بامداد یکشنبه، قایقی حامل حدود ۱۴۰ پناهجو که در مسیر دریای مدیترانه بود، غرق شد. علت این سطح از خطرپذیری پناهجویان چیست؟ دروغهای نجومی مهاجرت از ایران تا چه اندازه در این نوع پیش آمدن مشکلات اثرگذار است؟
طبق آخرین گزارشها، شمار قربانیان حادثه غرقشدن قایق پناهجویان در سواحل جنوبی ایتالیا به ۵۹ نفر افزایش پیدا کردهاست. این قایق در بامداد یکشنبه (۷ اسفند) با یک صخره برخورد کرد و رسانههای ایتالیا اعلام کردند شماری از جانباختگان ایرانی بودند. بر اساس گزارش نهادهای نظارتی، از سال ۲۰۱۴ تاکنون بیش از ۲۰هزار نفر در مسیر دریای مدیترانه جان خود را از دست داده یا مفقود شدهاند.
این خبر بسیار تلخ، جزئیات بیشتری دارد که احتمالاً با پیدا شدن مفقودان باز هم ادامه پیدا کند و رنجش مردم را در پی داشته باشد. ناگوار بودن این اتفاق در مورد پناهجویان سؤالاتی را در افکار عمومی بازخوانی میکند. اینکه چرا آمار مهاجرت از کشورهای مختلف در این سالها تا این حد افزایش پیدا کردهاست و دنیا بعد از دوران کووید و پایان یافتن قرنطینهها حدود مهاجرت را بیش از پیش گشودهاست؟ بدون شک شرایط اقتصادی و اجتماعی دنیا تأثیر بسزایی بر این آمار داشتهاست، اما میخواهیم از زاویه دیگری به این موضوع بپردازیم و یکی از عواملی که کمتر به چشم میآید و خودش دیگران را به عنوان مقصر معرفی میکند، مورد توجه قرار دهیم.
این روزها مهاجرت به یکی از پر بسامدترین خبرهای کشور تبدیل و موجب ناامیدی بسیاری از مردم شدهاست. آنهایی که میل به مهاجرت دارند و امکان مهاجرت ندارند، تصویر خوبی برای زندگی خود در ایران ترسیم نمیکنند و آنهایی که به هر دلیلی میل به مهاجرت ندارند، این حجم از محتوای رسانهای افزایش مهاجرت، گزاره «ایران جای مناسبی برای زندگی نیست» را مرتباً در گوششان تکرار میکند.
آنچه این روزها بدون سند و به دروغ تکرار میشود، آمار بالای مهاجرت از ایران است که هر دفعه خواسته و ناخواسته با اعداد مختلفی افکار عمومی را بازیچه قرار میدهد؛ یک بار عدد تجمیعی کل مهاجرت از ایران را به جای تعداد مهاجرتها در یک سال اعلام میکنند و یکبار عدد مهاجرپذیری ایران (مهاجرت به ایران) را به جای مهاجرفرستی جا میزنند و گاهی هم از شایعات آمار میسازند و اعداد ۲، ۴، ۶ و حتی ۸ میلیون! مهاجرت ایرانیان را ادعا میکنند. کار به جایی میرسد که به دروغ در چند ماه اخیر به یکباره ادعا کردند که ۳ درصد از ایرانیان طی یک سال گذشته از کشور مهاجرت کردند!
اما آمارهای واقعی مهاجرت از ایران، طبق آخرین آمار موجود، کل ایرانیانی که اکنون در کشور نیستند و مهاجر محسوب میشوند ۴ میلیون نفر هستند و ایران برخلاف آنچه در رسانهها بازنمایی میشود، رتبه مهاجرفرستی بالایی ندارد. طبق آمار سازمان ملل در سال ۲۰۲۰ ایران در جایگاه ۵۴ مهاجرفرستی جهان است. جدول زیر طبق همان آمار سازمان ملل نشان میدهد ایران حتی جزو ۲۰ کشور اول دنیا در مهاجرفرستی هم نیست.
این در حالی است که عدهای ادعا میکنند میل به مهاجرت افزایش پیدا کرده، اما سؤال اینجاست که این افزایش میل به مهاجرت بر چه مبنایی ادعا میشود؟ با بررسی دقیق به این موضوع پی میبریم که مرکزی به نام رصدخانه مهاجرت ایران (وابسته به دانشگاه شریف) این افکارسنجی را در سایت خود و با روش غیرعلمی انجام داده و نتیجه آن را به کل جامعه ایران تعمیم دادهاست.
