سرویس سیاسی جوان آنلاین: دو تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در توئیتهایی جداگانه (و نه در صحن علنی مجلس) نسبت به حضور نیروهای حشدالشعبی در ایران برای کمک به سیلزدگان ایرانی اعتراض کردند. آنها حتی به کمکرسانی نیروهای فاطمیون (افغانستانی، اما مقیم ایران) به سیلزدگان معترض هستند. این اعتراض پس از موجسازی نژادپرستانه دو سه تن از بازیگران سینما علیه حضور نیروهای عراقی برای امداد به مردم ایران صورت میگیرد.
قرار بود نمایندگان مجلس عصاره فضایل ملت باشند، اما برخی عصاره بهانهتراشیها و جوسازیهای فضای مجازی شدهاند! این نمایندگان مجلس البته تلاش خود را کردهاند که به این اعتراض رنگ و بوی قانونی بدهند، اما اشاره آنها به اصولی از قانون اساسی است که ربطی به ماجرا پیدا نمیکند و در ادامه به آن نگاهی خواهیم داشت. اشکالات اعتراض بیدلیل این دو نماینده، اما فقط سوءاستفاده از اصول قانون اساسی نیست، باید موضوع را وسیعتر و در چارچوب سیاسی کاری بیدلیل که میتواند برای سیاست خارجی ایران و منافع ملی کشور خطرناک باشد، دید. این گزارش بررسی اجمالی این موضوعات است.
پاسخهایی ساده به اشکالاتی بنیاسرائیلی!
بهرام پارسایی، نماینده شیراز مینویسد: «مرزهای کشور، حرمت دارد و عبور نیروی نظامی خارجی از آن، حتى براى امدادرسانی قابل قبول نیست. اگر با ماهیت نظامی در کشور مستقر شوند، نقض اصل۱۴۶ ق. اساسی است و اگر بخواهند در قالب همکاری دو کشور عمل کنند، طبق اصل۱۲۵ ق. اساسی، باید توافقنامه آن بعد از تصویب مجلس، با امضاى رئیسجمهور اجرا گردد.» او تصویر دو اصل ۱۴۶ و ۱۲۵ قانون اساسی را ضمیمه توئیت خود کرده است. عبدالکریم حسینزاده دیگر نماینده مجلس هم در توئیتی با ضمیمه همین دو تصویر نوشته که «آیا ارتش و سپاه به اندازه کافی نیرو نداشتن؟ آیا فراخوان مردمی دادیم و کسی نیامد که حشدالشعبی و فاطمیون وارد مناطق سیلزده شدند؟ گیرم که نیاز بود، چرا بدون اطلاع و مجوز دولت و مجلس؟ در هر صورت اصول ١٢۵ و ١۴۶ رعایت نشده و هم وحدت ملی و هم قانون اساسی با یک اقدام نادیده گرفته شدند.»
ادعاهای این دو نماینده را بررسی کنیم. اصل ۱۲۵ قانون اساسی میگوید: «امضای عهدنامهها، مقاولهنامهها، موافقتنامهها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولتها و همچنین امضای پیمانهای مربوط به اتحادیههای بینالمللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیسجمهور یا نماینده قانونی او است.» در حالی که عهدنامه و توافقنامهای میان دو دولت امضا نشده است، بلکه صرفاً به دلیل نیاز ایران به ماشینآلات سنگین، آنها با هماهنگی دولت ایران به کمک مردم ایران آمدهاند. قسمت بامزهتر استناد به اصل ۱۴۶ است که میگوید: «استقرار هر گونه پایگاه نظامی خارجی در کشور هر چند به عنوان استفادههای صلحآمیز باشد ممنوع است.» آیا اکنون افغانستان و عراق در ایران پایگاه نظامی تاسیس و مستقر کردهاند؟! روشن است که اینگونه نیست.
استفاده ایران از نیروهای فاطمیون در جنگ سوریه هیچ گاه مرتبط به دولت افغانستان نبوده و حتی قانون افغانستان علیه آنان است. فاطمیون افغانستانیهای مقیم ایران هستند و امکان بازگشت به کشورشان را هم ندارند. آیا میشود یک نماینده مجلس این موارد ساده را بلد نباشد؟
در توئیتها آمده که مگر کمبود نیرو داشتیم که آنها وارد شدهاند؟ در باب فاطمیون که موضوع روشن است، آنها خود را از ایران میدانند و وقتی برای کمک پیشقدم شدهاند، نمیتوان رد احسان کرد. در مورد حشدالشعبی هم اساساً مگر نیروی انسانی وارد شده است؟! غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان صریحاً ورود نیروی انسانی از عراق را تکذیب کرد: «هیچ نیروی انسانیای به کشور نیامده بلکه مسئولان نیروهای عراقی به همراه ماشین آلات خود به کشور آمده و تشریف هم بردند. مسلماً راننده بیل مکانیکی از خود این نیروها بودند و مسئولی برای هندل کردن آنها وجود دارد. این حرف بسیار درستی است که خود به اندازه کافی نیروی انسانی داریم ولی حشدالشعبی آمد تا به ملت دوست و برادر خود ایران نشان دهد که کمکها دوطرفه است... نیروهای عراقی از یک هفته قبل از ورود خود به ایران اعلام آمادگی کردند که میتوانند ماشینآلات بیاورند و ما نیز استقبال کردیم. هر سازمان، نهاد یا کشور دیگری که بتواند ماشینآلات برای ما بیاورد، با کمال میل میپذیریم تا به سیلزدگان ایرانی کمک کند.»
