هماکنون پسماند و بهخصوص شیرآبههای آن به یک معضل تبدیل شده که از یک سو خزانه شهرداریها درمانده از حل آن را خالی میکند و از سوی دیگر تیشه به ریشه محیطزیست کشور میزند. روزانه بیش از ۱۲ هزار تن زباله و پسماند شهرستانهای استان تهران به ۱۰ مرکز دفن زباله منتقل میشوند. شیوههای دفن و بازیافت زباله در این مراکز، غیراصولی و بهداشتی است. در این میان مراکزی هستند که وضعیت اسفبارتری نسبت به دیگر مراکز دارند؛ مرکز دفن زباله اخترآباد، عبدلآباد و ورامین جزو این مراکز هستند که با توجه به فراوانی سفرههای زیرزمینی در این دشت و تأمین بیش از نصف آب شرب و کشاورزی مردم این شهرستانها از طریق این آب، در برخی موارد شیرآبه ناشی از انباشت زبالهها، آب سفرههای زیرزمینی را آلوده کرده و همچنین بهدلیل وجود حجم بالای زباله و انباشتهشدن گاز متان، تاکنون آتشسوزیهای فراوانی نیز در این منطقه رخ داده است. سالهای قبل در عبدلآباد دریاچه شیرآبهها را خشک کردند. ولی با توزیع در سایر سطوح و اینکه شیرآبهها را هوادهی کرده یا روی زبالهها پمپاژ کردهاند که هیچکدام از این روشها علمی و کاربردی نیست. به همین دلیل هم کارخانه تصفیه شیرآبه که آن را با هزینه ۳۰ میلیارد تومان ایجاد کردهبودند، هیچ بازدهی نداشته و هزینه بیحاصل بوده است تا جایی که محمد حقانی، عضو سابق شورای شهر تهران هم گفته بود: «خیلی راحت عنوان میکنند که پایلوت و آزمایشی بوده! پایلوت آن هم با این همه هزینه آخر!» ممکن است بخشی از شیرآبهها تبخیر شود، اما اثر آن در نفوذ به آبهای زیرزمینی را نمیتوان نادیده گرفت. بوی بد سایت دفن زباله بهخصوص در تابستان و شبها در مسیر ورودی فرودگاه امام (ره) استشمام میشود و علاوه بر اینکه این بو مزاحم مردم منطقه است، برای ورود میهمانان داخلی و خارجی هم شکل بدی دارد؛ مشکل این است که مسئولان تصمیمگیر هنوز به نتیجه نرسیدهاند که زبالهها را باید بسوزانند یا با توجه به خشکبودن کشور و فقیربودن خاک از آن برای تولید کمپوست استفاده کنند، اما مسئله مهم در حال حاضر تفکیک زباله از مبدأ است که گرچه آمار و ارقامی متفاوت در مورد آن اعلام میشود، اما در واقع شاید چیزی حدود ۲ تا ۳ درصد زبالهها از مبدأ تفکیک میشوند. نیروگاه تولیدبرق مرکز دفن زباله پایتخت هم ناکارآمد است و شهرهای دیگر که همین را هم ندارند.