کد خبر: 959091
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۳
سریال‌سازی در شبکه خانگی تبدیل به بنگاه‌های اقتصادی شده است. سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و پرسود و بهره‌گیری از وام‌های کلان در راستای ارتقای سطح کیفی سریال‌سازی در شبکه خانگی باعث شده تعدادِ زیادی از فیلمسازان و تهیه‌کنندگان علاقه شدیدی به ساخت سریال در شبکه خانگی پیدا کنند.
افشین علیار
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین:  پایه و اساس آن را هم مهران مدیری با ساخت سریال «قهوه تلخ» بنا کرد که البته این سریال با توجه به نظمی که در پخش هفتگی داشت، اما ناغافل نیمه تمام رها شد و هیچ کسی هم پاسخگوی مطالبات مخاطب‌های این سریال نشد، این سیر سریال‌سازی با قدرت بسیار بالایی همچنان ادامه دارد.
کارگردانانی که در شبکه خانگی سریال می‌سازند اساساً از خط قرمز‌های صداوسیما فرار کرده‌اند و این نکته حائز اهمیتی برای آن‌ها محسوب می‌شود. روند ساختاری این گونه از سریال‌ها بسیار آسان است و اساساً هیچ گونه پرداخت منطقی در این سریال‌ها یافت نمی‌شود. بیشتر این سریال‌ها با هدف سودجویی از مخاطب ساخته می‌شوند، نمونه‌اش پرونده سرمایه‌گذار و تهیه کننده سریال شهرزاد که این روز‌ها در مقابل میز محاکمه در حال دفاع از خرج کردن بخشی از پول‌های کثیفی است که استفاده کرده است.
از سریال «عاشقانه» گرفته تا «ممنوعه» و «رقص روی شیشه» فارغ از هر گونه نگرش ساختاری و امیدبخش به نکاتی می‌پردازند که اساساً دغدغه امروز جامعه نیست. زندگی لاکچری، ماشین‌های گرانقیمت و خانه‌های مجلل از یک سو و زندگی‌های نافرجام و طلاق و خیانت مهم‌ترین نکات این سریال‌ها می‌باشند که این نکات قطعاً از سریال‌های ماهواره‌ای بهره‌گیری می‌شود. همانطور که گفته شد تفاوت ساخت سریال در شبکه خانگی و سریال‌سازی در تلویزیون این است که کارگردان به راحتی می‌تواند از خط قرمز‌ها عبور کند و همه چیز مهیاست تا یک سریال تین‌ایجرپسند بسازد.
اساساً در این سریال‌ها خبری از سبک درست زندگی کردن بر اساس چارچوب‌های خاص نیست. هسته مرکزی این سریال‌ها زن و شوهر‌هایی هستند که از لحاظ عاطفی به مشکل خورده‌اند و شوهر حتماً باید خیانت کند تا آن سریال مخاطب بیشتری جذب کند.
در سریال «ممنوعه» زن برای سنجش عشق شوهرش به خود زن دیگری را جلوی راه شوهرش می‌گذارد تا ببیند شوهرش اهل خیانت است یا نه! و بعد مرد عاشق و شیدای آن زن می‌شود تا جایی که همسرش را طلاق می‌دهد! مخاطب اصلی این سریال‌ها جوان‌ها هستند که با دیدن این سریال‌ها طرز نگرش‌شان به زندگی تغییر می‌کند. اساساً کارگردانان عزیز فقط بحرانی شدن یک رابطه را نشان می‌دهند و در آخر هیچ راه امیدبخشی به مخاطب نشان نمی‌دهند.
در این شرایط مخاطب جوان با دیدن این همه بی‌بندوباری چگونه می‌خواهد به زندگی یا به ازدواج امیدوار باشد؟ این حجم از نشان دادن خیانت اگر چه در جامعه مصداق دارد ولی تاثیر منفی در نگرش جوانان می‌گذارد، اما این مسائل اصلاً برای سرمایه‌گذار، تهیه کننده و کارگردان موضوع جدی‌ای محسوب نمی‌شود، همین که بتوانند از ساخت سریال پولی دربیاورند کافی است. کاملاً مشهود است که حجم انبوه از تولیدات سریال‌های شبکه خانگی بازیگر‌محور می‌باشند که البته روزی نیست که خبر جدایی این بازیگران سوپراستار را در رسانه‌ها نخوانیم.
زمانی که قصه و فیلمنامه مشخصی برای ساخت سریالی مثل «رقص روی شیشه» نباشد، زمانی که سریال شلخته ساخته شود، زمانی که بازیگر اصلی سریال (بهرام رادان) یک باره از سریال جدا شود، کارگردان هم با سطحی‌ترین نگرش سریالش را به پایان می‌رساند و بعید است که فصل دومی در کار باشد! حالا در سریال «نهنگ آبی» هم این اتفاق رخ داده و لیلا حاتمی به عنوان یکی از نقش‌های کلیدی و حساس از سریال جدا شده که اساساً روند ساختاری سریال را مخدوش کرده است.
این حجم از بی‌توجهی به مخاطب و هزینه‌هایی که برای خرید این محصول فرهنگی می‌شود اصلاً برای عوامل مهم نیست. سریال‌های نمایش خانگی این روز‌ها تبدیل به منبع درآمدزایی کلان شده‌اند که البته بعد‌ها می‌فهمیم سرمایه‌گذار فلان سریال چه کلاه گشادی بر سر مخاطب گذاشته تا بتواند از فلان بانک وام بدون بهره و با سود کم بگیرد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار