل مسجد جامع مایان می‌زنم، مسجدی که طبقه اولش برای مردان و طبقه دوم مخصوص زنان است، این مسجد همه چیز دارد از اتاق سئوالات شرعی بگیر تا سرویس بهداشتی‌های شبیه به مساجد بزرگ کشورهای عربی. مسجد جامع مایان معماری به سبک سنتی اسلامی است و حوض وسط وضوخانه‌اش هم جلوه‌گری می‌کند.

بعضی از نمازگزاران از روزهای شلوغ این مسجد تعریف می‌کنند که گاها جای سوزن انداختن هم نیست و نمی‌توان حتی جای نشستن هم پیدا کرد.

 

مسجدی که محل خیرات و گسترش بوی خداست

نماز که اقامه می‌شود، به طرف امام جماعت می‌روم؛ حاج آقا می‌خواهد سری به دهیاری روستا بزند و من هم از فرصت استفاده کرده و در طول مسیر سوالاتم در مورد بزرگترین مسجد روستایی استان را می‌پرسم؛ او متولی اصلی این مسجد را خود مردم می‌داند که از سر دینداری و حُب به اهل بیت همه هزینه‌های مسجد را تامین می‌کنند ».

حاج آقا علیزاده می‌گوید: من هم نباشم، نماز جماعت همیشه در مساجد برپاست و فقط کافیست یکبار در نماز صبح این روستا شرکت کنید و ببینید چه جمعیتی می‌آید چراکه مردم مایان ذاتا مومن و انقلابی هستند و نزدیک به ۸۰ سال است که نماز جماعت برای همه وعده‌های نماز برگزار می‌شود.

بنابه گفته حاج آقا علیزاده این مسجد چندین بار در استان نمونه انتخاب شده و مراسمات مذهبی و انقلابی بی‌نظیر در آن برگزار می‌شود.

 

از حاج آقا علیزاده می‌پرسم دلیل اینکه مساجد شهری به خانه سالمندان تبدیل شده است و بیشتر افراد سالمند به مسجد می‍‌‌‌روند چیست ولی در این مسجد از همه اقشار وجود دارد: « زندگی سنتی و اعتقادات مردم باعث شده است که همه مردم اعم از پیر و جوان به مسجد علاقه‌مند شوند، البته رفتار هیات امنا، روحانی مسجد، مسوولان مسجد هم دال بر جذب جوانان است، زیرا مسجد نباید صرفا محلی برا مراسمات ختم باشد بلکه محلی برای رشد فرهنگی فردی و عامی باید باشد».

آقای علیزاده معتقد است روح شهدا در این روستا زنده بوده و هست.

با حاج آقای علیزاده به دهیاری می‌رویم تا برخی از آمار و ارقام روستای مایان سفلی را هم بگیرم، آقای عباس ساکن، دهیار روستا و از مهندسان عمران موفق استان است، او در خصوص جمعیت روستا می‌گوید: مایان سفلی بیش از ۱۰ هزار جمعیت دارد که نزدیک بر چهار هزار نفر از آنها جوانان هستند ولی به علت مسائل امور آبی و مشکلات موجود در آب این روستا جوانان از درآمد کمی برخوردار هستند و این باعث شده است تا هیچ علاقه‌ای به فرزندآوری نداشته باشند.

 

روستایی با دو هزار نفر جمعیت و ۲۵ شهید و ۶۰ جانباز و ۴۰ آزاده

دهیار روستای مایان سفلی از اینکه هیچ مسوولی به این روستا توجه ندارد گلایه می‌کند: روستا زمین‌های زیادی برای ایجاد شهرک صنعتی دارد ولی متاسفانه مجوز نمی‌دهند در حالیکه اهالی روستای من ۴۴ سال برای انقلاب و انقلابی ماندن زحمت کشیدند و زمانی که جمعیت روستای ما فقط دو هزار نفر بود، ۲۵ شهید و ۶۰ جانباز و ۴۰ آزاده داشتیم و این نشانگر این است که ما به اصول فرهنگی و دینی پایبند بودیم.

همان‌طور که آقای دهیار می‌گوید، روستای مایان سفلی دارای ۶ مسجد و حسینیه بزرگ و ۲۰ هیات حسینی است و اهالی روستا همیشه پایبند نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بودند ولی برخی از مسوولان نسبت به روستا همیشه کم لطف بودند نگاهی به این روستا ندارند.

سفرنامه کوتاه نیم روزه من در مایان سفلی تمام شد ولی همان‌طور که ابتدای گزارش هم گفتم، این روستا پر است از سوژه که کافی است از یک طرفش بگیری و توصیفش کنی که برخی از سوژه‌هایش در چند بخش دیگر و در روزهای آتی منتشر خواهد شد.

عکاس: عطا داداشی

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر