سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: وقتی صحبت از سرمایه میشود اکثر اذهان به مادیات و تملک مادی سوق داده میشود در حالی که اکثریت ما از سرمایه فردی و از نوع سلامت جسمی و روانی غافل شدهایم و پیشنیاز زندگی را پاس نکردهایم. بیتردید اگر روح و روان سالم در جامعه نباشد سرمایه مادی نیز به دردمان نخواهد خورد. با این حال عوامل مختلفی میتوانند این سرمایه را از ما سلب کنند. یکی از این عوامل استرس و عواقب ناشی از آن است. بیتردید کسب اطلاع و آگاهی در زمینههای مقابله با این بیماری و راههای کاهش آن میتواند نمودار سلامتی جامعه را برای پیشرفت فردی و اجتماعی بهبود ببخشد. استرس روی زندگی روزمره ما آنچنان تأثیر میگذارد که مجبورمان میکند تغییراتی در روش زندگی داشته باشیم. ما با نوعی بیماری سروکار داریم که با وجود نهفته بودن سرآمد عوامل مختلکننده زندگی محسوب میشود.
استرس جزئی از زندگی روزمره است که افراد هرگز نمیتوانند از آن رها شوند بهخصوص اینکه در حال حاضر با توجه به پیشرفت فناوری ارتباطات و اطلاعات روزانه در معرض حجم وسیعی از اخبار ناگوار هستیم و در اینجا فردی با هزاران اطلاعات تجزیه نشده و استرسزا خواهیم داشت در حالی که در زندگی سنتی فارغ از این هجمه اخبار بودیم. با این وجود برخی استرسها مسائل و مضامینی مفید و سازنده هم میتوانند داشته باشند؛ برای مثال رفتن به یک خانه بهتر یا ارتقای شغلی استرسهایی مفید دارد. درحقیقت نحوه برخورد افراد با استرس است که درنهایت عکسالعمل استرس را پدید میآورد. اولین منبع استرس محیط اطراف افراد است. محیط اطرف، افراد را با انبوهی از نیازهای متفاوت و متعدد بمباران میکند و افراد مجبور هستند تغییرات درجه حرارت دما، انواع سروصداها، تراکم جمعیت، نیازهای ارتباطات انسانی، فشارهای حاصله از ضربالاجلهای زمانی و انواع تهدیدها و خطرها را تحمل کنند و در مقابل عکسالعمل نشان بدهند. منبع دیگری که میتوان از آن به عنوان عامل استرسزا یاد کرد افکار افراد است. افکار به تجزیه و تحلیل رویدادهایی میپردازد که در محیط و زندگی روزمره پدید میآید. وقتی که افراد با چهره اخمو و رفتار خشن رئیس خود روبهرو میشوند میتوانند این رفتار را حاصل خستگی و گرفتاریهای شخصی وی بدانند و با این عکسالعمل بار روانی استرس ناشی از برخورد رئیس را کاهش دهند. افراد میتوانند با حوادث و شرایط جدید به طور سازنده به مقابله بپردازند و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند.
بسیاری از افراد جامعه نسبت به وضعیت هوا، زمان و موجودی بانکی خودشان آگاهی و اطلاعات خیلی بیشتری در مقایسه با آگاهی نسبت به میزان استرس در بدن خودشان دارند و این موضوع میتواند فاجعهآفرین باشد. آگاهی نسبت به بدن گام اول در شناخت و بعد کاهش استرس است. روشهای درمانی وجود دارد که میتواند هیجانات و تنشهای حاصل از استرس را کاهش دهد. بر اساس علم روانپزشکی، بدن آثار استرس را خیلی زودتر از آگاه شدن ذهن ثبت و حس میکند و تنش یا انقباض عضلانی بدن دلیلی روشن بر این موضوع است. در این مواقع صورتبرداری از وضعیت بدن میتواند پیشگیری و درمان از استرس را به همراه داشته باشد. افراد باید از متمرکز بودن توجه خودشان روی دنیای خارج آگاهی داشته باشند و این آگاهی از محیط پیرامون میتواند بر اساس اطلاعات عمومی افراد از طریق رسانههای شنیداری و دیداری حاصل شود و فرد را آماده برخورد با هر نوع پیشامدی کند. بسیاری از افراد آگاهی ندارند که چه قسمتهایی از عضلات بدن آنها به صورت مستمر در شرایط تنش قرار دارد درحالیکه شناسایی این نقاط از بدن ریلاکس شدن و دوری از عوامل استرسزا را به دنبال خواهد داشت.
بیشتر استرسها براثر فکر کردن در زمینه مسائل و حوادث گذشته یا نگران بودن در مورد آینده پدید میآید. زمانی که افراد در لحظه زندگی میکنند تمام تمرکز افراد بر کارهایی است که درست در آن لحظه انجام میدهند، در این صورت فضا و مکانی خالی نمیماند که ترسها و آرزوها و آنچه میتوانند استرسآفرین باشند را به آنها گوشزد کند. گوش کردن به موسیقی ملایم یکی از معمولترین و شایعترین روشهای رسیدن به آرامش است و برای هر انسانی، موسیقی معنا و مفهوم خاصی دارد. از سویی نباید در گذران زندگی پراسترس از خندیدن غافل شویم. خندیدن التهابات و فشارهای روحی را کاهش میدهد و درونی شاد و همراه با آرامش و امنیت را ایجاد میکند. خندیدن موجب تحریک و تقویت دستگاههای گردش خون، تنفس، عروق و اعصاب میشود و با خندیدن فشار و انقباض عضلانی کمتر شده و احساس خوبی در جسم و روان حاکم میشود.
خلاقیت را هم میتوانیم در این پازل قرار دهیم، به این دلیل که فعال کردن جنبه تجسمکننده و خلاق مغز میتواند به صورت یک تسکین و تنظیمکننده استرس در راستای مبارزه با اضطراب، نگرانی و افکار منفی مورد استفاده قرار بگیرد.