آنچه یک اندیشکده، همان مرکز رصدخانه مهاجرت ایران به عنوان میل به مهاجرت ایرانیان مطرح کرده و در رسانه آنقدر تکرار شده که به یک رفرنس تبدیل شدهاست، حاصل یک پیمایش اینترنتی بدون اعتبار علمی است و پذیرش آن به عنوان یک پیمایش ملی توهین به تلاش علمی مراکز افکارسنجی معتبر است.
موضوع تکرار غیرعلمی اخبار مربوط به مهاجرت محدود به ماجرای کل مهاجران ایرانی نیست، بلکه گاهی با عنوان مهاجرت پزشکان، مهاجرت ورزشکاران و مهاجرت استارتآپها این صدا شنیده میشود. وقتی با دقت اخبار مربوط به پزشکان و استارتآپها را مورد بررسی قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که در مورد پزشکان آمار حسنپیشینه (که بیانگر میزان مهاجرت نیست) را به عنوان مهاجرت پزشکان و در مورد استارتآپها نیز آمار یک افکارسنجی غیرعلمی (شبیه به آمار میل به مهاجرت) را به عنوان منبع در نظر میگیرند و متأسفانه کسی نمیپرسد این حجم از دروغ نجومی برای القای مهاجرت بالا از کشور برای چیست؟!
نمونه دیگر، مهاجرت ورزشکاران است که بسیار در رسانهها پررنگشده و دائماً با انواع تولیدات رسانهای توسط رسانههای بیگانه و حتی برخی از رسانههای داخلی بازتاب مییابد. شوربختانه این تکرار مکرر منجر به پذیرش از سوی افکار عمومی میشود. رسانهها معمولاً آمار و مستنداتی در اینباره منتشر نمیکنند، بلکه بر نمونههای مهاجرت کرده به عنوان مصداقهایی از مهاجرت ورزشکاران مرتباً تأکید میکنند. این در حالی است که آمار در دسترس از مهاجرت این قشر در ۴۰ سال اخیر عدد ۶۶ نفر را نمایان میکند! که بسیار با آنچه در افکار عمومی شکل گرفته فاصله دارد و میتوان گفت به طور متوسط سالانه کمتر از دو ورزشکار از کشور مهاجرت کردهاند.
یکی دیگر از سویههای مهاجرت که مورد برجستهسازی برخی رسانهها قرار گرفته و واقعیت آن با آنچه در افکار عمومی شکل گرفته، تفاوت بسیاری دارد، مهاجرت دانشجویان است. حداقل آنچه مورد پذیرش رسانهای قرار گرفتهاست، افزایش چشمگیر مهاجرت دانشجویان و تعداد زیاد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور است. هر چند تعـداد دانشـجویان ایرانی در خـارج از کشـور طی سـالهای ۲۰۰۰ تـا ۲۰۱۸ با افزایشـی ۲/۳ برابـری همـراه بـودهاسـت و از ۱۷ هـزار و ۴۷۷ نفـر در سـال ۲۰۰۰ بـه ۵۶ هـزار و ۳۷۶ نفـر در سـال ۲۰۱۸ رسـیدهاسـت؛ اما در بـازه زمانـی ۲۰۱۱ تـا ۲۰۱۸ جمعیت دانشـجویان ایرانـی خـارج از کشـور در تـراز ۵۰ هزار دانشـجو ثابـتمانده و رتبـه دانشجوفرسـتی ایـران از رتبـه ۱۲ بـه رتبـه ۱۹ تنـزل یافتـهاسـت.
در این میان یک نکته قابلتوجه، افزایش آمار دانشجوفرستی در جهان است که ایران در این موج توانسته دانشجوفرستی خود را کنترل کند و به روایت آمار بینالمللی از سهم ۳/۱ دانشجوفرستی ایران در کل بازار دانشجویان بینالمللی جهان در سال ۲۰۱۲ به سهم یک درصدی از این آمار در سال ۲۰۱۸ رسید.
نهایتاً اینکه اگر چه میل به مهاجرت در سالهای گذشته افزایش داشتهاست، اما این افزایش میل فقط مربوط به کشور ما نیست و همچنین اساساً آنگونه که توسط برخی رسانهها ادعا میشود، بحرانی نیست. سؤال اصلی اینجاست که چه کسانی از این هیاهوی رسانهای برای دروغهای نجومی مهاجرت از ایران سود میبرند؟ چه کسانی منجر به این میشوند که عدهای به واسطه اخبار پررنگ و بدون سند مهاجرت از کشور، مهاجرت کرده و خود را در معرض پناهندگی و حتی خطر مرگ قرار دهند؟!