توضیحات مبسوط و دفاع استاندار خوزستان از کمک عراقیها به ایران خود مؤید آن است که گزاره «بیاطلاع دولت و مجلس» نادرست است و نماینده مجلس ایران متوجه نیست که استاندار نماینده دولت در استان است و دفاع او در واقع یعنی اطلاع دولت از کمکرسانی عراقیها به ایرانیان و تأیید این حضور توسط دولت.
مسئلهسازی کذایی در سایه بیسوادی و سیاسیکاری
وقوع حوادث طبیعی و بحرانهایی که ایجاد میکند، برای طیف خاصی در ایران همواره زمینهساز سیاسی کاری شده است. گاه برای تسویه حساب با رقیب سیاسی از آن بهره میبرند (همچون آتشسوزی پلاسکو یا زلزله سرپل ذهاب و موضوع مسکن مهر) و گاه این سیاسیکاری را به سیاست خارجی هم تعمیم میدهند، همچون کمک امریکا در زلزله بم که از نگاه این طیف فرصت بهبود رابطه ایران و امریکا قلمداد شد و حالا هم در موضعی برعکس به حضور عراق و نیروهایی افغانستانی برای امداد به سیلزدگان معترض شدهاند. این سیاسیکاری همزمان با آنکه اخلاقی نیست، آسیبهایی را هم برای کشور به دنبال دارد. اول آنکه باعث موضوعسازی کذایی و جلب توجه افراد از سیل و امداد به موضوعات ساختگی میشود.
استاندار خوزستان یا مقامات دیگر که در امداد به سیلزدگان نقش تعیینکننده دارند، نباید فرصتشان برای پاسخ به شبههسازیهای دروغین از دست برود. آرامش و وقت و تمرکز آنان برای امداد و مدیریت بحران لازم است. دوم آنکه چه اصراری است که ایران را کشوری منزوی نشان دهیم که علاقه به تعامل با کشورهای دیگر حتی برای دریافت کمک امدادی ندارد؟ ساخت چنین تصویری از ایران به سود ملت است یا به ضرر؟! سوم آنکه نگاه جناحی و سیاسی (و حتی نژادپرستانه) به سیاست خارجی نمیتواند بیضرر به منافع ملی کشورمان باشد.
اظهار نظرات نسنجیده علیه حسن نیت کشور همسایه برای کمک به مردم ایران، با سیاستهای کلی نظام در تقویت روابط با همسایگان مطابق نیست. علاوه بر آن برای کشورهای دیگر نشاندهنده دوقطبی در موضوعات بینالمللی و روابط ایران با همسایگان است.
این موضوعی است که به وحدت ملی ضربه میزند و نه حضور ماشینآلات حشدالشعبی در ایران. چرا دو نماینده مجلس ایران باید همنوای سلطنتطلبها و براندازان در پی تخریب روابط برادرانه دو ملت ایران و عراق باشند.
روایت جلاییپور از خدمات حشدالشعبی در خوزستان
محمدرضا جلاییپور فعال اصلاحطلب که در مناطق سیلزده حضور دارد درباره خدماترسانی نیروهای حشدالشعبی نوشت: «تنها لودری که در منطقه گلدشت اهواز داشت برای ساختن سیلبند به ایرانیان عرب این محله محروم کمک میکرد مال حشدالشعبی (بسیج مردمی عراق) بود و اهالی محل هم به وضوح از کمک نیروهای مردمی همسایه عراقیشان راضی بودند. کاری به مطلوبیت و نحوه حضور حشدالشعبی برای کمک به سیلزدگان خوزستان ندارم، اما بامزه است که کسانی با ژست ملیگرایانه و استقلالگرایانه بیشترین حمله را به حضور و کمک آنها به هموطنان سیلزدهشان میکنند که خودشان وابسته به پول بنسلمان و نتانیاهو و ترامپهستند، در صف اول عکس یادگاری با ایرانستیزان و حمایت از مداخله امریکا و انواع تحریم علیه ایران و حضور نظامی امریکا در منطقهاند و در خفا هم دلشان برای حمله نظامی امریکا به ایران لک زده. انگار فقط حضور چشمآبیها در ایران اشکال ندارد.»